به گزارش خبرنگار مهر، شمس آل احمد از اندیشمندان معاصر ایران است که شجرهاش پس از 35 نَسَب به امام سجاد (ع) میرسد. او در سال 1320 در محله پاچنار تهران متولد شد و در یک خانواده مذهبی رشد کرد.
شمس در رشته فلسفه و علوم تربیتی تحصیل و مدتها به عنوان دبیر آموزش و پرورش خدمت کرد. وی در دانشکده نیز رشته کتابداری تدریس میکرد و با تاسیس موسسه انتشاراتی رواق وارد کار نشر شد.
این نویسنده و پژوهشگر ادبی مدرک فوق لیسانس فلسفه و علوم تربیتی خود را از دانشسرای عالی تهران اخذ کرد. آلاحمد ضمن مقدمات آکادمیک به عکاسی نیز علاقمند شد و با این زمینه دوره عکاسی سینما را در آلمان گذراند. او همچنین مدرک دیپلم فیلمبرداری خود را از دانشگاه سیراکیوز آمریکا دریافت کرد.
آلاحمد پس از آنکه دوره عکاسی و سینما را در آلمان سپری کرد، موسسه انتشاراتی رواق را تاسیس و وارد کار نشر شد.
وی مدتی در روزنامههای اطلاعات و کیهان و مدتی نیز در شورای سرپرستی صدا و سیما فعالیت داشته است.
شمس مدتی را در دانشکده رشته کتابداری فلسفه تدریس کرد و پس از آن در مدرسه بهیاری ادبیات را به دانشجویان آموزش داد.
وی در مورد فعالیتهای آموزشی بر این عقیده است که "هر کس در هر زمانی خوب بنویسد و حاشیهنگر نباشد، حتماً مطالبی از او در حافظه تاریخی مردم خواهد ماند و این یکی از خصوصیات همیشگی ادبیات و فرهنگ در جهان است".
یکی از همفکران اصلی شمس آلاحمد، برادرش جلال بود که همانند دو دوست با هم رفتار میکردند. این مناسبات دوستانه چنان بود که گاه با هم به سفر و سیر و سیاحت و نیز کوهپیمایی میرفتند. همفکران دیگر او عبدالکریم روشن، جلال الدین فارسی و ربانی املشی بودند.
آثار زندهیاد شمس آلاحمد عبارتند از: 1- "از چشم برادر" 2- "حدیث انقلاب" 3- "خاطرات سفر کوبا" و 4- "طوطی نامه"، 5- "گاهواره" 6- "عقیقه"، 7- "مجموعه قصه قدمایی" و 8- "سیر و سلوک".
خبرگزاری مهر به مناسبت درگذشت این نویسنده و پژوهشگر عرصه هنر و ادبیات با تعدادی از اهالی قلم درباره زندگی و آثار او گفتگو کرده که در ذیل از نظر میگذرد.
گودینی: شمس یادگاری بود که ما را به یاد جلال میانداخت
محمدعلی گودینی نیز درباره جایگاه ادبی این نویسنده و مصحح گفت: گرچه شمس آل احمد نیز در ادبیات ایران جایگاه خود را دارد ولی همواره تحت تاثیر نام جلال و در سایه او بوده است.
وی ادامه داد: از آنجا که بیشتر نگاهها به آثار شمس اینگونه بود که انتظار داشتند آثاری در حد برادرش خلق کند به همین دلیل آثار وی به طور مستقل و آنگونه که باید و شاید نمود پیدا نکرد و شاید اگر او برادر جلال آل احمد نبود آثارش به تنهایی جایگاه بهتری مییافت.
نویسنده "لبخند تلخ" با تاکید بر اینکه شمس آلاحمد همواره تحت تاثیر نگاه جامعه ادبی به جلال مورد قضاوت قرار گرفت، بیان کرد: شمس یکی از شخصیتهای ادبی کشورمان بود و نمیشود حضور او را منکر شد. او گرچه به تالیفات قدیمیش بسنده کرد ولی در حوزه نشر هم دستی بر آتش داشت.
گودینی افزود: من سالها پیش برای روزنامه "جوان" زمانی که از لحاظ جسمی نیز وضعیت بهتری داشت با وی گفتگویی داشتم که در آنجا تاکید کرد اگر عقل و دانش امروزم را داشتم هرگز آن کتابهای قبلی را منتشر نمی کردم بلکه آثار پختهتری مینوشتم. او از آثار گذشتهاش چندان راضی نبود و قبول داشت نسبت به نام خانوادگیش این آثار جایگاه پایینتری دارند.
وی اشاره کرد: البته آثار وی از خیلیها که نامآورتر بودند برجستهتر است ولی به دلیل اینکه آثارش در قیاس با جلال مقایسه میشود مورد سختگیری بیشتری قرار میگیرد.
نویسنده "تالار پذیرایی پایتخت" با بیان اینکه شمس یادگاری بود که ما را به یاد جلال میاندازد توضیح داد: او خودش را از لحاظ قیافه به جلال نزدیک میدانست و میگفت اگر جلال هم سن و سال امروز من بود قیافهاش شبیه من بود. او خودش هم تحت تاثیر جلال بود و این مساله در صحبتهایش مشخص بود.
این نویسنده در پایان عنوان کرد: گفتگوی من با شمس آل احمد هم بیشتر درباره جلال بود که بخشی از آن هم به فعالیت و زندگی خود او اختصاص داشت. یادم هست که او از اتفاقاتی که بر سر انتشارات "رواق" آمده بود و برخورد همکارانش دلخور بود.
دعایی: انتساب به خاندان بزرگ آل احمد جایگاه شمس را دوچندان کرده بود
همچنین حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی مدیر موسسه اطلاعات که مدتی سابقه همکاری با شمس آل احمد را در روزنامه اطلاعات دارد درباره شخصیت و جایگاه ادبی آل احمد گفت: شمس آل احمد شخصیتی فرهنگی با ویژگیها و ارزشهای خاص خودش است که بخشی از آنها اکتسابی و به دلیل برادری با جلال آل احمد بزرگ است.
وی ادامه داد: در جریانات انقلاب اسلامی وی نوساناتی داشت ولی همواره نسبت به حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری علاقمند بود . همان نوسانات بود که او را به انزوا کشاند ولی به دلیل اصالت خانوادگی در آن انزوا به ارزشها و سوابق انقلابی خود و خانوادهاش پشت نکرد.
مدیر موسسه اطلاعات در پاسخ به این پرسش که انزوای شمس آل احمد خودخواسته بود یا شرایط او را بدین سمت هدایت کرد، توضیح داد: به اعتقاد من این انزوا خودخواسته بود وگرنه شرایط برای کار او فراهم بود و کسی هم ابایی از همکاری با وی نداشت و نشریات مختلفی علاقمند بودند که آل احمد با آنها همکاریهایی داشته باشد.
دعایی افزود: او خودخواسته انفعال گزید و ترجیح داد از انظار دور باشد. این رویکرد به نوعی انفعال طبیعی نسبت به مواضع قبلی بود که آل احمد آن را برگزید.
وی با تاکید بر اینکه شمس آل احمد به دلیل وابستگی به خاندان ارجمند آل احمد همواره مایه احترام بوده است، تاکید کرد: شمس از جمله شخصیتهای فرهنگی کشور بود که مسئولان همواره به او توجه داشتند و به ویژه به دلیل انتساب مبارکش به جلال آل احمد حرمتگذار او بودند. از سوی مسئولان هیچ جفایی به او صورت نگرفت و خودش هم همواره قدردان این مساله بود.
محقق: شمس جرأت تصمیمگیری خلاف جریان شبهروشنفکری را داشت
جواد محقق شاعر و پژوهشگر هم با تسلیت درگذشت شمس آلاحمد به خانواده، دوستان، دوستداران وی و اهل قلم گفت: شمس آل احمد از کسانی بود که وجود و نام او، یاد عزیز ارجمندی چون جلال آل احمد را زنده میکرد و اگر هیچ فضیلت دیگر در وی نبود، تداعی یاد برادر بزرگوارش جلال کافی بود که او دوست داشته شود.
