دکتر چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اینکه با این ایده موافق هستید که عالم علوم انسانی دارای مزایای یکسان با دانشمند علوم طبیعی در اجتماع نیست، گفت: بنده معتقدم که علوم انسانی دارای مزیتها و برتریهایی در مقایسه به علوم طبیعی است.
وی با اشاره به اینکه بخشی از این موضوع به این دلیل است که این علوم درباره اهداف و غایات علوم طبیعی پرسش طرح میکنند، گفت: به عبارت دیگر بررسی ماهیت، چیستی و غایت علوم طبیعی خود پرسشی فلسفی است. همچنین این پرسش که ماهیت غایی علوم طبیعی چیستند در علوم انسانی و فلسفه مورد توجه است.
مؤلف "راهنمایی مقدماتی بر زیبایی شناسی" گفت: چرا دانشمندان علوم وارد مطالعه حوزهای خاص میشوند و چه حوزههایی مورد توجه و بررسی آنهاست نیز از جمله پرسشهای فلسفی درباره علوم طبیعی است. پرسش مهم دیگری که علوم انسانی بیان میکند به شیوه و متد علمی باز میگردد.
تالیافرو افزود: پرسش مهم دیگر در علوم انسانی نسبت میان دین و علم است. این پرسش مطرح است که آیا علم باورهای دین درباره جهان را مورد حمایت قرار میدهد یا نه. همه اینها پرسشهایی فلسفی درباره علم هستند که فلسفه باید به آنها پاسخ گوید.
مؤلف "راهنمای آکسفورد درباره الهیات" یادآور شد: شاید نتوان فلسفه را به لحاظ اهمیت در مرکز و کانون علوم انسانی قرار داد ولی فلسفه به عنوان بخش مهمی از علوم انسانی مطرح است.
تالیافرو در مورد این موضوع که چرا علوم انسانی را به عنوان یک رشته مطالعاتی انتخاب کرده گفت: علت اصلی انتخاب علوم انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی جامعیت و کامل بودن آن است.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد تأکید کرد: در فلسفه، شخص باید به دنبال فهم و ارزیابی روابط علوم با یکدیگر باشد، علومی چون ریاضیات، علوم طبیعی و علوم اجتماعی، تاریخ، الهیات و غیره. در علوم انسانی به طور کلی و در فلسفه به طور خاص شخص باید به طور مداوم در حال فکر کردن و ارزیابی وضعیت عمومی علوم باشد.
نظر شما