سردبير فصلنامه " شعر " در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : خواجه سخندان و حكيم شيراز موفق شد كدهايي بر شعر فارسي بيافزايد و ارتباط خود را كماكان در ادامه شعر فارسي با مخاطبان حفظ كند.
مصطفي محدثي خراساني تصريح كرد : راز ماندگاري حافظ در اين نكته نهفته است كه اين شاعر ، همواره بر مدار تعادل حركت كرد ، لسان الغيب ، چه در صورت و چه در معنا متعادل بود ، اولاقالبي مثل " غـزل " را انتخاب كرد كه در نوع خود متعادل ترين قالب است ، حضور در اين قالب به لحاظ كمي و كيفي ، شاعر را با حركتي سنجيده و متعادل مواجه ساخته است ، به لحاظ بهره مندي از موسيقي نيز متعادل ترين قالب غزل است .
اگر بتوانيم زمينه ارتباط نسل هاي جديد را با شعر وعرفان حافظ ايجاد كنيم و اين معرفت را تبيين كنيم كه نسل ها بايد با پيشينه ادبي ، عرفاني و فرهنگي خود ارتباط داشته باشند و آثار گذشتگان را مطالعه كنند ، وظيفه خودمان را انجام داده ايم . |
نام گوينده : مصطفي محدثي خراساني |
سردبير فصلنامه شعر خاطرنشان ساخت : در قالبي مانند غزل ، مي توان محتوا و مضامين مختلفي را مورد استفاده قرار داد ، در حالي كه در قالبي مانند قصيده نمي توان به بيش از دو يا سه مضمون پرداخت و غزل ، انعطاف بيشتري دارد ، من مهم ترين راز ماندگاري حافظ را حركت بر مدار تعادل مي دانم ، حافظ اين تعادل را حتي در تركيب عشق و عرفان مورد استفاده قرار مي دهد ، به گونه اي كه هم كلام عاشقانه خود را به مخاطب منتقل مي كند و هم در جايگاهي عرفاني ظاهر مي شود ، طبيعي است كه حركت بر مدار تعادل ، بيشترين مخاطب را براي شاعر رقم مي زنـد ، حافظ ميانگين بشريت را مخاطب خود قرار داده است.
مصطفي محدثي خراساني با اشاره به اين كه حافظ از افراط و تفريط در صورت و معنا و لفظ پرهيز كرده است ، ياد آور شد : اگر ما بتوانيم زمينه ارتباط نسل هاي جديد را با شعر و عرفان حافظ ايجاد كنيم و اين معرفت را تبيين كنيم كه نسل ها بايد با پيشينه ادبي ، عرفاني و فرهنگي خود ارتباط داشته باشند و آثار گذشتگان را مطالعه كنند ، وظيفه خودمان را انجام داده ايم ، متاسفانه بزرگترين مشكل ما واردات و القائات بيروني است كه به فرهنگ ما هجوم آورده و بين نسل امروز و فرهنگ ، گسست ايجاد كرده است ، نياز نيست ما شعر " حافظ " را درس بدهيم ، كار ما ايجاد ارتباط و عطش در نسل ها به فرهنگ و ادب است ، ضمن اين كه هر كسي به سهم و بضاعت خود ، لذت لازم را از شعر حافظ خواهد برد.
