به گزارش خبرنگار مهر در اصفهان، از ابتدای خیابان آمادگاه که وارد می شوی تاریخ وارونه میشود، چند دهه به عقب برمی گردی، این حسی ست که دیوار خشتی مدرسه چهارباغ در تو ایجاد می کند، دیواری که اگر کم کم سیر نگاهت را با گام زدن روی آن به اوج نزدیک کنی سرتاسر گنبد مدرسه چهارباغ را می بینی که در حصار داربستها رخ در هم کشیده است.
بغض کمرنگ و دودى لحظه لحظه اریب مىبارد بر دل کسانی که به زندگی روزمره خود در شهر عادت کرده اند، اما به داربستهای این مدرسه که حالا با تن گنبد خوب اخت شده عادت نکردهاند اما حکایت این داربستها حکایت همان روزمرگیهایی است که بر تن این مدرسه خودنمایی می کند چون سالهاست انگار میراث فرهنگی از آن بی خبر است تا این بنای تاریخی دلتنگیها را در خود خلاصه کند، داربستهایی که برای مرمت گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان نصب شدهاند اما سالیان درازی است که چهره این اثر تاریخی را خدشهدار کردهاند.
داربستهای مرمت گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان زخمی است که سالهاست بر این اثر تاریخی باقی مانده و همچنان این بنا را چون اسیری در بر گرفتهاند. رنگی در کار نیست، حالا هوای غبار آلود یکی از خیابانهای اصلی شهر همه ساکنان دیروز و امروزش را در خود بلعیده است. ساکنان شهر می گویند خیلی وقت است در سایه گنبدی که بین غلافهای تمام فلزی گم شده به زندگی خود ادامه می دهند.
ایمان که در خیابان چهارباغ فروشگاه پوشاک دارد در حالیکه لباسهای روی ویترین را مرتب می کند دست به سوی گنبد مدرسه چهارباغ که فقط سایهای از آن پیداست، دراز می کند و می گوید: از وقتی چشم باز کرده ام این حصارها را دیدهام معلوم نیست تا کی باید تاوان پس بدهیم و این حصارها را ببینیم. ایمان سرش را پایین می اندازد و آه می کشد انگار غبار همه جا نفوذ می کند.
این روزها در هنگامهای که بازار بیمهری به میراث فرهنگی گرم است، گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان نیز به فهرست میراث فرهنگی در آستانه نابودی پیوسته است. کارشناسان میراث فرهنگی این گنبد را بعد از گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان در اولویت توجه قرار میدهند و آن را از نظر کاشیکارى شامل انواع مختلف این فن مانند کاشیهاى هفترنگ و معرق و گرهسازى و پیلى و معقلى میدانند اما انگار قرار است داربستهایی که گنبد را در هم پیچیده اند هیچوقت برچیده نشوند.
با پایان عملیات مرمت کاشیکاریهای گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان، داربستهای روی این گنبد که به قول اصفهانیها خودش هم تبدیل به میراث فرهنگی شده، هنوز برداشته نشدهاند.
مدرسه چهار باغ اصفهان که نامهای دیگری مانند مدرسه مادر شاه و مدرسه سلطانی نیز شناخته میشود در ضلع شرقی خیابان چهارباغ شهر اصفهان واقع است. این شاهکار معماری و کاشیکاری، آخرین بنای منحصربهفردی است که در عصر صفویان و در زمان سلطنت شاه سلطان حسین احداث شده است. این بنای زیبای تاریخی در سه دهه اخیر "مدرسه علمیه امام صادق" نام گرفت و همچون گذشتهاش به آموزش طلاب علوم دینی اختصاص پیدا کرد.
مدرسه چهارباغ اسیر اسکلت فلزی
احسان که یک دانشجوی معماری دانشگاه اصفهان است، میگوید "این گنبد ۳۰ سال است که دارد تعمیر میشود". او میگوید: زمانی که دانشآموز بودم، هر روز برای رفتن به دبیرستان از کنار گنبد زیبای مدرسه چهارباغ در مجاورت خیابان چهارباغ اصفهان عبور میکردم و همیشه توجهم به داربستهای فلزی نصب شده روی آن جلب میشد. حالا که بیش از 20 سال از آن تاریخ میگذرد، این نردهها که برای تعمیر بخش مثلثیشکل کوچکی نصب شده بود، همچنان روی دوش این گنبد که از شاهکارهای بینظیر معماری جهان است، سنگینی میکند.
الهام شایسته، شهروند دیگری است که با اظهار تاسف در این باره میگوید: راستش را بخواهید از وقتی که یادم میآید این داربستها روی این گنبد بوده، طوری که وقتی دوستانم از شهرهای دیگر برای دیدن اصفهان میآیند، با خنده و تعجب از این داربستها یاد میکنند و آنها را جزئی از گنبد میدانند!
