خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بی‌شک هویت به علت پیچیدگی مسائل مربوط به آن آمیخته‌ای از مسائل و معماهای مختلفی است که در حوزه‌های گوناگون تاریخی، فرهنگی، سیاسی، قومی، مذهبی، جغرافیایی و... قابل طرح، بحث و بررسیهای فراوان است و البته تا کنون از منظرهای مختلفی نیز به آن نگریسته شده است.
می‌توان گفت هویت تا به امروز در تمامی سطوح فردی، اجتماعی، فرهنگی، قومی، زبانی، ملی و جهانی، به دو شکل واحد و یا متکثر ظهور یافته است و سؤال و یا مسئله اصلی در خصوص هویت، چگونگی و چرایی ظهور آن، در دو شکل یاد شده است. بنابراین در پاسخ به این سؤال می‌توان نحوه رابطه میان معرفت و قدرت در هر عصری را که شکل دهنده به گفتمان آن عصر است، علت ظهور و بروز هویت در شکل یگانه و همگون یا متکثر آن دانست.
آنچه در کتاب "معرفت و قدرت: معمای هویت" مورد بررسی قرار گرفته است، مسئله هویت از دیدگاههای جدید و بررسی ماهیت و نحوه رابطه میان معرفت و قدرت در سه گفتمان کلاسیک، مدرن و پسامدرن در شکل دادن به هویت متکثر و یا غیر متکثر است.
در این راستا مؤلف به سنجش و مقایسه نظامهای معرفتی در دوران سنت، مدرن و پسامدرن و نسبت آنها با کثرت‌گرایی و یا مرکزیت‌گرایی پرداخته و در نهایت نیز با تأکید بر توانایی تفکر هرمنوتیک فلسفی، رابطه آنها را با جامعه بسته با تأکید بر هویت واحد و جامعه باز با تأکید بر چندگانگی هویتی مورد بررسی قرار داده است.
نظر شما