عبدالجبار كاكايي : ظهور كسي مانند " حافظ " در زمان ما فعلا ممكن نيست / انسان ديروز ، پر از جواب و انسان امروز ، سرشار از سئوال است
|
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : عبدالجبار كاكايي - شاعر و منتقد ادبيات گفت : " حافظ " ، سعدي و مولانا شاعران عارف ما كه به چهره هايي ماندگار تبديل شده اند ، بر آيند تفكر اسلامي - عرفاني هستند كه از قرن ششم به بعد رواج گرفت و به نتيجه رسيد . در اين تفكر تعريفي جامع و كامل از وضعيت انسان در قياس با خدا ( انسان سنتي سده ششم تا هشتم ) وجود دارد كه در متن آن فرهيختگاني در حوزه فقاهت و ادب درخشيدند . |
اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : مسلما چهره هايي مانند حافظ ، بر آيند تفكر مسلط دوران خودشان هستند ، تفكري كه نسبت بين انسان و خدا و معاد را تعريف مي كند . عبدالجبار كاكايي تصريح كرد : در دوره جديدي كه ما زندگي مي كنيم ، متاسفانه بزرگترين برآيندش همين سردرگمي است كه از نظر هيچ داننده اي پوشيده نيست ، انسان قرن ششم تا قرن نهم ، سرشار از جواب بود ، در حالي كه انسان امروز ، پر از سئوال است ، دنيا به شدت دچار پيچيدگي شده و از سادگي خود فاصله گرفته است ، مدرنيته ارزشهاي سنتي را از بين برده و به حوزه مفاهيم اخلاقي تاخته است و به هر حال دنيايي را كه از آن سخن مي گوييم و اكنون ديگر براي ما تبديل به دنيايي ذهني شده ، پر از شك و ترديد ساخته است. اين شاعر و منتقد ادبيات كه در آستانه روز بزرگداشت " حافظ " با خبرنگار ادبي مهر سخن مي گفت ، ياد آور شد : دنياي ديروز ، امروز صرفا به پناهگاهي ذهني براي عده اي تبديل شده است ، اين عده با پناه بردن به دنياي فوق الذكر ، خودشان را از دنياي عيني امروز دور مي كنند ، كساني كه به سبك حافظ و سعدي شعر مي گويند و نمي خواهند دنياي جديد را تجربه كنند ، بيشتر به دنياي ذهني خود فرار مي كنند تا اين كه بخواهند خلاقيتي به خرج بدهند. كاكايي اظهار داشت : نسل امروز با شرايط تاريخي متفاوتي از نسل هاي گذشته مواجه است و علت ماندگاري حافظ ، تكامل فكر در دوران خودش بود و امروز حافظ ، نتيجه آن برآيند است ، حافظ را بايد بالاترين نقطه قله تفكرعرفاني و اسلامي در سده ششم تا نهم دانست كه البته سعدي و مولوي و فخرالدين عراقي و سهره وردي و محي الدين عربي و چند چهره ديگر را هم بايد در ادامه نام او آورد. دبير كنگره هاي ادبي " شبهاي شهريور " خاطرنشان ساخت : دوران جديد ما هنوز قله اي ندارد و پاسخ هاي درخوري در ارتباط با نسبت انسان امروز با جهان موجود نيست ، علتش هم اين است كه جهان پيوسته در حال هجوم است ، جلوه هاي رنگارنگي از دنياي جديد و تجربه هاي تازه از دنياي مدرنيته ، ذهن را دوگانه كرده است ، پرسش هاي زياد و پاسخ هاي محدود ، شرايط دشواري براي انسان معاصر به وجود آمده و طبيعي است كه در رودخانه هاي كوچك ، ماهيان خرد به وجود مي آيد . كاكايي گفت : نبايد تصور كنيم كه در زمان ما كسي مانند حافظ به وجود مي آيد ، فعلا نبايد منتظر چنين اتفاقي باشيم ، هرچند در حال حاضر در غرب ، اتفاقاتي به نام " معنويت " رخ مي دهد ، عده اي گوشه هايي از گنجينه مدفون معنوي بشر را به گروه هاي هنري و فكري تبديل مي كنند و با بوق و كف به دنبال آن راه مي افتند ، مدنا شعر مولانا را مي خواند و ... در واقع آن گنجينه عظيم معنوي ، ديگر مدفون شده است و اين كه مورد استفاده قرار مي گيرد ، ريزه ها و مصالح درهم ريخته است . جهان امروز ما تا به تكامل نرسد و به نقطه اوج نزديك نشود ، نبايد منتظر " قله " بود.
