سید احمد نادمی شاعر و پژوهشگر که درباره زنده یاد بیژن الهی با خبرنگار مهر گفتگو میکرد، گفت: میتوان با اطمینان ادعا کرد وقتی ترجمهای از الهی را میخوانید، ترجمههای دیگر در ذهن شما به چالش کشیده می شود.
وی خصوصیت دیگر ترجمههای الهی را منحصر به فرد بودن آنها دانست و گفت: کاری که در ترجمه های الهی صورت میگرفت به ندرت در میان آثار دیگر مترجمان دیده می شود. عملا اگر اشعار و نقاشیهای الهی را در نظر نگیریم، او را می توان به واسطه ترجمههایش از قلههای مرتفع ادبیات معاصر دید.
نادمی درباره علت انتشار کم آثار الهی و شبهه کم کاری او گفت: بیژن الهی به هیچ وجه کم کار نبود. نکته مهمی که درباره او وجود دارد رویگردانی او از انتشار آثارش است. به گواهی فعالیتها و میراثی که از الهی به جا مانده، باید گفت که این شاعر و مترجم حجم قابل توجهی اثر منتشر نشده دارد که با منتشر نکردن آنها در فضای ادبی موجود یک موضع جدی اتخاذ کرد.
این محقق افزود: تا امروز از زنده یاد الهی چندین جلد کتاب منتشر شد ولی او از نیمه دهه 50 خود را منزوی کرد. این گوشهگیری و انزوا را میشد در حضور نیافتن او در فضاها و انجمنهای ادبی مشاهد کرد. این موضوع بسیار مهم و عبرتآموز است و به نظرم علت آن باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
وی درباره تاثیر بیژن الهی بر ادبیات معاصر گفت: به تعبیر من الهی یکی از چهرههای مهم ادبیات معاصر است. با وجود کم بودن آثار منتشر شده از او نمی توان نقش همین آثار را نادیده گرفت. آوانگاردیسمی که این شاعر دارد مبتنی بر دانش ادبی اوست. متاسفانه بعضی اوقات شاهد نوگرایی های افراطی در اهالی فرهنگ هستیم که بازتاب نادانستههای اهل قلم است. اما پیشروی و آوانگاردیسمی که در شعر الهی دیده می شود ناشی از فضل ادبی اوست.
نادمی گفت: الهی عاشقانه در مورد ادبیات فارسی کار کرد و با تکیه بر تحقیقاتش به تولید اثر پرداخت. با توجه به وسواسی که الهی در جملهپردازیها داشت احتیاج نیست مخاطب از گذشته ادبی او اطلاعی داشته باشد. همین امر نشاندهنده میزان عمق این فرد در ادبیات فارسی است که با مهارت آموختههای خود را در تولیداتش تزریق میکرد.
این مترجم گفت: با مطالعه آثار الهی میتوان نوعی جبههگیری و تقابل با فضای ادبی جامعه را دید. در فضای سیاستزده شعرهای دهه 50 اشعار الهی کاملا متمایز و ویژه است. به نظرم علقههای سیاسی شاعران آن دوره مانع از این شد که مانند الهی به زبان فارسی خدمت کنند.
وی ادامه داد: نکته مهم دیگر گزیده کاری الهی در ترجمه هایش بود. به عنوان مثال او در یک مقطع زمانی با توجه به مناسبتهای اجتماعی، به جای این که یک متن حاوی عقاید سوسیالیستی را ترجمه کند به سراغ اشعار منصور حلاج رفت. یا حتی زمانی که اثری از لورکا را ترجمه کرد خواننده بیشتر با بعد شاعرگونه لورکا آشنا میشود تا ابعاد انقلابی شخصیت او.
نادمی با اشاره به گوشهگیری الهی از فضای ادبی جامعه گفت: بیژن الهی از نیمههای دهه 50 فاصلهگیری از اجتماع را آغاز کرد، من این حرکت زندهیاد الهی را نوعی سلوک تلقی میکنم که بسیار کمیاب است و گاهی در برخی از شعرا دیده میشود. بعضی از شاعران از نوع زندگی ما فاصله میگیرند و زندگی کولیوار و مسافرگونه ای را پیش میگیرند و وقتی خبر درگذشتشان را میشنویم، تکان میخوریم و میگوییم: عجب! او این همه مدت کجا بوده است؟
نظر شما