وی ادامه داد: البته شمس آلاحمد از چهرههای ادبی روزگار خودش بود و پس از انقلاب هم با دور شدن از فضاهای شبه روشنفکری و همگامی با مردم، هممسیری خودش را با جلال نشان داد و نشان داد کسی است که جرأت تصمیمگیریهای برخلاف جریان شبهروشنفکری را دارد و لااقل این درس را از جلال آموخته است.
شاعر "در خانه ما" با اشاره به اینکه آثار شمس آل احمد مورد غفلت قرار گرفته است، بیان کرد: آثار وی در زیر نام و سایه جلال مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته است و جا دارد که این آثار به طور مجزا مورد تامل قرار گیرد گرچه دوستدارانش انتظار داشتند آثار بیشتری تالیف می کرد.
محقق درباره گفتگویی که سالها پیش با شمس آل احمد انجام داده بود توضیح داد: در سالهای آخر دهه گذشته مصاحبهای از زاویه مرور سابقه معلمیاش در مدارس کشور با وی داشتم که در زمان سردبیریام در "رشد معلم" منتشر شد و در آنجا زندگینامه کاملی از زبان خودش همراه با خاطراتی از زندگیش آورده شده است که آن گفتگو بعدها همراه با چند گفتگوی دیگرتوسط انتشارات مدرسه در قالب مجموعه "یاد ماندگار" به چاپ رسید.
این پژوهشگر در توضیح دلایل انزوای ادبی شمس آل احمد عنوان کرد: در سالهای اول انقلاب که وی از سوی حضرت امام خمینی(ره) به عنوان نماینده ایشان در روزنامه اطلاعات مشغول به فعالیت شد بخش عمدهای از وقت او صرف اداره امور روزنامه و سفرهایی به کشورهای مختلف برای سخنرانی شد و به دلیل کسالتی که از دیرباز داشت خیلی فرصت آفرینش آثار جدید برایش فراهم نشد.
وی در پایان گفت: البته شاید با وقوع انقلاب دیگر ضرورتی برای نگارش آثار بیشتر ندید ولی بهتر بود که دست به نگارش آثار جدیدتر میزد.
فتاحی: در حق شمس آل احمد کوتاهی شد
حسین فتاحی نویسنده نیز در این باره گفت: شمس آل احمد از نویسندگانی است که هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب به فعالیت های ادبی اشتغال داشته است. با توجه به نام و آوازه جلال آل احمد، اعتبار جلال متوجه شمس نیز شده است.
این نویسنده گفت: شمس نویسنده جریان سازی نبود و در مقایسه با جلال که جریان ساز و دارای نحوه تفکر و شیوه ادبی خاص بود، از نظر تفکر فرهنگی، ادبی و داستان نویسی نویسنده بی حاشیه و گوشه گزینی بود. البته شمس برای خود اسلوب و دنیای فکری مستقل بود ولی گاهی نویسندگان دچار بداقبالی میشوند و به دلیل یک اسم که با آنها نسبت نزدیک دارد، دچار بی مهری می شوند حتی اگر خود نویسنده یا هنرمند بزرگی باشند.
فتاحی افزود: عاقبت شمس آل احمد سرنوشت محتوم بسیاری از نویسندگانی است که امروز در این عرصه فعال هستند. شمس چندین سال گوشه خانه افتاده بود و خبری از او در رسانه ها منتشر نمیشد و کسی هم از او خبری نمیگرفت. بسیاری از نویسندگان ما در سنین کهوت در یک گمنامی و تنهایی شدید به سر میبرند و این مساله اصلا مطلوب نیست.
نویسنده کتاب "کودک و توفان" ضمن انتقاد از بی مهری ها نسبت به شمس آل احمد گفت: این موضوع نه برای اهالی قلم و نه برای مسئولان مناسب نیست. به نظرم در حق شمس کوتاهی شد. در جامعه ما در همه عرصه ها اگر انسان حضور خود را تحمیل نکند، به زودی فراموش خواهد شد. نویسندگانی هم که به دلیل کهولت سن و سال توانایی تحمیل خود به جامعه را نداشته باشند، ناچار فراموش خواهند شد.
وی گفت: چرا باید امروز که این نویسنده از بین ما رفته است، رسانه ها به سراغ او بروند؟ در مجلس یادبود او نیز قطعا عده ای زیادی حضور خواهند داشت ولی ای کاش این افراد وقتی که شمس زنده بود گرد او بودند تا او ناگفته های خود را بگوید.
پرویز: آثار شمس آل احمد با بهترین کیفیت تجدید چاپ شود
محسن پرویز نویسنده عرصه ادبیات کودک و نوجوان هم درباره زندهیاد شمس آل احمد اینگونه گفت: ضمن تسلیت درگذشت شمس آل احمد خدمت اهل فرهنگ درباره وی باید اینگونه گفت که گرچه وی در چند سال اخیر به دلیل مشکلات بیماری خیلی قادر به حضور در محافل فرهنگی نبود و فعالیت چندانی هم نداشت ولی همواره جایگاه خود را داشت.
معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: من آخرین توفیق دیدار وی را در مراسم اهدای جوایز جایزه جلال آل احمد در سال گذشته داشتم که او با وجود بیماری و مشکلاتی که داشت درخواست ما را اجابت کرده و به تالار وحدت آمد. بعد آن مراسم من دیگر شخصا دیداری با شمس آلاحمد نداشتم ولی پس از آن از یکی از همکاران خواسته شد که برای عیادت او به منزلش برود.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران دیدگاه خود را درباره آثار تالیفی این نویسنده اینگونه بیان کرد: در مجموع فکر میکنم شمس به خاطر قلم خودش و فعالیتهای هنری و فرهنگیش یک شخصیت قابل اعتنا و ارزشمند بود و طبیعتا فقدان هر یک از اهالی قلم برای دیگر اعضای این جمع نوعی دلتنگی ایجاد می کند که این مسئله درباره شمس آل احمد نیز صدق میکند.
پرویز افزود: در بین آثار شمس بیشترین توجه به کتاب "جلال از چشم برادر" شده است که آن هم خاطرات شخصی او از برادرش جلال است. دو اتفاق باعث گمنام ماندن آثار وی شد که یکی از آنها این بود که عموم ناشرانی که آثار شمس را منتشر کردند، حرفهای عمل نکردند و نشر رواق هم که قرار بود ناشر تخصصی آثار جلال باشد و در دهه 60 کتابهای شمس را هم چاپ کرد بعدها به محاق رفت و همین امر باعث شد آثار شمس چندان دیده نشود. کتاب دیگر او که سفرنامه و مجموعه خاطرات سفرش بود هم توسط ناشری دولتی منتشر شد که آن هم به دلیل مشلاتی که غالبا ناشران دولتی با آن روبه رو هستند خیلی مطرح نشد.
وی همچنین تاکید کرد: مسئله دیگری که باعث شد شمس آل احمد و آثارش آنگونه که باید مطرح نشود این بود مشکلی هست که غالبا گریبان وابستگان چهرههای صاحب نام را میگیرد و مرحوم شمس هم از این قاعده مستثنی نبود و حتی این امر تا اندازهای درباره سیمین دانشور هم که یکی از بهترین نویسندگان زن دوره خودش هست، صادق است که این وابستگان در سایه آن چهره شاخص قرار میگیرند.
معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه شمس در لوای نام برادرش پنهان مانده بود عنوان کرد: شمس به لحاظ آثارش جزء نویسندگان خوب ما محسوب میشد که قلم روان و خواندنیای داشت.
پرویز درباره برخی مسائلی که درباره خط فکری این نویسنده مطرح است توضیح داد: این اتفاقات در زندگی همه احتمال رخ دادنش هست و کم داریم چهرههایی که همواره سیر بدون فراز و فرودی را طی کردهاند در نتیجه فکر نمی کنم خیلی پرداختن به این مسائل محلی از اعراب داشته باشد. شمس آل احمد در حد و اندازه خودش به جامعه ادبی کشور خدمت کرده و در کل جزء نویسندگان خوب بود و امید میرود آثارش با بهترین کیفیت تجدید چاپ شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در زمان تصدی مسئولیت معاونت فرهنگی برای رفع مشکلات این چهره ادبی گامهایی برداشته شده بود؟ تشریح کرد: تعداد نویسندگان و اهالی ما رقم بالایی است که ساز و کار ثابت و برنامه منسجم و منظمی برای رسیدگی به این افراد در نمودار سازمانی معاونت دیده نشده است و در آن زمان گامهایی که برداشته شد منحصر به شمس آل احمد نبود و من با ورودم به معاونت اهدای درجه هنری به نویسندگان را پیگیری و راهاندازی کردم.
