در اين خصوص و در حاليكه انتخابات آتي آن كشور رفته رفته روزهاي سنگين رقابت دو حزب جمهوري خواه و دمكرات را آغاز مي كند ، خبرگزاري مهر نظر نئام چامسكي يكي از تحليلگران برجسته سياسي و استاد دانشگاه ماساچوست انستيتو تكنولوژي(MIT) در آمريكا را جويا و به گفتگو با وي نشست.
چامسكي به سؤال اول خبرگزاري مهر در اين مورد كه چشم انداز انتخاباتي آمريكا را چگونه ارزيابي مي كند اين گونه پاسخ مي دهد: ايالات متحده آمريكا كشور بسيار آزادي است و شايد هم بي نظير در اين زمينه. همچنين در حد غير قابل باوري تحت تسلط بخش تجاري بسيار پيشرفته است تا جائيكه فيلسوف بر جسته اجتماعي آمريكائي به نام جان دوي(John Dewey) سياست را به عنوان سايه تجارت در جامعه عنوان مي كند كه اين سخن خيلي هم اغراق آميز نيست. در آستانه انتخابات سال 2000 رياست جمهوري آمريكا ، يك اكثريت عظيمي از مردم، اين واقعه را با منافع ، نگرانيها و علائق خود بي ارتباط مي دانستند و آنرا به عنوان يك بازي قلمداد مي كردند كه بازيگران اصلي آن صنعت روابط عمومي(رسانه هاي جمعي) و حاميان ثروتمند آنها مي باشند كه به نامزدهاي انتخاباتي آموزش مي داند تا به كدام ارزشها وخصوصيات اشخاص بهاء بدهند و چگونه خود را از مسائل دور نگهدارند.
وي افزود: همانطور كه نظر سنجي ها نشان مي دهد يك شكاف قابل ملاحظه اي بين اجماع نخبگان ود يد گاههاي عمومي وجود دارد و آراء به طرز شديدي به سوي رفاه و ثروت متمايل شده است. سالها قبل دانشمندان معروف سياسي ثابت كردند كه نيمي از كسانيكه در راي گيري شركت نمي كنند بيشتر نگرش اقتصادي-اجتماعي دارند ، تقريباً شبيه كساني كه در اروپا به احزاب سوسيال دموكرات و احزاب كار راي مي دهند. اين طيف احساس مي كنند كه در آمريكا نماينده اي ندارند.
شكاف ناشي از حضور فقير ترين و ثروتمند ترين افراد در پاي صندوقهاي راي عميق ترين و بيشترين شكاف و اختلاف در بين دموكراسيهاي بزرگ دنياست كه روز به روز هم عميق تر مي شود.
چامسكي در تحليل خود از شرايط انتخابات سال 2000 ادامه داد: در سال 2004 هزينه ها و فرصتها بيش از سال 2000 است اما اغلب در بين طبقه كارگر و فقير جامعه فرايندي طولاني و مداوم از عدم مشاركت به چشم مي خورد. بر اساس يك پروژه تحقيقاتي كه بوسيله دانشگاه هاروارد در خصوص نظارت بر سياستهاي انتخاباتي موجود انجام شد نشان مي دهد كه شكاف ناشي از حضور فقير ترين و ثروتمند ترين افراد در پاي صندوقهاي راي عميق ترين و بيشترين شكاف و اختلاف در بين دموكراسيهاي بزرگ دنياست كه روز به روز هم عميق تر مي شود. بعضي از تفاوتها بين كانديداها بخصوص در حوزه سياست خارجي كه خيلي هم محسوس نيستند وجود دارد، ليكن در يك نظام پر قدرت اين اختلافات اندك مي تواند هم درمسائل داخلي و هم درامور بين الملل به پيامدهاي مهم قابل ملاحظه اي تبديل شود.
ازاستاد برجسته دانشگاه ماساچوست مي پرسيم ، همانطور كه مي دانيد دو حزب بزرگ آمريكا با هم براي حمايت از اسرائيل به رقابت مي پردازند. حال با عنايت به حمايت يهوديان از دموكراتها در انتخابات سال 2000 و با عنايت به سياست بوش در قبال اسرائيل ، سياست يهوديان را در اين خصوص چگونه ارزيابي مي كنيد؟
اكثريت بزرگي از مردم آمريكا مخالف حمايت افراطي دولت خود از اسرائيل هستند اما صداي آنها اجازه انتشار نمي يابد.