به این ترتیب شاید برخی از اهالی اصفهان که حدود ۳۰ سال سن دارند به این اشتباه بیفتند که این نردهها از ابتدا روی این گنبد وجود داشته و در همان زمان صفویه نصب شدهاند. شهروندانی که نگران این بنای تاریخی هستند، میپرسند مگر چند نمونه از این گنبد در جهان وجود دارد که دغدغهای برای پاککردن پیرایه این داربستها از چهرهاش دیده نمیشود؟
کاشیها جان سالم به در نمیبرند
شماری از شهروندان اصفهانی نگرانند که هر چند مرمت این اثر تاریخی سالها به طول انجامیده، اما این کار بهدرستی انجام نمیشود.
آقای مرادی، 58 ساله، یکی از آن شهروندان نگران است که معتقد است "کاشیهای این بنا با پتکهایی که روی آن زده میشود، جان سالم به در نبرده و مثل اشیاع بیارزش توسط کارگرانی که هیچ سررشتهای از مرمت بناهای تاریخی ندارند، خرد و شکسته میشوند".
او با گله و شکایت از چنین رفتاری با بنایی که به ریشههای تاریخی اصفهان گره خورده، میپرسد: آیا مسئولان میراث فرهنگی در این باره فکری کردهاند و یا صرفا به مرمت سریعتر فکر میکنند و بس.
سوال دیگری که درباره این اثر تاریخی وجود دارد، درباره علت کفافندادن هزینه مرمت آن است. بنا به اعلام اداره اوقاف اصفهان، این هزینه در دست سازمان نوسازی و بهسازی اصفهان بوده و این اداره عهدهدار تعمیرات کاشیکاری داخلی و خارجی گنبد مدرسه چهارباغ شده اما اعتبارات اختصاصیافته ازسوی این سازمان ظاهرا به عنوان بخشی از هزینههای تجهیز کتابخانه مورداستفاده قرار گرفته است.
با این وصف این سئوال مطرح میشود که چرا بودجه اختصاصی برای گنبد به مصارف دیگر رسیده و آیا این کار با اطلاع شهرداری اصفهان صورت پذیرفته یا خیر.
مدرسه چهارباغ که از نظر کاشیکارى انواع مختلفی از این فن را در خود جاى داده و در حقیقت موزه کاشیکارى اصفهان است و از این نظر بی نظیر و منحصربه فرد است و به گفته کارشناسان اگر این کاشیها از بین برود دیگر نمیتوان جایگزینی برای آن یافت، میراثی که با چنین اهمالهایی اثری از آن برای نسلها آتی باقی نمیماند.
انعکاس غروب آفتاب روی داربستها انگار ورقه ای از زنگ زرد آهن و فولاد را به آنها کشیده و با رنگ لاجوردی گنبد اصلا همخوانی ندارد رنگها شکسته می شوند تا مدرسه چهارباغ به تاریکی شب، دل ببندد اما دل گنبد انگار از این همه بی حرمتی شکسته است.
اینجاست که انگار دلت را بر دار کشیدهاند و از تن گر گرفته مدرسه چهارباغ، بوى دردى غریب مى بارد.
بغض کمرنگ و دودى لحظه لحظه اریب مىبارد بر دل کسانی که به زندگی روزمره خود در شهر عادت کرده اند، اما به داربستهای این مدرسه که حالا با تن گنبد خوب اخت شده عادت نکردهاند اما حکایت این داربستها حکایت همان روزمرگیهایی است که بر تن این مدرسه خودنمایی می کند چون سالهاست انگار میراث فرهنگی از آن بی خبر است تا این بنای تاریخی دلتنگیها را در خود خلاصه کند، داربستهایی که برای مرمت گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان نصب شدهاند اما سالیان درازی است که چهره این اثر تاریخی را خدشهدار کردهاند.
داربستهای مرمت گنبد مدرسه چهارباغ اصفهان زخمی است که سالهاست بر این اثر تاریخی باقی مانده و همچنان این بنا را چون اسیری در بر گرفتهاند. رنگی در کار نیست، حالا هوای غبار آلود یکی از خیابانهای اصلی شهر همه ساکنان دیروز و امروزش را در خود بلعیده است. ساکنان شهر می گویند خیلی وقت است در سایه گنبدی که بین غلافهای تمام فلزی گم شده به زندگی خود ادامه می دهند.
اینجاست که انگار دلت را بر دار کشیدهاند و از تن گر گرفته مدرسه چهارباغ، بوى دردى غریب مى بارد.
نظر شما