این فعال فرهنگی اضافه کرد: متاسفانه درباره آن اقدام تبلیغات غلط و نادرستی انجام شده و حتی به دروغ از من نقل شد که در اهدای این درجه ما دیدگاههای سیاسی را مدنظر داریم در حالیکه من هرگز چنین حرفی نزده و بدان هم اعتقادی نداشته و ندارم. اگر کسی نگاهی به پرونده اهدای درجه هنری داشته باشد متوجه میشود که افراد با گرایشهای سیاسی وابسته به طیفهای مختلف وجود دارند.
پرویز دیگر اقدامات معاونت فرهنگی برای حمایت از چهرههای فرهنگی را که در زمان وی راه اندازی و پیگیری میشد اینگونه توضیح داد: خانه کتاب موظف شده بود برای کسانی که درجه هنری می گیرند و برگزیدگان جوایز و جشنوارههای معتبر ادبی تسهیلاتی را فراهم کند ولی تنها اتفاقی که الان می افتد این است که مستمری پیشکسوتان عرصه فرهنگ ماهانه بدانها پرداخت میشود.
معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پایان گفت: از دیگر اقدامات آن دوره این بود که به منظور ارائه تسهیلات به اهالی فرهنگ، مجموعهای در مشهد خریداری شود که دستاندرکاران فرهنگی بتوانند در سفر به مشهد از این خدمات بهرهمند شوند. اینها از جمله اقداماتی بود که در زمانی تصدیم در آن مسئولیت پیگیری میکردم که در حال حاضر دیگر دوستان و همکاران مسئولیت آن را برعهده دارند.
جمشیدی: نویسندگان جوان خاطرات دیدار شمس و جلال آل احمد با امام (ره) را بخوانند
مصطفی جمشیدی هم درباره جایگاه زندهیاد شمس آلاحمد در ادبیات ایران گفت: نکتهای که نباید از نظر دور بداریم و در نوشتهها و گفتههای خود جلال آلاحمد هم آمده این است که او (جلال آلاحمد) بخشی از ارزش و اعتلای فرهنگی خودش را مدیون مرحوم شمس آلاحمد و فداکاریهای او بود.
این نویسنده ادامه داد: جلال آلاحمد در نوشتهها و گفتههایش به اینکه بخشی از ارزش و اعتلای فرهنگی خودش را مدیون مرحوم شمس آلاحمد است اذعان دارد.
وی با اشاره به علایق مشترک این دو برادر افزود: این علاقه از پرورش خانوادگی اصیل و نیاکان آنها و البته غریزه و استعداد این دو در حوزههای فکری روز ناشی میشد.
این نویسنده رمانهای "بیداری"، "الیکا" و "بوفاری 4" به فعالیتهای ادبی و فکری شمس آلاحمد پرداخت و اضافه کرد: شمس آلاحمد هم قریحه نویسندگی خوبی داشت و هم انسان نقادی بود. فعالیتهای او در عرصه سیاست و نقد اجتماعی نباید مغفول بماند. او در این زمینه واقعاً بر گردن جلال حق داشت.
جمشیدی که اخیراً کتابی هم با نام "القصه جلال" درباره زندگی آلاحمد تدوین کرده است گفت: شمس آلاحمد بخشی از اطلاعات خود را در راه هنر به کار گرفت اما در پهنه فعالیت اجتماعی و حضور در فعالیتهای انقلاب هم اثر چشمگیری به جا گذاشت و چراغدار مشعلی شد که جلال آلاحمد روشن کرده بود.
این نویسنده در پایان ابراز امیدواری کرد محققان زوایای پنهان زندگی خاندان آلاحمد را بررسی کنند و کتابهای تاثیرگذاری در این باره نوشته شود.
نظر شما