به گزارش خبرنگار مهر، چند ماه پیش که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تصمیم به اختصاص دادن یک سالن سینما برای فیلمهای مستند گرفت، همه منتظر بودند اتفاق منحصر به فردی در حوزه سینمای مستند بیفتد و مخاطب عام بعد از مدتها دوری از این گونه سینمایی با آن آشتی کند.
بعد از چهارمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، تعدادی از فیلمهای برگزیده این جشنواره در سینما سپیده اکران شد و بعد از آن هم فیلمهای متمایز سینمای مستند ساخته کارگردانهای اسم و رسمدار سینمای ایران در چندین سانس و چند روز متوالی برای نمایش انتخاب شد. در این میان بسیاری از کارگردانها از اکران فیلمهایشان باخبر نبودند و به همین خاطر ارزیابی مناسبی از استقبال مخاطب و نحوه اکران فیلمها صورت نرگفت.
نزدیک به دو هفته پیش دو فیلم بلند مستند در سینما سپیده روی پرده رفت. MIS شهری که بود" که با عنوان نادرست "MIS صد سال بعد" اکران شد یکی از این فیلمها به کارگردانی مهدی کرمپور بود. گفتگوی ما با او قرار بود در مورد چگونگی پرداختن به موضوع این مستند باشد اما از آن جایی که کرمپور به نحوه اکران فیلمهای مستند در سینما سپیده معترض بود، باب بحث در مورد مسائل دیگر هم باز شد.
*خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ و هنر: چطور شد دست روی مسجد سلیمان و مساله نفت در ایران گذاشتید؟
-مهدی کرمپور-کارگردان: این کار مستندی در راستای دغدغههای اجتماعی من است. مسجد سلیمان به عنوان مرکز نفت در خاورمیانه است و بیش از پنجاه مورد از اولین اتفاقهای ایران در این منطقه اتفاق افتاده است، مثل احداث بیمارستان تخصصی و اولین زمین گلف در کشور. به خاطر رونق گرفتن نفت در این منطقه و کشف آن برای اولین بار شکل زندگی بختیاریها تغییر کرد. علاوه بر همه اینها شرکتهای نفتی احداث و قردادهای نفتی ایران و انگلیس مثل دارسی هم در این منطقه بسته شد.
*دلیل جذابیت این سوژه برای شما چه بود؟
-نمیشود که تو در خاورمیانه، اهل ایران و فیلمساز باشی و به مقوله نفت فکر نکنی. به عنوان یک فیلمساز به مساله نفت میشود به طرق مختلف پرداخت. من این ثروت و نعمت طبیعی را در جای جای زندگی روزمره مردم و از آن مهمتر در تاریخ دیدم و فکر میکنم این "MIS شهری که بود" فیلمی است که تاریخ مصرف ندارد و میتواند همیشه تازه باشد.علاوه بر اینها چند سال پیش که صد سالگی کشف نفت در ایران بود به این فکر کردم اگر مستندی در این رابطه ساخته شود خوب است چرا که میتواند نفت را به عنوان ثروت طبیعی بدون اینکه زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی جامعه خودش را درست کند، نشان دهد. نفتی که گاهی در روبنا هم میتواند حرکت کند درست مثل سرنوشت که امروز در مسجد سلیمان شاهد آن هستیم.
*ساخت مستند نیاز به تحقیقات دارد و اگر این مستند بخواهد موضوع نفت را از زمان کشف آن بررسی کند نیاز به مدارک و اسناد فراوان است. شما برای تحقیقات این کار چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟
-برای ساختن این فیلم بیش از یک سال با فرهاد ورهرام مستندساز درجه یک و پژوهشگر کار کردیم و تحقیقات میدانی و کتابخانهای گستردهای انجام دادیم. حتی یک سری از راشهای این فیلم را آرشیو شرکت نفت تشکیل میداد. راشهایی از بی بی سی گرفتیم و مجموعه مستندهای خوبی برای ساخت چنین مستندی جمع کردیم. پیرمردهای بالای هشتاد سال را که در شرکت نفت ایران انگلیس کار میکردند پیدا کردیم و به نظرم این افراد تاریخ زندهای هستند که باید به تصویر کشیده میشد.
*در مورد نفت در ایران مستندهای زیادی ساخته شده است. وجه متمایز مستند شما چیست که مخاطب با استناد به آن به سینما برود و برای دیدنش وقت بگذارد؟
-این فیلم مستند بلندی است که دیدن آن را به همه کسانی که دنبال دیدن کاری مستند به معنای واقعی هستند توصیه میکنم. پژوهشهایی که لازمه کار مستند است در این فیلم انجام شده و میشود به تمام قسمتهای آن استناد کرد. در این کار من به صورت استثنا اصلا سراغ کارهای فرمالیستی نرفتم و کاملا کار مستند کردم چون باید ماندگار میشد. اگرچه این فیلم همچنان آن نگاه انتقادی و اجتماعیام درست مثل کارهای سابق وجود دارد اما وجه مستند اثر هم کاملا مورد توجهم بود.
