۱۱ دی ۱۳۸۹، ۱۴:۰۶

دست قدرت خدا-51؛

جوانی: بعد از 9 دی 88 امید غربی ها برای "فروپاشی از درون" از بین رفت

جوانی: بعد از 9 دی 88 امید غربی ها برای "فروپاشی از درون" از بین رفت

رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران تاکید کرد: راهپیمایی عظیم مردم در نهم دی ماه تیر خلاص به جریانی بود که از بیست سال پیش در صدد رخنه در نظام بوده است.

هر چقدر حوادث عاشورای سال 88 تلخ و گزنده بود، راهپیمایی نهم دی ماه شیرین و به یاد ماندنی بود. روزی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب تجلی حرکتی ماندگار در تاریخ انقلاب به نمایش در آمد.

برای ریشه یابی حوادث روز عاشورا و چرایی واکنش میلیونی مردم به این مسئله باید نگاهی به گذشته و سلسله حوادث پس از فتنه انداخت و برای شناخت دستاوردهای آن به آینده نگاه کرد.

تلاقی این دو نگاه محور مصاحبه ما با سردار یدالله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران بود.صحبت دوستانه ای که موضوع آن یک حماسه بود.

جناب سردار اگر بخواهیم ریشه های اصلی جریان حوادث روز عاشورا و واکنش مردم را بیان کنیم، باید به کجا برگردیم. چه مسائلی سبب شد انقلاب در این موقعیت خطیر قرار بگیرد؟

زمانی که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام پیروز شد، ایشان معتقد بودند مردم برای خدا و حکومت اسلامی قیام کردند و از این رو کشور نیز باید با حکومت اسلامی اداره شود. با همین نگاه حضرت امام فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. طبیعی بود افرادی که با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند در مقابل این نظام الهی بایستند. در کنار این دشمنان بیرونی انقلاب هم که نگران قدرت رو به فزونی ایران بودند برای مقابله با نظام اسلامی به مقابله برخواستند و در نتیجه ارتباطی عمیق بین جریان های ضد انقلابی و دشمنان بیرونی نظام برقرار شد.

اما در کنار این به مرور برخی از افرادی که از ابتدا با انقلاب اسلامی بودند دچار نوعی استحاله شدند و به دلیل دنیاگرایی از آرمان های اصلی انقلاب فاصله گرفتند. دلیل آن هم این بود که نظام اسلامی مبتنی بر آرمانهایی همچون عدالت، دفاع از محرومین مبارزه با ستمگران و پیاده کردن اسلام در تمام شئون کشور است.اگر کسانی که در دوره ای با انقلاب و آرمان های امام همراه بودند در گذر زمان به دنیا آلوده شوند با هواهای نفسانی نمی توانند با این آرمان ها کنار بیایند. متاسفانه به همین دلیل در طول 30 سال گذشته عده ای از مسیر انقلاب خارج شدند ویک جریان انحرافی در درون نظام شکل گرفت که در دوره دوم خرداد با ورود به عرصه قدرت و تشکیل جبهه دوم خرداد تغییراتی را در نظام اسلامی و مسیر انقلاب ایجاد کردند.

تبلور اصلی این جریان را می توان در حوادث پس از انتخابات دید؟

نه باید به عقب تر برویم ، ما اگر شعارهایی که در دوره دوم خرداد مطرح شد را به صورت عمیق مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم می بینیم که برخی از احزاب و گروه ها سیاسی که سابقه عمیقی در انقلاب دارند، دیگرهدفشان پیاده کردن اهداف انقلاب نیست بلکه این گروه های سیاسی تعریف دیگری از نظام ارائه می دهند و به دنبال حاکم کردن یک نظام سکولاریستی در کشور بودند. جالب بود زمانی که جبهه دوم خرداد در کشور شکل گرفت این تحلیل در محافل غربی ارائه شد که مردم ایران با آرمان های خمینی وداع کردند اما وقتی آقای احمدی نژاد در سال 84 در انتخابات پیروز شد بار دیگر در غرب این تحلیل ارائه شد که افکار خمینی در بین مردم ایران زنده است.