چامسكي جواب مي دهد: گروه راي دهنده وحوزه هاي انتخاباتي بلحاظ مالي بسيار قوي وطرفدار اسرائيل در آمريكا، وجود دارد. بزرگترين جناح قوي كه تاكنون وجود داشته و يك بخش اعظمي از جمعيت ايالات متحده را هم به خود اختصاص مي دهد مسيحيان صهيونيست يا مسيحيان انجيلي هستند كه به طور كلي و در سالهاي اخير نقش آنها در سياستهاي انتخاباتي در مقياس بنياد گرائي مذهبي متفاوت از ديگر جوامع صنعتي است. در اين خصوص بحثهائي صورت گرفته ، ليكن ديدگاه من در اين خصوص اين است كه سياستهاي آمريكا در خصوص اسرائيل درمرحله اول بوسيله ملاحظات ژئو استراتزيك هدايت مي شود تا بر اساس سياستهاي داخلي. اين سياست از زمانيكه اسرائيل خدمات شاياني رابراي آمريكا(و متحدين آن كشور، ايران و عربستان) در تخريب مركز اصلي ناسيوناليسم سكولارعربي در مصر دوران ناصر انجام داد بطور خاصي وجود داشته است . اكنون اسرائيل تقريباً به يك پايگاه نظامي ، مركز مالي و تكنولوژيكي ماوراء بحارآمريكا تبديل شده كه بطور تنگاتنگي به اقتصاد آمريكا مرتبط است ودر بسياري از شيوه ها به آن شباهت دارد.
وي افزود: يك اكثريت بزرگي از مردم آمريكا از حمايت كامل و افراطي هر دو حزب دمكرات و جمهوري خواه از اسرائيل مخالفند- در حقيقت اين مسئله به نظر من خيلي به ضرر اسرائيل است- و اجماء اكثريت جوامع بين الملل در خصوص حل مشكل ، به شيوه دو دولت ، در مجاورت مرزهاي بين المللي است. اما اين نظرات هيچگاه به وضوح ابراز نمي شوند و مهمترين نظرات حتي گزارش هم نمي شوند و مورد ارزيابي هم قرار نمي گيرند . هيچ سازماني نيست كه از اين نظرات حمايت كند و اين آراء هيچگاه وارد سيستم انتخاباتي هم نمي شوند.
از چامسكي در مورد اظهارات اخير بوش كه اعلام داشته
نيازمند يك دوره چهار ساله ديگر است تا بتواند ماموريتش را در افغانستان و عراق تكميل كند و شديداً با ايران برخورد خواهد كرد سؤال شد.
استقرارآمريكا در افغانستان دائمي و تحت پوشش يك دمكراسي كنترل شده خواهد بود.
ارزيابي چامسكي از سياستهاي آينده آمريكا در قبال مسائل خاورميانه بويژه فلسطين اين گونه است: ماموريت آمريكا در افغانستان دائمي است و هدف ماموريت تاسيس يك دولت موكل با بعضي ازساز و برگهاي دموكراسي ، آن هم تحت كنترل آمريكا و مكاني براي پايگاههاي بزرگ نظامي است ، و اين سياست ابتدا باحفظ كنترل آمريكا بر منابع قدرت انرژي خليج( فارس) و سپس كنترل بر آسياي ميانه در آنجا عملي مي باشد.
اين سياست شبيه سياستهاي روزهاي اول امپراطوري بريتانيا در ايران و همينطور سياست استعماري سنتي ايالات متحده در آمريكاي مركزي و نقاط ديگر مي باشد.
"آمريكا قصد دارد ايران را به هر طريق ممكن احتمالاً با خرابكاري و به باور بعضي از اساتيد از طريق تلاشهاي حمايتي براي تجزيه آن كشور وارد اين سيستم كند. در اين ميان فلسطينيان چيزي براي ارائه به آمريكا ندارند. آنها نه صاحب قدرت هستند و نه ثروت ، پس براساس ابتدائي ترين اصول بازي سياست ، به آنهاهيچ حقوقي داده نمي شود."
وي افزود: آخرين نمود اين گرايشها در قسمت رهبري سياسي آمريكا ، عكس العمل آنها به راي دادگاه در خصوص ديوار جدا سازي اسرائيل است كه عملاً به اتفاق آراء بوده است. ديوان عالي آمريكا مخالفت كرد، اما با ادله هاي محدود، يعني مخالفت خود را به رويه دادگاه متمركز نمود در حاليكه نتايج اصلي و اصول دادگاه را ، در خصوص اجرائي بودن بند چهارم كنوانسيون ژنو در خصوص سرزمينهاي اشغالي و شهركهاي غير قانوني پذيرفت، مخالفت خود را با مراحل و رويه قضائي اين دادگاه اعلام داشت . اما آن تاثيري بر سياستهاي آمريكا مگر بر روي بعضي از موفقيتهاي آموزشي و سازماندهي فعاليتها در بين عموم نخواهد داشت. مانند آنچه كه قبلاً در خصوص بعضي از مسائل اتفاق افتاده. بايد اضافه كنم كه يكي از شكستهاي فجيع رهبري فلسطينيان و برخي كشورهاي اسلامي اين بوده كه آنها كاري را كه مي توانستند براي كمك به اين روند انجام دهند ، انجام نداده و حتي حاضر به درك آن هم نشدند.
كوتاهي جدي رهبران فلسطيني و برخي كشورهاي اسلامي در برابر اسرائيل فجيع بود.
چامسكي
چامسكي گفت: در خصوص ايران مطمئن هستم كه شما مي دانيد آمريكا براي دولت دست نشانده خودش (اسراييل) بيش از 100 جت بمب افكن و اف 16 آ س تهيه مي كند تا نيروي هوائي اش را تكميل كند. تحليل گران نظامي اسرائيل آن را پيشرفته ترين و بزرگترين تكنوژي توصيف كرده اند كه به استثناي آمريكا حتي از ناتو هم قويتر است. اسرائيل يك كشور كوچك و با منابع محدود است و به همين خاطر اسرائيلي ها به خاطر اين همپيماني ممنون هستند.
وي گفت: يك روزنامه عبري زبان اسرائيلي آشكارا اعلام كرد كه ، جت هاي جديد قادر به حمل تسليحات ويژه اي هستند كه قادرند ايران را مورد هدف قرار دهند و به پايگاههاي خود بازگردند. اما به چه طريقي، توضيح داده نشده. مطمئناً هدف تمام اين گونه اطلاعات رساندن آن به گوش ايران است ، حال اينكه هدف نهايي چيست ، بايد در مورد آن تامل كرد.
وي در خصوص ديدگاه راي دهندگان آمريكا بويژه در زمان بحراني كنوني در خاورميانه نسبت به انتخابات رئيس جمهور چنين مي گويد: در حال حاضر نظر سنجي ها حتي از يك رقابت انتخاباتي حكايت مي كند. اغلب ، انتخابات آمريكا را مي توان به خوبي با سطح هزينه اي كه براي آن مي شود پيش بيني كرد كه بيشتر اين سرمايه ها از سوي سرمايه داران و شركت ها فراهم مي شود. در مراحل اوليه بوش خيلي جلو بود و اين با توجه به پولهاي هنگفتي كه دولت بوش با اتكا به اقليت ثروتمند وشركتهاي قدرتمند ولخرجي نمود باعث شگفتي نيست . ليكن در ماههاي اخير اختلاف هزينه هاي دو طرف در خصوص تبليغات انتخاباتي كاهش يافته ، و اين بطور آشكار نگراني در ميان نخبگان بر سرنا كار آمدي بيش از حد برنامه ريزان بوش وزيانهائي كه اقدامات آنها به دغدغه هاي اصلي نخبگان وارد مي كند را منعكس مي كند .
وي افزود: بطور معمول اين انتخابات مسائل و نگرانيهاي عمده جمعيت را در بر نمي گيرد. تعداد كمي از مردم از طرحهاي احزاب سياسي در خصوص موضوعاتي كه آنها را نگران مي كند آگاه هستند. پيكار و مبارزات روابط عمومي بر روي مسائلي نظير"قدرت" ، "رهبري" ، "ويژگيهاي شخصيتي" و ديگر موضوعاتي كه افرادي را كه با انتخاب سياستهائي از دخالت دست برداشته اند و داراي نقش عمومي در يك فرهنگ دموكراتيك شديداً فرسوده شده به حساب نمي آيند متمركز شده است.
![]() طرح خاورميانه يزرگ جز يك ژست لفظي نيست. جنايتكاران بزرگي چون هيتلر و استالين هم از اين تعابير بزرگ منشانه استفاده مي كردند! ![]() |
نئام چامسكي |
چامسكي در خاتمه تاكيد كرد: ما بايد معمولاً در تشخيص ژست لفظي و سياست واقعي تمايز قائل شويم. حتي جنايت كاران بسيار خطرناكي مانند هيتلر، استالين و ديگران بصورت نمادين سعي مي كردند از اين تعابيربزرگ منشانه و متعالي استفاده كنند. اين صحبتها حامل هيچ دانشي و اطلاعاتي نيست به خاطر اينكه كاملاً قابل پيش بيني هستند. در نتيجه افرادي كه مي خواهند دنيا را درك كنند، كمي به آن توجه خواهند كرد و به جاي همزيستي با آداب و رسوم ، شيوه و ريشه هاي بنيادي موجود در آن دست به جستجو و تفحص خواهند زد.
نظر شما