* تیم حرفهای و خوبی در این مستند با شما همکاری میکنند. این تیم را به امید اینکه فیلم اکران شود جمع کردید یا اینکه زمان ساخت خبر از اکران آن نداشتید؟
-من در بیشتر آثارم تیم حرفهای را گرد آوری میکنم. در این کار تدوینگر نازنین مفخم بود که من بسیار راضیام و تصویربرداری هم کار مرتضی پورصمدی بود. در این سالها با این دوستان در فیلمهای مختلفی همکاری داشتم. همیشه با آدمهای حرفهای کار میکنم چون اعتقاد به حرفهآی بودن دارم. حالا چه بخواهم فیلم مستند بسازم چه فیلم داستانی. برای من فیلم اهمیت داشت و تهیه کننده کار هم که خودم بودم و مرکز گسترش مستند و تجربی. البته پیشنهاد کار از طرف من به مرکز داده شد.
*خبر داشتید فیلمتان اکران شده است؟
-به هیچ وجه. در روزنامهها خواندم که فیلم در سینما سپیده روی پرده است.
*جالب است. با این حساب به عنوان کارگردان و تهیه کننده کار با این شیوه اکران در دو هفته و آن هم به صورت پی در پی، موافقید؟
-اکران این نوع کارها در چندین سانس پیاپی کاملا اشتباه است و اگر آقایان میخواستند اکران مستند در سینما سپیده درست انجام بگیرد باید از ما که از 10، 15 سال پیش روی اکران فیلمهای مستند و کوتاه کار کردیم نظر میخواستند. ما در پروژهها و فیلمهای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوان و در کمیته اکران خلی وقت پیش به این شیوه اکران فیلم کوتاه و مستند فکر کرده بودیم. حداقل در مورد اکران فیلم خودم، کسی که سه دوره ریئس شورای صنفی نمایش بوده است، میتوانستند مشورت بگیرند.
*شما پیشنهاد ویژهای برای اکران فیلمهای مستند دارید؟
-اکران این نوع فیلمها باید در طول زمان و در سانسهای کمتر انجام بگیرد و نیازی به نمایش فشرده ندارد. به دلیل اینکه در حال حاضر در سفر هستم نمیتوانم در مورد برخورد مخاطب نظر بدهم اما مطمئنم این نوع اکران اشتباه است.
*اعتراض نکردید چرا مرکز بدون هماهنگی شما فیلم را اکران کرد؟ قرار بود اکران فیلمهای مستند در سینما سپیده با نظر کارگردان انجام شود و در مورد بعضی فیلمها هم جلسه پرسش و پاسخ با حضور عوامل برگزار شود.
-اگر مرکز گسترش نمیخواهد ارزش معنوی و فرهنگی کارگردان را در نظر بگیرد و تنها مسائل مالی برایش اولویت داشته باشد، حداقل باید به این فکر میکرد که من شریک کار هستم و برای نمایش باید از من به عنوان شریک فیلم اجازه میگرفت. مرکز خودسرانه این فیلم را اکران کرد و من به عنوان تهیه کننده و کارگردان باید از طریق مطبوعات با خبر شوم این فیلم اکران شده است. این نوع اکران نه تنها موفق نیست بلکه باعث ضربه زدن به سینمای مستند میشود. با این کار ممکن است همه فکر کنند سینمای مستند قابلیت اکران ندارد چون همیشه شکست میخورد. این نوع فیلمها اکران خودش را میطلبد و باید برایش فضاسازی و برای اکران افتتاحیه گرفته شود. این نوع شیوه نمایش بیشتر نمایشی و از سر باز کردن است. مثل این است که ما سینمای مستند را همواره بچه سر راهی میدانیم در صورتی که سینمای مستند بچه سر راهی نیست.
*در نظر گرفتن یک سالن سینما برای نمایش فیلمهای مستند کافی نبود؟
-اینکه ما سالن دو سینما سپیده را برای نمایش فیلم مستند بگذاریم که کار سادهای بود و از عهده هر کس برمیآمد و اولین گزینه هر کسی میتوانست باشد. کار کارشناسی باید روی این اکرانها انجام میگرفت. کار کارشناسی به این معنی است که ما موفقیت پروژه را در نظر بگیریم، به آن فکر کنیم و کارشناسان این کار در مورد این نوع اکران نظر بدهند. با همه این تفاسیر میتوانیم نتیجه بگیریم که این کار نمایشی و شکست خورده است. کاش مرکز خودش را ملزم میدانست که اگر حقوق معنوی و مالی مولف را در نظر نمیگیرد، مشورت میگرفت تا کارش بهتر دیده میشد.
*بین صحبتهایتان گفتید اسم فیلم "MIS شهری که بود" است. پس چرا همه جا خبر فیلم با عنوان "MIS صد سال بعد" کار شده است؟
-این هم از شاهکارهای مرکز گسترش است. مسئولان مرکز حتی به خودشان زحمت ندادند که این فیلم را ببینند. عنوان این فیلم بر حسب قراردادی که سالها پیش در مرکز گسترش بسته شده بود و در کاغذ عنوان شده بود، همه جا برده شده است. این یک کار بوروکراسی است و چون در فایلشان اسم فیلم "MIS صد سال بعد" است، تصور میکنند این فیلم همچنان همین عنوان را دارد در حالی که در تیتراژ این فیلم در حال حاضر عنوان "MIS شهری که بود" گذاشته شده است.
*MIS به چه معناست؟
-اسم قدیم مسجد سلیمان است که هنوز هم روی در و دیوار این شهر این اسم دیده میشود.
--------------
گفتگو: الهام نداف
نظر شما