دولتی که پیش از این خط قرمز جناح های اصلاح طلب بود؟

بله، پس از 4 سال زمانی که دوره ریاست جمهوری اول آقای احمدی نژاد به سر می رسد و ما به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری می رسیم این جریان انحرافی به صحنه می آید و به هر قیمتی تلاش می کند تا قدرت اجرایی کشور را در دست بگیرد و بتواند با تجارب پیشین خود اصلاحات مورد نظر را در کشور دنبال کند. بنابراین انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در حالی شکل می گیرد که این جریان انحرافی کاندیدایی به نام آقای میرحسین موسوی را به صحنه می آورد. این شخص چهره خاصی است و مردم نیز آن را به عنوان یک چهره خط امامی می شناسند اما باید به این نکته توجه کرد که چه کسانی ایشان را به صحنه آوردند. ما شعار آقای خاتمی را در پاییز و زمستان سال 87 فراموش نمی کنیم که گفتند "یا من یا آقای موسوی".آقای خاتمی سردمدار جریانی بود که در دوره 8 ساله ریاست جمهوری وی در نشریات بسیاری از ارزش های اسلامی را به چالش کشید و در همین دوره بود که ما شاهد ارتباطات برخی از گروه های سیاسی با محافل مشکوک در خارج از کشور بودیم. شاید بهترین و صادقانه ترین سخن در این مورد سخنرانی آقای گنجی در کنفرانس برلین باشد که وقتی از ایشان پرسیدند اصلاحات مورد نظر شما به دنبال چیست، وی با صراحت این نکته را مطرح کرد که با این اصلاحات باید خمینی را در تاریخ مطالعه کرد. این جریان با چنین کاندیدایی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به دنبال در دست گرفتن قدرت به هر نحوی بود در حالیکه ماهیت هر رقابت انتخاباتی مبتنی بر برد یا باخت قرار دارد.

یعنی یا مرگ یا ریاست جمهوری؟

بله انتخابات مانند یک بازی است ما نمی توانیم بازی را بهانه بردن آن بر هم بزنیم و یا داور را مورد حمله قرار دهیم. بازی انتخابات نیز بر اساس قواعدی است که داور در نهایت برنده را اعلام می کند اما جریان دوم خرداد در انتخابات ریاست جمهوری دور دوم راهبرد دارد. بازی منصفانه را انتخاب نکرد برای اولین بار ما در انتخابات های پس از انقلاب شاهد بودیم که یک جریان برنده شدن در انتخابات به هر نحوی و وسیله ای هدف اصلی خود قرار می دهد.

سناریوهای این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟

این جریان دو سناریو را برای انتخابات دهم ریاست جمهوری طراحی کرد اول اینکه با سیاه نمایی از وضعیت موجود و نگران کردن مردم از آینده آنها را از رای دادن به رقیب خود منصرف کند. از این رو ما به وضوح می بینیم که این جریان در تبلیغات، مناظره ها و اعتراضات خیابانی سیاه نمایی فعالیت های نظام را دنبال می کرد.

و سناریوی دوم؟
 

سناریوی دوم این جریان این بود که اگر مردم آنان را انتخاب نکردند شعار تقلب در انتخابات را سر دهند و تمام مشکلات پس ازانتخابات نیز از اینجا شروع شد. مشکل این بود این جریان به دنبال بر هم زدن بازی انتخابات با ادعای تقلب بود و برای اثبات ادعای خود نیز هواداران خود را به کف خیابان ها آورد. این جریان حتی ادعای خود را با مدرک و سند اثبات نکرد . آنها با امیدی که در خصوص تحت فشار قرار دادن نظام داشتند وارد این عرصه شدند و این طراحی آنان نیز مبتنی برکودتاهای مخملی یعنی به دست آوردن قدرت از طریق تقلب در انتخابات مربوط می شد.

روشی که پیش از این در سایر کشورها جواب داده بود؟
 

ما پیش از این در لهستان، صربستان، گرجستان و قرقیزستان دیده بودیم که چگونه موسسات غربی با حمایت از جریان های غربگرا در انتخابات رقیب را کنار می زنند. ما دیدیم زمانی که انتخابات به پایان رسید آقای موسوی نیز همین خط را دنبال کرد و از هواداران خود خواست تا به خیابانها بیایند آن هم هوادارانی که از مدتها پیش در تهران و سایر شهرستانها منسجم و سازمان دهی شده بودند.

چرا استراتژی استفاده از مناسبت های مردمی در دستور کار این جریان قرار گرفت؟
 

زمانی که نظم و امنیت پس از روزهای چالش برانگیز پس از انتخابات و آن زد و خوردها با نیروهای امنیتی بسیج و سپاه برقرار شد و دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات مشخص شد این جریان انحرافی از ادعای خود دست نکشید و تمام همت خود را به چالش کشیدن دولت معطوف کرد.در راستای همین استراتژی بود که استفاده از مناسبت های مختلف برای به چالش کشیده شدن نظام در دستور کار این جریان قرار گرفت. و مناسبات ها یکی پس از دیگری مورد توجه این جریان واقع شد. مناسبت روز قدس، مناسبت روز سیزدهم آبان، مناسبت روز دانشجو و مناسبت روز عاشورا از جمله مراسم های ملی و مذهبی بود که از سوی این جریان مورد سوء استفاده قرار گرفت.

دلیل چنین موضعی چه بود؟

علت اصلی چنین کاری این بود که سران فتنه تصور می کردند که مردم با آنها هستند و اگر فرصتی فراهم نمی شود که طرفداران آنها برای حمایت از آنها به صحنه بایند باید از مناسبت های مختلف برای حضور در صحنه و بیان اعتراضات خود استفاده کنند به این ترتیب دنیا اینگونه قضاوت خواهد کرد که مردم ایران اعتقادی به دولت دهم ندارند و آن را برآمده از تقلب در انتخابات می دانند.

نوعی جنگ نرم بر مشروعیت دولت؟

اساس حرکت جریان فتنه در دوران پس از انتخابات همین بود. اما همین استراتژی نتیجه عکس داد و این مناسبت ها تبدیل به مناسبت های افشاگرانه شد به عنوان مثال در روز قدس مردم مانند 30 سال گذشته در نماز جمعه حضور پیدا کردند و به نفع نظام شعار می دهند اما در کنار همین مردم ما شاهد هستیم کسانی به عنوان هوادار این جریان انحرافی حضور پیدا می کنند و نه تنها به نفع نظام شعار نمی دهند بلکه شعارهایی مثل نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر می دهند.

روز قدس که روز مبارزه با اسرائیل است شعار نه غزه، نه لبنان به چه معناست؟ این مسائل سبب شد تا پرده ها کنار برود و فضا شفاف شود. در روز 13 آبان نیز همین مسئله حاکم است. روز 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبار است اینکه شعار مرگ بر چین و مرگ بر روسیه در این روز سر داده شود و شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا حذف شود موضوع را روشن تر می کند که این جریان انحرافی وابسته به غرب است. در روز 16 آذر ماه نیز این جریان با دادن همان شعارها و با آتش زدن عکس امام کینه خود را نسبت به شخص امام آشکار می کنند.این سلسله وقایع به اتفاقات روز عاشورا ختم می شود.

در حقیقت روز عاشورا نماد شکست کامل جریان فتنه بود؟

روز عاشورا که ارزش فوق العاده ای برای تمام شیعیان دارد. در این روز هواداران این جریان انحرافی با خط دهی بیگانگان وارد صحنه می شوند و نه تنها عزاداری نمی کنند بلکه عزاداران را مورد هجوم قرار می دهند. خیمه های عزاداری اباعبدالله را آتش می زنند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را تحت تاثیر بیگانگان سر می دهند. اینجاست که کاملا برای مردم آشکار می شود که این جریان به دنبال اعتراض به نتیجه انتخابات نیست بلکه جریانی است که آمده با نظام اسلامی مقابله کند گرچه کسی که پرچمدار اصلی این جریان را بر عهده دارد فردی به نام موسوی است.

خود آقای موسوی هم این عمل را محکوم نکرد؟

خود موسوی نیز پس از جریانات روز عاشورا نه تنها آنان را محکوم نمی کند بلکه از آنان به عنوان ملت خداجو نام می برد.

ترکیب افرادی که در جریان حوادث عاشورا حضور داشتند، نیز ترکیب جالبی بود؟
 

واقعیت این است که کسانی که در روز عاشورا به آن شکل در خیابانها حضور پیدا کردند با متن مردم متفاوت کردند، تیپ های خاصی که سرگرم زندگی خودشان هستند و اغلب نیز تحت تاثیر رسانه های بیگانه قرار دارند به طور حتم شخصی که با مردم بیگانه است حضور مردم را در صحنه های مختلف نمی بیند. و از طریق شبکه های ماهواره ای، تلویزیونی تغذیه فکری می شود و بعد به آن شکل به صحنه می آید. البته این مسئله همواره در 30 سال گذشته صادق بوده است و دشمنان ما نیز بارها این اشتباه را مرتکب شده اند. امروز در غرب این مسئله پررنگ شده است که دشمنان ما شناخت صحیحی از مردم ایران ندارند و حضرت امام نیز بارها بر این نکته تاکید کرده اند.

نکته قابل توجه در ترکیب افراد حاضر در حوادث عاشورا حضور تمام جریان های سیاسی شکست خورده در این جریان بود که شامل منافقین، سلطنت طلبان و بهائیان می شد چرا که آنها تصور می کردند می توانند نظام را با چنین تحرکاتی سرنگون کنند. از طرف دیگر در مخیله آنان نمی گنجید که از دل حادثه عاشورا حماسه نهم دی ماه بوجود بیاید و مردم ایران چنین دست رد به سینه افراط گران بزنند.

به نظر می رسید که نیروهای امنیتی و انتظامی نیز از حضور گسترده آنان غافلگیر شدند؟
 

در روز  عاشورا مردم مانند سالهای گذشته مشغول عزاداری بودند تهران هم شهر بزرگی است و در همه جای آن نیروهای نظامی و امنیتی به آنگونه حضور ندارند که هیچ کس نتواند کاری را انجام بدهد بالاخره 4 نفر می توانند ازدحام کنند و جایی را آتش بزنند از طرف دیگر هیچ کس این انتظار را نداشت که روز عاشورا که برای تمام مردم مقدس است آن اعمال انجام شود و زمانی که خود مردم از این مسئله مطلع شدند بلافاصله وارد عمل شدند و حرمت شکنان را پراکنده کردند.نمی توان گفت که نیروهای انتظامی در روز عاشورا غافلگیر شدند اما میتوان گفت که اگر افرادی که متولی برقراری نظم و امنیت بودند پیش بینی صحیح تری از این جریان داشتند شاید این مشکلات در روز عاشورا بوجود نمی آمد.

شما خودتان در وقایع روز عاشورا حضور داشتید؟
 

من در روز عاشورای سال 88 تهران نبودم و برای برگزاری مراسم عزاداری به شهرستان رفته بودم.

در روز نهم دی ماه چه طور؟
 

باید بگویم، اما حضور مردم در نهم دی ماه حتی برای من نیز مبهوت کننده بود. پس از حضور حماسی مردم در 9 دی ماه رسانه های بیگانه به دلایل خنده داری برای حضور مردم متوسل شدند. در ابتدا گفتند که مردم از سایر نقاط برای حضور در این راهپیمایی ساماندهی شده بودند در حالیکه برای حضور این تعداد راهپیمایی کننده نیاز به صدها هزار اتوبوس است و چنین کاری به هیچ عنوان امکان پذیرنیست و اگر بگوییم که با کیک و ساندیس مردم را به اینجا آورده بودند که توهین مستقیم به ملت و مردم است در حقیقت حرکت نهم دی ماه یک حرکت خودجوش و مردمی بود. چرا که آنها احساس کردند دین آنها در خطر قرار گرفته است و مردم نیز هیچ گاه در حمایت از دین خود کوتاه نخواهند آمد ما حرکت حماسی نهم دی ماه را به گونه ای دیگر در 22 بهمن شاهد بودیم که چگونه ثابت کردند در پشت سر نظام قرار دارند. 

در حقیقت دیگر چیزی از فتنه و سران آن بعد از راهپیمایی نهم دی ماه یاقی نماند؟

مردم با بصیرت ایران در 9 دی تیر خلاصی را به جریان فتنه زدند و ما طی یک سال گذشته شاهد هستیم این حرکت حماسی مردم رمقی را برای این جریان انحرافی باقی نگذاشته و آنان را به طور کامل زمین گیر کرده است و امروز هیچ کدام از سران این جریان جرات پیدا نمی کنند که در میان مردم حضور پیدا کنند.بعد از 9 دی ماه سال گذشته در 22 بهمن ماه زمانی که آقایان موسوی و کروبی می خواستند به میان جمعیت بیایند با خشم مقدس مردم روبرو شدند. این افراد زمانی به خاطر سوابق خود مورد احترام مردم بودند اما امروز به خاطر تلاش برای منحرف کردن انقلاب با خشم مردم مواجه شدند.

شما مهم ترین پیام نهم دی ماه را چه می دانید؟

مهمترین پیام حماسه نهم دی ماه نشان دادن بصیرت و آگاهی مردم بود که فریب نیرنگ های دشمن هر چقدر پیچیده را نخواهند خورد. مردم به مدت چندین ماه صحنه های رفتارهای ضد قانونی جریان فتنه را تحمل کردند اما در نهم دی نشان دادن که صبر آنها تمام شده است. دفاع از انقلاب، مهمترین پیام نهم دی ماه بود.

آیا این راهپیمایی تبعات بین المللی نیز برای نظام دارد؟

بله، بعد از نهم دی ماه کارشناسان غربی تحلیل های فراوانی را در نشریات مختلف همچون واشنگتن تایمز، نیویورک تایمز و برخی روزنامه های دیگر منتشر کردند و همگی در این نکته اشتراک نظر داشتند که انتظار فروپاشی نظام اسلامی از درون باطل است. حتی شخصی مانند گری سیک به عنوان مشاور ارشد اوباما به این مسئله اذعان کرد که وی با حمایت از فتنه گران بزرگترین اشتباه استراتژیک خود را طی چند روز اخیر مرتکب شده است.

وظیفه نخبگان در این بین چیست؟

من تصور می کنم که نخبگان باید تلاش کنند تا از مردم عقب نمانند چرا که تاریخ نشان داده است که مردم ایران همواره مسیر استقلال و آبادانی ایران را دنبال می کنند و اگر نخبگان غیر از این عمل کنند مردم آنها را کنار خواهند زد.

کد خبر 1217948

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha