پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۴ دی ۱۳۸۹، ۱۵:۴۴

آزاد ارمکی:

مدرنیته ایرانی علمی مثل جامعه‌شناسی را طلب می‌کند

مدرنیته ایرانی علمی مثل جامعه‌شناسی را طلب می‌کند

عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مدرنیته ایرانی علم مدرنی مثل جامعه‌شناسی را طلب می کند گفت: تناسب میان جامعه ایران، مدرنیته ایرانی، علم و جامعه‌شناسی ایرانی، کانونی است به نام دانشگاه یعنی جایی که گفتمان آکادمیک بر آن حاکم است و در چنین فضایی می‌توان از جامعه‌شناسی ایرانی سخن گفت.

به گزارش خبرنگار مهر، میزگرد "جامعه‌شناسی ایرانی: بررسی ابعاد مختلف وضعیت علوم اجتماعی در ایران" با حضور دکتر تقی آزاد ارمکی و دکتر ابراهیم فیاض به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران روز شنبه چهارم دی‌ماه 1389 در تالار ابن خلدون این دانشکده برگزار شد.

دکتر تقی آزاد ارمکی در ابتدای جلسه با اشاره به ضرورت بومی شدن علوم انسانی گفت: من درباره نحوه تحقق این مسئله بحث دارم و در کتابهای خود به موضوع جامعه شناسی ایرانی پرداخته‌ام. جامعه‌شناسی در ایران تا حدی متاخرتر از دوران تاسیس در فرانسه است. من تصور می کنم ایران از این دوره تاسیس گذر کرده است بنابراین نمی‌توان نخست مردم‌شناسی را تاسیس کرد و پس از آن جامعه شناسی به وجود آید. آنچه من در نظر دارم این است که ما در ایران با جامعه‌ای مدرن روبرو هستیم و نه با جامعه‌ای دو گانه که در آن با تقابل شهر و روستا و مواردی مانند آن مواجه باشیم.

وی افزود: مدرنیته ایرانی از یک سو علم مدرنی مثل جامعه‌شناسی و از سوی دیگر شناخت سازمانهای اجتماعی و حذف نقش فرد را می‌طلبد و بنابراین نوعی کنش سیاسی- اجتماعی دموکراتیک لازم است. این جامعه الزام‌های معرفتی دارد که با الزام‌های سیاسی و اجتماعی متفاوت است.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ادامه داد: تناسب میان جامعه ایران، مدرنیته ایرانی، علم و جامعه شناسی ایرانی کانونی است به نام دانشگاه یعنی جایی که گفتمان آکادمیک بر آن حاکم است و در چنین فضایی است که می‌توان از جامعه‌شناسی ایرانی سخن گفت.

وی در ادامه با اشاره به اینکه فقط وبر و دورکیم جامعه‌شناس هستند گفت: جامعه شناسی به یک معنا در فرانسه وجود دارد و به یک معنا در آلمان. در حالی که جامعه شناسی در جاهای دیگر بدلی است بنابراین این نکته مهم است که ما چه چیزهایی را جامعه شناسی می دانیم و چه چیزهایی را جامعه شناسی نمی‌دانیم.

این پژوهشگر علوم اجتماعی خاطرنشان کرد: ما جامعه‌ای مولدیم و این مسئله به متن جامعه ایرانی بر می‌گردد. ما باید در متن جامعه ایرانی، از این جامعه سخن بگوییم و در همین ساحت نیز باید ببینیم که چه باید کرد. این جامعه از نظر من مولد است و به همان میزان که فقه و اصول فلسفه مولد است جامعه شناسی هم در ایران مولد است.

آزاد ارمکی یادآور شد: ما باید ویژگی‌های و صفات فعل اجتماعی، سیاسی و دینی خود را مورد بررسی قرار دهیم و در نتیجه می‌توان گفت که بحث از بومی کردن جامعه‌شناسی به این دلیل است که ما تا به امروز در این حوزه کارهایی انجام داده‌ایم که حائز اهمیت بوده‌اند. ما مولدیم اما نه ماند جوامع اروپایی. ما در مورد خودمان معنای تمدنی قائل نیستیم و در نتیجه به نظر می‌رسد مشکل ما از آنجایی آغاز می شود که خودمان را با جامعه جهانی پیوند نمی‌زنیم.

