به گزارش خبر گزاري "مهر" از روابط عمومي كانون ادبيات دراين نشست ابتدا " نوري زاد" نويسنده اثر بخشي از داستان را براي آشنايي مخاطبان با نثر و شيوه ي نگارش داستان قرائت كرد ، سپس " بهنازعلي پور"به عنوان اولين منتقد گفت: داستان « ميانه ي بادو باران » داستاني واقع گراست و با مردم و موقعيت هاي متعارف آن آشناست كه نويسنده قصد دارد واقعيتي را در جهان متن مستند كند.
وي گفت : داستان از سه فصل تشكيل مي شود ؛ فصل اول گوشه هايي ازكودكي ، نوجواني و جواني راوي را روشن مي كند، فصل دوم ؛ ماجراي عاشقي دوست راوي است و فصل سوم ؛ نقطه عطف و مكمل فصلهاي ديگرداستان است .
علي پورافزود : شيوه روايت داستان به گونه اي است كه دورنماي كلي ازشخصيتهاي داستان ساخته مي شود اما همه شخصيتها تحت تسلط « من راوي » قراردارندوكانون رمان بر محورشخصيت " محمد" متمركز است .
وي ادامه داد : ساختار داستان ساده و موجز است ؛ و داستان از زبان روان و يكدست سود مي برد كه بعضي جاها نويسنده به شاعرانه حرف زدن روي آورده است به عنوان نمونه در فصل سوم چون روايت ذهني است زبان به خوبي در اختيار روايت قرار دارد.
اولين منتقد داستان « ميانه ي باد و باران » ادامه داد : لحن گويشي شخصيت ها در اين داستان كاملا" رعايت شده و هر كدام از راويان لحن گويشي زبانشان درخدمت فرديت و شخصيت خودشان است . محور انديشه گي داستان ارتباط و آميزش اسطوره هاي عرفاني و باستاني در تفكر فرزند كشي است . علي رغم همه توانايي كه در اين داستان وجود دارد اگر زبان گزارشي كمي به سوي انعكاس كنش شخصيت ها پيش مي رفت و كمي از گزارش هاكم مي كرد كاربسيارموفق تري ارايه مي شد.
فتح الله بي نياز به عنوان دومين منتقد داستان بلند « ميانه ي باد و باران » گفت : به نظر من" نوري زاد" دراين داستان بلند به طوركلي موفق بوده است و ليكن در برخي بخش ها اشكالاتي وجود دارد كه به طوراجمال به آن اشاره مي كنم ؛ ساختاراين داستان از چند راوي برخورداراست و به همين دليل نويسنده بايد گره گاههايي از شخصيت ها در اين پاره ساختارها ايجاد مي كرد تا خواننده بتواند به نتيجه روشني دست پيدا كند . عدم انسجام و ساختار در برخي از قسمتهاي داستان به چشم مي خورد كه با كليت داستان سازگار نيست .
بي نياز گفت: ايراد اساسي كه دراين داستان وجود دارد اين است كه بهانه ي روايت داستان كاملا" مشخص نيست و اطلاع رساني بيش از حد باعث شده تا داستان افت كند .
وي افزود: داستان از پايان بندي خوبي برخوردار است مثلا" فصل آخر داستان مي تواند به تنهايي يك داستان كامل باشد .
محمود معتقدي سومين منتقد نشست هفته داستان خواني و نقد داستان كانون ادبيات ايران درباره داستان بلند « ميانه ي بادو باران » گفت: به گمان من چشم انداز اين داستان چند فضاي به هم پيوسته دارد كه محور آن بر تداعي هاي آزاد است و اين نوع ياد آوري داراي زباني يكنواخت و پراز پاره هاي يك زندگي است ، حكايت درون مردي است كه بوي كهنگي اشيا و منش هاي قديمي وي را به سمت جزميت دراعتقاد و رفتارمي كشاند.
معتقدي افزود : فضاي داستاني با همه رفت و برگشت هايش با نوعي واقع گرايي همراه است و آنچه در اين رهگذر پررنگ و با سادگي زبان همراه است همان صيد فرهنگ رفتاري بخشي ازاقشار جامعه است كه از مشتي مردم ميان حال نشأت مي گيرد و نويسنده سعي كرده در فضاي روايت ، اين فرهنگ را با كمي توصيف به نمايش بگذارد.
محمد رضا گودرزي به عنوان آخرين منتقد جلسه درباره داستان « ميانه ي بادو باران » گفت: به نظر من مهمترين ويژگي اين كتاب نظر گاهي است كه براي روايت اين داستان انتخاب شده ، كه نوع روايت تابع نظرگاه است و كل داستان روايت است نه توصيف .
گودرزي گفت: زمان روايت در داستان دايره وار است. از نظر شخصيت پردازي نويسنده موفق عمل كرده ، چون قضاوت خويش را درداستان دخالت نمي دهد و نقطه ي قوت اين داستان ، نثر پيراسته، لحن گرم و صميمي و روايت نواست .
اين جلسه با پرسش و پاسخ برخي از حضار با نويسنده و منتقدان به پايان رسيد .
پنجاه و دومين « نشست هفته » كانون ادبيات ايران با موضوع نقد و بررسي كتاب « ميانه ي باد و باران » اثر محمد حسين نوري زاد يكشنبه 9 2 تيرماه در فرهنگسراي دانشجو برگزار شد.
کد خبر 12110
نظر شما