علي رضا طبايي : " حافظ " زبان گوياي آرزوهاي سرخورده ماست / او در روزگار خود نيز وارث رنج هايي بزرگ بود |
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : علي رضا طبايي - شاعر و منتقد ادبيات گفت : آنچه " حافظ " ما را در جهان به عنوان زبان گوياي يك ملت معرفي كرده و او را بر قله رفيع ادبيات ايران قرار داده است ، انعكاس موفقيت آميز رنج ها ، عصيان ها ، مظلوميت ها و افتخارات قوم ايراني در آثار اين مرد بزرگ است . |
اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : حافظ به روشني و درستي توانست از قوم خود معرفت و شناخت پيدا كند ، ضمن اين كه شناخت و تعلق خاطر شگرفي نيز به فرهنگ اسلامي دارد. علي رضا طبايي تصريح كرد : خواجه شيراز تصويرگر هزاره هاي گذشته ايران و ايراني است ، اوزبان آمال و آرزوهاي سرخورده ماست ، شعر حافظ به شدت به دنبال تعالي انسان و آزادي انديشه ايراني است ، اين شاعر در روزگارخودش وارث رنج ها و دردهايي بزرگ بود . اين شاعر و منتقد ادبيات اظهار داشت : معتقدم كه حافظ داراي زباني چند پهلوست ، به تعبيري ديگر زبان او را بايد طيفي از يك منشور دانست كه ابعاد نورهايي كه از اين طيف به بيرون مي تابد ، براي اهل نظر و اهل شناخت قابل لمس و رويت است ، زبان ادبي حافظ تا هميشه روزگار پرتو افشان و داراي مخاطب گسترده خواهد بود ، اما نسل هاي جديد بايد براي درك شعر حافظ و لذت بردن از آن در تاريخ ايران و خود ادبيات كهن تامل كنند ، در غير اين صورت نمي توانند درك كنند كه منظور حافظ از دردها و رنج هاي گذشته ايران و ايراني چيست . در چنين شرايطي خيلي خوب مي توانند بفهمند كه حافظ چه مي گويد و اصولا كلام او حامل چه انديشه هايي است.
خليل عمراني : حافظ هيچگاه از فرهنگ خودي غفلت نكرد / نسل امروز به مطالعات جزئي هم تن نمي دهد! |
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : خليل عمراني - شاعر و مدير مركز آفرينشهاي ادبي كانون پرورش فكري گفت : حافظ هيچگاه از فرهنگ خودي غفلت نكرد و همواره در اين قلمرو به تنفس خود ادامه داد ، در واقع شعر فاخر اور را بايد بازتاب فرهنگ اسلامي و ايراني اين سرزمين دانست. |
مدير مركز آفرينشهاي ادبي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : حضور قدرتمندانه حافظ در فرهنگ خودي ، و فرهنگ اسلامي باعث شد كه در طول قرون و اعصار متعدد ، اين شاعر در حافظه تاريخي ملت ما باقي بماند ، چنان كه خودش مي گويد : هر چه كردم ، همه از دولت قرآن كردم. خليل عمراني تصريح كرد : در زمينه بسط و آشنايي نسل هاي جديد با شعر و تفكر حافظ ، حرف بسيار است ، اما در اين ميان نمي توان نقش معلم و مربي را قابل انكار دانست ، به اعتقاد من بزرگترين مشكل نسل هاي جديد اين است كه به مطالعات جزئي هم تن نمي دهند ، به طور مثال تلاشي در يافتن مفاهيم واژگان موجود درفرهنگ و ادب از خود نشان نمي دهند ، با اين كه شعر بزرگاني چون حافظ و مولانا سرشار از واژگان و اصطلاحاتي است كه بدون درك مفهوم آنها نمي توان از شعر لذت برد.