وی با اشاره به اینکه توهم ضدیت علم و دین و توهم ضدیت مردم با نظام سیاسی در ایران وجود دارد، گفت: تعطیل شدن نیروی اجتماعی مسئله دیگری است که باید حل شود البته ما برای جامعه شناسی بومی باید کارهای تاریخی و مردم شناسانه هم بکنیم. جامعه شناسی نمی‌تواند به تاریخ، مردم شناسی، اقتصاد و مانند آن بی‌توجه باشد. هرچند در حال حاضر نمی‌توان مختصات جامعه ایرانی را مشخص کرد چرا که مناسبات گوناگون جامعه ایران شفاف نیست.

این محقق و پژوهشگر علوم اجتماعی گفت: من به این موضوع اعتقاد ندارم که جامعه ایران و علوم اجتماعی ما منحط است ما با هستی اجتماعی و فرهنگی‌ای مواجهیم که کج و معوج است اما منشاء فعل اجتماعی و فرهنگی نیز هست. اگر به این هستی توجه کنیم جامعه شناسی نیز شروع خواهد شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما اگر هستی جامعه ایرانی را به رسمیت بشناسیم بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. نظریه انحطاط از آنجایی می‌آید که به چیزی به نام جامعه ایرانی قائل نباشیم. اما ما الزماً برای توجه به این هستی، به نظریه نیاز نداریم بلکه به درک و فهم در این باره نیاز داریم. این درک اگر اتفاق بیافتد آنگاه می‌توان تفسیرها، تاملات و روایاتی را ارایه کرد که می‌توانند به معرفت‌های جامعه‌شناسی ایرانی منجر شوند.

در ادامه دکتر ابراهیم فیاض به بحث درباره مردم شناسی و جامعه شناسی پرداخت و گفت: این سئوال مطرح است که چرا جامعه‌شناسی از فرانسه آغاز شد. باید توجه داشت که هر دانشی انعکاسی از ساختارهای اجتماعی جامعه است. کشور ما متاسفانه مولد نیست بلکه مصرف کننده است و بنابراین ما رشته‌های علمی را هم مصرف می‌کنیم در نتیجه باید گفت که علوم انسانی چندان برای ما مهم نیست.

وی تصریح کرد: واقعیت در جهان امروز سیال شده است و علوم اجتماعی موجود نمی‌تواند وقایع را بررسی کند. از سوی دیگر دانش در ایران تطابق ساختاری با جامعه ندارد و در نتیجه ساختار به یک سو می رود و دانش به سوی دیگر.

عضو هیئت عملی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: ما برای درک واقعیت اجتماعی نیاز به چارچوب تئوریک داریم اما این سئوال وجود دارد که این چارچوب تئوریک را از کجا می‌توان به دست آورد.

وی افزود: واقعاً اگر ما نفت نداشتیم چه می‌کردیم ؟ آیا باز هم به دانشگاه می‌آمدیم؟ واقعیت این است که ما تولید نداریم و بنابراین جامعه‌شناسی هم نداریم. من معتقدم با توجه به وضعیت کنونی وضع ما خراب است. این انحطاط ایرانی است و بنابراین اگر ما یک دوره به طور کامل آثار غربی را نخوانیم به جایی نمی‌رسیم.

فیاض در پایان با اشاره به اینکه دانشگاه‌های اسلامی که بعد از انقلاب تاسیس شده‌اند بیشتر از هر جایی غربگرا هستند تاکید کرد: ما باید تمام آثار غرب را بخوانیم و به آنها نزدیک شویم در حالی که به عنوان مثال در حال حاضر مجموعه آثار کلاسیک جامعه‌شناسی به طور کامل به فارسی ترجمه نشده‌اند. بنابراین موضوع، غربزدگی که ضدغرب بودن نیست بلکه ما باید بکوشیم غرب را بشناسیم و اگر نتوانیم جهان امروز را بفهمیم جز ویرانگری هیچ کاری نخواهیم کرد.

کد خبر 1217185

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha