به گزارش خبرنگار مهر در رشت، چاووشی یا چاووش خوانی در موسیقی آئینی و مذهبی گیلان از نظر شعر، موسیقی و مراسم اجرایی با چاووش خوانی های تمامی نواحی ایران تفاوت اساسی دارد.
چاووش خوانی گیلان اغلب در روز عاشورا و چهل وهشتمین روز شهادت امام حسین (ع) و بر اساس مراسم ویژه ای با همراهی گروه کرنا اجرا می شود.
چاووش خوانی گیلان در روز عاشورا اجرا می شود
این نوع کرناها قابل مقایسه با انواع کرناهای بلند و قدیمی است که معمولا در جنگها و لشکرکشی ها مورد استفاده قرار می گرفتند.
در این مراسم گروه کَرنا نوازان نغمه های خاصی را که بیشتر دارای حالت و مضمون های رزمی است، می نوازند و چاووش خوان که در این فرهنگ " شهادت خوان " نیز نامیده می شود، اشعاری را در بیان حقایق و حوادث صحرای کربلا، با آوازی محزون می خواند.
فرم نغمه در کَرنا نوازی به هیچ وجه منطبق با آواز چاووش خوان نیست و بیشتر برای فضا سازی و ایجاد زمینه برای آواز( شهادت خوانی) استفاده می شود.
چاووش دارای ریشۀ ترکی " چاو " به معنای نگهبان، پیشروی کاروان یا لشکر، دعوت کننده زیارت عتبات عالیات، جارچی و از مشاغل دولت ترکان بوده است که در ایران قدیم با عنوان چاووش باشی حرکت در پیشاپیش پادشاهان، مردم را از عبور آنان آگاه می کرد.
"چاووش خوانی" از مهمترین رسوم برآمده از فرهنگ تاریخی است
چاووش خوانی از مهمترین رسوم برآمده از فرهنگ تاریخی است و مضمون شعری این هنر دو نوع سور (شادمانی) و سوگ (حزن) است که از موارد چاووش سور می توان به چاووش های زیارت خانه خدا و عتبات عالیات، چاووش پیشباز ماه مبارک رمضان و سحرهای این ماه اشاره کرد.
همچنین از موارد چاووش سوگ نیز می توان به چاووشهای پیشباز محرم الحرام، صبح عاشورا، تعزیه، مرگ بزرگان دینی مذهبی یا نیاکان هر قوم، مرگ جوانان و شهدا و کسانی که در نبردها و سفرها به ویژه سفرهای زیارتی از دنیا رفته اند، اشاره کرد.
در سفرهای قدیم چاووش خوانها حامل پرچمهای با رنگهای متفاوت از جمله پرچم سبز که نشانگر زیارت عتبات عالیات بود، پرچم سرخ برای بیان شهادت ائمه اطهار (ع)، پرچم آبی به دلیل جوانمردی حضرت ابالفضل العباس (ع)، پرچم سفید و سبز به نشانه پاکی و دمیدن روح تازه برای زیارت خانه خدا و پرچم سیاه با منگوله زرد و حاشیه دوزی زری برای ایام سوگ و عزاداری بوده اند.
نوع دیگری از چاووش خوانی در قدیم، چاووش حماسه یا پیروزی بود که چاووش خوان به هنگام پیروزی بر لشکریان دشمن، در شهرها به راه افتاده و مردم را از وقایع و پیروزی نبرد آگاه می کردند.
"کتل خوانی" نوعی از چاووش خوانی است
کتل خوانی هم نوعی از چاووش خوانی است که چاووش خوان بر اسبی سیاه پوش سوار می شود و اشعاری با محتویات تلخ و ناگوار در سوگ کسانی که در نبردها و سفرها بدرود حیات گفته اند، می خواند، هر محله ای در قدیم برای خود دست کم یک چاووش خوان آشنا به کتل خوانی داشته است.