علي رضا قزوه : " حافظ " يك سني شيعي دل بود / او دشمن صوفياني بود كه تصوف را دكان دو نبش خويش مي دانستند
|
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : علي رضا قزوه - شاعر و منتقد ادبيات گفت : راز ماندگاري حافظ نكته اي است كه اصولا توسط خود شاعردر شعرهايش بيان شده ، او " قرآن " را بزرگترين عامل ماندگاري خود مي داند ، به غير از حافظ ، سنايي و مولانا نيز به سرودن اشعار عارفانه مشهورند و اين كه به قرآن التفات جدي دارند. |
اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : ابياتي از حافظ را مي توانيم به عنوان مثال بياوريم كه در آنها مستقيما چند سوره و آيه از كلام الله مجيد مورد اشاره قرار گرفته است ، مانند : كمر كوه ، كم است از كمر مور اينجا / نااميد از در رحمت مشو اي باده پرست ... در اين بيت ، حافظ به سوره هاي مباركه فتح ، بقره و زمر نظر داشته است. علي رضا قزوه تصريح كرد : در ابيات ديگري هم مي توانيم به ارتباط محكم شاعر با وادي احاديث پي ببريم ، مثل همين بيت كه مي گويد : دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند. در اين بيت حديثي در ذهن مخاطب خطور مي كند كه مي فرمايد : من گل آدم را به دستان خويش ، چهل پگاه سرشتم. قزوه ياد آور شد : حافظ علاوه بر اين كه حافظ قرآن بوده است ، اهل ستيز و شاعر اعتراض هم بوده است ، در روزگاري كه امير مبارزالدين در شيراز حاكم و سردمدار بوده است ، حاكم با او مخالفت مي كرده و در آثارش نيش هايي را متوجه حاكم وقت مي كند ، امير آن دوران مانند طالبان روزگار ما بوده و حافظ به نوعي با او مبارزه مي كرده است ، مبارزه ديگر حافظ با صوفياني بوده است كه تصوف را دكان دو نبش خود مي پنداشتند ، اگر چه حافظ خودش با اصل عرفان و تصوف هيچ نزاعي نداشته و غزل و عرفان ما را به اوج خود رساند. شاعر از نخلستان تا خيابان گفت : حافظ اهل عرفان مبارزه و ستيز بود ، حتي در آن زمان عده اي از عالمان بودند كه قرآن را وسيله روزي خود كرده بودند و حافظ با آنها هم مخالفت جدي داشت و به طنز آنها را " حيوان خوش علف " مي خواند. اين شاعر تصريح كرد : عرفاني كه حافظ از آن سخن مي گويد ، عرفاني ناب ، اصيل و مثبت و از جنس عرفان شمس است ، از سويي ديگر ارادت حافظ به خاندان ائمه اطهار و خاندان صدق مثال زدني است ، اين خاندان ، حافظ را بيمه كردند ، حافظ يك سني شيعي دل بود و به ائمه احترام گذاشت.
موسوي گرما رودي : اشعار " حافظ " تفسيري عرفاني از تمام قرآن است
|
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : دكتر علي موسوي گرما رودي - شاعر و مترجم قرآن كريم گفت : راز جاودانگي هر شاعري در درجه اول بستگي به دو حوزه قريحه خدادادي و اكتسابات وي دارد ، خواجه شيراز از شاعراني است كه در هر دو حوزه صاحب دستاورد است ، او به ساير علوم زمان آگاهي داشت ، از گياه شناسي گرفته تا طب و نجوم و فلسفه و خلاصه علم كلام كه در اين زمينه سرآمد روزگار خويش بود. |
اين شاعر و مترجم قرآن كريم در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افــــــزود : در برخي علوم ، حافظ استادان مشخصي داشته است ، وي كلام را نزد يكي از بزرگترين متكلمين قرن هشتم - قاضي عضد الدين ايجي - خوانده است و قطعه اي نيز در بزرگداشت ايجي در اشعار حافظ ديده مي شود. علي موسوي گرما رودي تصريح كرد : ماندگارترين علت ماندگاري و جاودانگي حافظ در آشنايي وي با فرهنگ ناب قرآني و بهره مندي از دانش قرآني است ، حافظ تمام قرآن را از حفظ بود و تضمين از مفاهيم بنيادين قرآني در شعرهايش موج مي زند ، در يك جمله مي توانم بگويم كه اشعار حافظ به لحاظ فرهنگ قرآني ، تفسيري عرفاني از تمام قرآن است. اين شاعر كه به تازگي دفتر شعر" صداي سبز" را در نشر قدياني منتشر كرده است ، خاطرنشان ساخت : در جامعه امروز ، به هر اندازه كه زمينه استفاده از شعر حافظ را براي نسل هاي جديد فراهم كنيم ، به همان اندازه براي مخاطبان ايجاد لذت مي كنيم ، براي نمونه مي توانم به استاد جاويد اشاره كنم كه به قرآن و تفسير مسلط است و كتابي هم در اين زمينه منتشر كرده كه براي نسل جديد قابل استفاده است ، به ويژه براي كساني كه مي خواهند عمق تفسير عرفاني حافظ را در ارتباط با قرآن درك كنند .
