به گزارش خبرنگار مهر، با آفرینش انسان آداب و رسوم و آیین های اجتماعی بشر نیز پدیدار شد به عبارت دیگر از روز آغازینی که انسان پا به جهان هستی گذارد، در کنار رفتار و کردار اجتماعی آیین ها، باورها و جشن ها هم شکل گرفت و رفته رفته تکامل یافت و با رخدادهای مذهبی اجتماعی و سیاسی متحول شد.
به همین دلیل نمی توان تاریخ روشن و دقیقی بر این آیین ها تعیین، یا شناسنامه مشخصی بر آن ها ترسیم و حکم صادر کرد که فلان مناسک فقط به فلان منطقه تعلق دارد چرا که در هر دوره ای از تاریخ بنا بر اتفاقات سیاسی، اعتقادات دینی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و اقلیمی دچار تغییر شده است اما می توان چگونگی این مناسک، باورها و جشن ها را در ادوار مختلف بررسی کرد.
یلدا نیز در طول قرون گذشته چنین وضعیتی را داشته است، روزگاری با عنوان جشن آغازین فصل زمستان برگزار و زمانی به مناسبت تولد مهر و میترا برپا می شد اما از آنجا که این جشن ریشه در باور مردم داشته به دور از جنجال های سیاسی و مذهبی همواره ویژگی اصلی خود را حفظ کرده و ارزشمند تر و تازه تر از پیش به حیات خود ادامه داده است.
از این جشن جز در اشعار شاعران که به تشبیه و توصیف سیاهی شب، زلف یار و غم فراق و ارتباط آن با تولد مسیح پرداخته اند، در آثار تاریخی نامی برده نشده است. بنابراین از این جهت می توان گفت که این جشن، جشنی شفاهی است.
نظر به روی تو هر بامداد نوروزی است/ شب فراق تو هر گه که هست یلدایی است «سعدی»
و آنچه در آثارالباقیه بیرونی و زین الاخبار گردیزی آمده مربوط به جشن دیگان است که گاهی پژوهشگران با یلدا یکی دانسته اند در حالی که بنا بر تفاوت ها و مشخصه ها این دو جشن جدا از یکدیگرند.
ابوریحان بیرونی می نویسد:« دی ماه را خور ماه نیز می گویند نخستین روز آن خرم روز است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای تعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحب رایی آفریدگار و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می آمد و جامه سپید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدان هاست به کنار می راند و در امور دنیا فارغ البال نظر می کرد و هر کس که نیازمند می شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می رفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو می کرد.
در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد و می گفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می شود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد.
پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود به خصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ویکرد چنین بودند.
گاهی این روز را نود روز می گویند و آن را عید می گیرند زیرا میان آن و نوروز نود روز تمام است.»
گردیزی هم می نویسد: « اندر این روز جشن(خور=خورشید) بود و این ماه به نزدیکی مغان ماه خدای است و این روز را سخت مبارک دارند.»
آن ها هرگز به جشن یلدا حتی اشاره هم نکرده اند اما دیگان به دلیل همنامی روز و ماه در اولین روز دی برگزار می شود و باید توجه داشت که این جشن در روز برگزار می شود نه مانند جشن یلدا هنگام شب.
تفاوت دیگر جشن یلدا و دیگان در این است که یلدا در آخرین روز ماه آذر برگزار می شود پس باید آن را در شمار جشن های آذر ماه به حساب آورد و دیگان متعلق به ماه دی است و از نظر گاه شماری و مسائل اقلیمی و دهقانی با یکدیگر تفاوت دارند.
نکته دیگر این که به نظر می رسد در دیگان نیز مانند پنج روز میر نوروزی پادشاه بر اساس باورهای اساطیری و جادویی از تخت فرود می آید تا از گزند ها در امان باشد اما این که در یک شبانه روز دو جشن با دو کارکرد و با عناصر متفاوت برگزار شود بسیار نکته با اهمیتی است و بایست بیشتر بدان پرداخته شود در جشن های ایرانی عناصر عشق، شادمانی، همبستگی و خاصیت رسانه ای بودن جشن ها برای رساندن پیام دوستی و مهر همواره نمایان است اما یلدا به عنوان یکی از میراث فرهنگی و معنوی کهن این سرزمین افزون بر ویژگی های متداول دیگر جشن ها خصوصیتی را داراست که منحصر به همان جشن است زایش خورشید که نماد روشنایی است در این جشن بیش از پیش برجسته است و انتظار و علاقه انسان ایرانی به روشنایی و نور و ستیز با تاریکی برای رهایی از ظلمت تا رسیدن به صبح امید و آزادی آرزوی اوست.
ای سایه ! سحر خیزان دلواپس خورشیدند زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم «سایه»
.......................
حسین زندی، عضو هیات راهبری انجمن ایرانشناسی کهن دژ
نظر شما