خوش لحنی، بداهه سرایی، موقعیت سنجی، خداشناسی و عشق به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از ویژگی های چاووش خوان است که از آنان بین مردم انسانی با وجهه نیکو و مورد اعتماد ساخته است.
چاووش خوان با استفاده از اشعار و سروده های ساده، توصیفات زیبای ائمه اطهار (ع)، گذشتگان و بزرگان در چاووش خوانی - که محتوای شعری آن جزو ادبیات عامیانه و غنایی است - و با ابراز عواطف، دلدادگی، آرزوها و درخواست حاجت و بیان مصیبتهای وارد شده به خاندان اهل بیت عصمت (ع) هنگام عظیمت زوار به اماکن مقدس، عطر سلام و صلوات را در فضای شهر گسترانده و با شور و هیجانی خارج از توصیف، نام و یاد بزرگان دین را در روح و جان مردم به جریان می اندازد و آنان را برای زیارت تشویق و تهییج می کند.
" نوچگی " اولین مرحله چاووش خوانی بود و چاووش خوان پس از سالها ممارست، تمرین و پشتکار از این مرحله به مرحله علمداری که در واقع نشان از استاد شدن وی داشت، می رسید. شرایط رسیدن به این مرحله حفظ کردن اشعار، همراهی و هم آوایی با استاد (علمدار)، اجرای چاووش نامهها و تبحر و پختگی در صدا و اجرا بوده است. چاووش خوان در قدیم در صورت سیادت از شال سبز، وگرنه از شال سیاه استفاده می کرد.
موسیقی چاووش خوانی در ایران به گونه های مختلف اجرا می شود، دستگاه چهارگاه بیشترین سهم را در اجرای چاووش خوانی در ایران به خود اختصاص داده است.
استان گیلان نیز نوعی چاووش خوانی منحصر به خود دارد که در آواز دشتی اجرا شده و لحن، لهجه و صبغه محلی این استان در آن کاملا مشهود است، این نوع از جاووش خوانی معمولا به همراهی کرنانوازی اجرا شده و مرکز اجرای آن شهرستانهای آستانه اشرفیه (روستای فوشازده) و لاهیجان (روستای ایشکا) هستند.
کرنانوازی سنت دیرینه گیلانیها در سوگواری سالار شهیدان
کرنانوازی از سنتهای قدیمی استان گیلان است که در ماه های محرم و صفر در مناطق مختلف این استان نواخته می شود، این سنت مذهبی بیشتر در شهرهای آستانه اشرفیه، رحیم آباد، واجارگاه و کلاچای در شرق استان گیلان پا برجا و به قوت خود باقی است.
کرنا یکی از سازهای منطقه است که تا پیش از این برای اطلاع رسانی و اعلام خبری به مردم از آن استفاده می شده و امروزه تنها به عنوان ساز مراسم عزاداری شخصی و مذهبی از آن استفاده می شود.
کرنا معمولا به صورت دسته جمعی و در قالب گروههای 10 نفره کرنانواز نواخته می شود که یک نفر سرگروه بوده و بقیه او را همراهی می کنند.
طریقه نواختن کرنا بدین گونه است که شخص با تجربه ای به عنوان تک نواز گروه، نوایی را در کرنا می دمد و بقیه نفرات پاسخ می دهند.
تک نواز گروه، مصیبتی از حضرت امام حسین (ع) را در داخل کرنا دمیده و پس از آن صدای "وای وای" از کرنای وی به گوش می رسد در این لحظه گروه، نوای "حسین وای" را در کرنا می دمند بدین ترتیب شنوندگان "وای وای، حسین وای" را از تک نواز و گروه او می شنوند.
کرنا به جزء ایام سوگواری امامان به ویژه امام حسین (ع ) در یادبود شهدا و برای خانوادههای که داغ جوان دیده باشند نیز نواخته می شود.
" کرنا " آلتی بادی و بلند که دارای صدای بم و رسایی است، چون سوراخ ندارد با انگشتان نواخته نمی شود از این رو فقط با دم نوازنده از آن صدا حاصل می شود.