دكتر جلال الدين كزازي : " رند " در شعر حافظ با انسان كامل برابري مي كند / دريغ كه ادب پارسي فقط قلمروي شده براي كارشناسان و ويژه دانان ! |
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : دكتر جلال الدين كزازي - نويسنده ، پژوهشگر و استاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت : شايد نتوان راز ماندگاري " حافظ " را تنها در يك ويژگي بگنجانيم ، اما اگر ناچار باشيم در ميانه ويژگيهايي گونه گون كه فسون فسانه رنگ جاودانه حافظ را در سخن پديد آورده است بر يك ويژگي انگشت برنهيم ، من " رندي " حافظ را عنوان مي كنم ، يكي از واژه هاي بسيار پسنديده خواجه شيراز كه بارها آن را به شيوه هاي گوناگون به كار برده است ، همين رندي است. |
اين نويسنده ، پژوهشگرواستاد دانشگاه علامه طباطبايي درگفت وگو با خبرنگار ادبي مهربا بيان اين مطلب افزود : " رند " در سروده هاي حافظ با انسان كامل و مرد بونده برابر است ، رندي خواجه در شيوه سخن سرايي او نيز بازتافته است ، به گفته اي ديگر حافظ خويشتن را در پس سروده هاي خود نهفته است وما هرگز نمي توانيم از ميانه غزلهاي او چهره واقعي لسان الغيب را بيابيم و اين همان رندي خواجه در سخن است. |
دكتر جلال الدين كزازي تصريح كرد : هر يك از دوستداران حافظ در جهان ، چهره اي را در شعر حافظ مي بينند و مي پسندند كه خود مي خواهند ، حافظ را بر پايه خواست و پسند و انديشه خويش در ذهن خود مي سازند ، اين خاصيت فسون سخن خواجه است ، چرا كه حافظ ، هميشه سخنور روز بوده است و هر كسي در گذشته هم حافظ را آنچنان مي ديده است كه خود مي خواسته است ، شايد يكي از رازهاي فال زني به ديوان حافظ نيز كه از ديرباز در ميان ما ايرانيان رواج داشته است ، همين رندانگي خواجه در شيوه سخن گفتن باشد. جلال الدين كـــــــــزازي خاطرنشان ساخت : در روزگاران پيشين ، تا چند دهه پيش از اين ، ادب پارسي روايي گسترده داشت ، به اين معنا كه همگان با اين ادبيات آشنايي داشتند و با شعر پارسي مي زيستند ، كمتر ايراني بود كه به هنگام سخن گفتن ، بارها ابياتي بلند و نغز را از ياد بر نخواند و چاشني گفتار خود نگرداند و بر آنها بنياد نكند ، اما در چند دهه اخير به انگيزه هاي گونه گون كه يكي از آنها گسترش دانش و آگاهي است كه در پي آن ، كارشناسي شدن را مي بينيم ايرانيان با ادب پارسي آن خوگيري و آشنايي لازم را ندارند و ادب پارسي تنها قلمروي شده است براي كارشناسان و ويژه دانان ! كساني كه دانشورانه به آن مي پردازند و اين دريغي است بزرگ! كزازي ياد آور شد : اين در حالي است كه در ديگر كشورهايي كه زبان پارسي در آنها روائي دارد ، هنوز اين آشنايي ژرف با شعر پارسي قابل لمس است از جمله تاجيكستان و افغانستان ، به طوري كه وقتي يك افغاني يا تاجيكي را مي بينيم ، آشكارا ابياتي از شعر پارسي را در سخنان وي احساس مي كنيم ، جوانان ايراني براي اين كه بتوانند پلي به ادبيات پرافتخار ايران ايجاد كنند ، به ناچار بايد با آن نغزي ها و انديشه هاي باريك و هنرورزيهاي شگرف كه در شعر پارسي نهفته است و مايه بي همانندي آن در جهان شده است ، از راه آموزش به ياري استاد آشنا شوند.
| | | |
|
|
|
نظر شما