دكتر جلال الدين كزازي تصريح كرد : هر يك از دوستداران حافظ در جهان ، چهره اي را در شعر حافظ مي بينند و مي پسندند كه خود مي خواهند ، حافظ را بر پايه خواست و پسند و انديشه خويش در ذهن خود مي سازند ، اين خاصيت فسون سخن خواجه است ، چرا كه حافظ ، هميشه سخنور روز بوده است و هر كسي در گذشته هم حافظ را آنچنان مي ديده است كه خود مي خواسته است ، شايد يكي از رازهاي فال زني به ديوان حافظ نيز كه از ديرباز در ميان ما ايرانيان رواج داشته است ، همين رندانگي خواجه در شيوه سخن گفتن باشد.
جلال الدين كـــــــــزازي خاطرنشان ساخت : در روزگاران پيشين ، تا چند دهه پيش از اين ، ادب پارسي روايي گسترده داشت ،
به اين معنا كه همگان با اين ادبيات آشنايي داشتند و با شعر پارسي مي زيستند ، كمتر ايراني بود كه به هنگام سخن گفتن ، بارها ابياتي بلند و نغز را از ياد بر نخواند و چاشني گفتار خود نگرداند و بر آنها بنياد نكند ، اما در چند دهه اخير به انگيزه هاي گونه گون كه يكي از آنها گسترش دانش و آگاهي است كه در پي آن ، كارشناسي شدن را مي بينيم ايرانيان با ادب پارسي آن خوگيري و آشنايي لازم را ندارند و ادب پارسي تنها قلمروي شده است براي كارشناسان و ويژه دانان ! كساني كه دانشورانه به آن مي پردازند و اين دريغي است بزرگ!
كزازي ياد آور شد : اين در حالي است كه در ديگر كشورهايي كه زبان پارسي در آنها روائي دارد ، هنوز اين آشنايي ژرف با شعر پارسي قابل لمس است از جمله تاجيكستان و افغانستان ، به طوري كه وقتي يك افغاني يا تاجيكي را مي بينيم ، آشكارا ابياتي از شعر پارسي را در سخنان وي احساس مي كنيم ، جوانان ايراني براي اين كه بتوانند پلي به ادبيات پرافتخار ايران ايجاد كنند ، به ناچار بايد با آن نغزي ها و انديشه هاي باريك و هنرورزيهاي شگرف كه در شعر پارسي نهفته است و مايه بي همانندي آن در جهان شده است ، از راه آموزش به ياري استاد آشنا شوند.
نظر شما