جنس بدنه کرنا از نی است که برای استحکام بیشتر پوششی از بریده های نی روی بدنه آن بسته می شود طول آن متفاوت بین دو تا چهار متر و گاهی بیشتر است " سر عصایی شکل کرنا " محل خروج و تشدید صدا از جنس کدو است.
کرنا، سازی قدیمی و تاریخی است
کرنا سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مختلف ایران به شکلهای متفاوت ساخته و اجرا می شود مهمترین کرناها، کرنای شمال، گیلان و کرنای مشهد است و این ساز بیشتر در کردستان و آذربایجان مورد استفاده قرار می گیرد.
" کرنی" یا " کرنا" مرکب از دو لغت کر و نای است " کر" به معنی جنگ و در فارسی به صورت کارزار آمده است و نای همان " نی" است که در گیلان از نی ساخته می شود.
با سری به شکل دایره "ن" یا "ل" و به طول 2.5 متر است که به وسیله هیئتهای سه یا چهار نفری در نمایش وقایع جنگلی نظیر واقعه کربلا نواخته می شود.
کرنای شمال را " درازنای" نیز می نامند چون لوله فاقد سوراخ تغییر دهنده صوت است بنابراین اصوات با تغییر فشار دم در لوله ایجاد می شود و فاقد تنوع صوتی است.
استفاده از کرنا در گیلان، خراسان و فارس مرسوم است، کرنا در گیلان بدون زبانه و سوراخ بوده از سه قسمت تشکیل می شود قسمتی که در دهان قرار می گیرد، قسمت بدنه که در ازای آن گاه به بیش از 3.60 متر می رسد و قسمت سر آن که خمیده و به شکل عصاست.
حفظ سنتهای عاشورایی از مصادیق خودباوری و اعتقاد قلبی به ائمه اطهار (ع) است
به هر حال حفظ آئینها و سنتهای عاشورایی از دیگر مصادیق خودباوری و اعتقاد قلبی آحاد مردم به ائمه اطهار است و هر ساله با شور و اشتیاق به استقبال ماه محرم می روند و بر سر و سینه خود می زنند و بر این ماتم عظما اشک می ریزند.
محرم در مراسم ایرانی ها جایگاه والایی دارد و هر منطقه و اقلیم از کشور بر اساس باورها و اعتقادات و برخاسته از فرهنگ محلی خود این آئین را برگزار می شود.
بدین ترتیب هنرهای چون شعر، تعزیه، موسیقی، نوحه خوانی و ... از آئینهای محرم جدایی ناپذیر هستند و به واسطه این هنرها مسائل و پیامهای عاشورا توانسته تا به امروز به خوبی انتقال پیدا کند.
با توجه به وضعیت "هنر محرم" در دهه های اخیر، استادان فن احساس نگرانی می کنند از اینکه این هنرها از اصالت و مسیر اصلی خود در حال خارج شدن هستند و چه بسا در برخی از جهات برای مخالف اهداف اصلی حرکت و موجب تحریف و مسخ پیامهای اصیل محرم، عاشورا و کربلا باشند.
موسیقی مذهبی بخشی از هویت موسیقی ملی ماست
موسیقی مذهبی بخشی از هویت موسیقی ملی ماست و این تعامل به حدی است که حتی در قرائت قرآن نیز از اسامی فواصل و دستگاههای موسیقی که در طول تاریخ داشته ایم استفاده می کنیم علاوه بر این در نوحه ها و تعزیه ها نیز باز از این عناوین استفاده شده و می شود.
موسیقی مذهبی در ماه محرم نیز موسیقی است که متناسب با سوگواری در این ماه و روحی باشد که در اشعاری که به عنوان مرثیه از قدما و مرثیه سراها و نوحه خوانان قدیمی باقی مانده، دیده می شود که البته این روزها کمتر آنها را می شنویم.
نظر شما