پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۹ دی ۱۳۸۹، ۹:۱۴

سال 198 هجری/

کشته شدن امین به دست سپاهیان برادرش مأمون عباسی

کشته شدن امین به دست سپاهیان برادرش مأمون عباسی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: هارون الرشید پنجمین خلیفه عباسی پیش از مرگ سفارش کرد سه تن از فرزندانش که از سایر فرزندان او بزرگتر بودند یکی پس از دیگری به خلافت برسند.

به این ترتیب می بایست نخست محمد امین و پس از او، عبدالله مأمون و سوم، قاسم مؤتمن به قدرت می رسیدند. بر این اساس، در سال 193 قمری پس از مرگ هارون الرشید، فرزندش امین در بغداد به خلافت رسید و زمام خلافت را به دست گرفت و با برخورداری از راهنماییهای مادرش زبیده و وزیر اعظم خود فضل بن ربیع، امور خلافت را به پیش می برد.

 در همان هنگام برادرش مأمون در خراسان بود و بخش شرقی خلافت اسلامی که از همدان در غرب ایران تا ماوراء النهر و هندوستان را شامل می شد در اختیار داشت و از راهنماییهای فضل بن سهل و حسن بن سهل برخوردار بود.

امین برای تقلیل و تضعیف قدرت روزافزون مأمون در یک اقدام عجولانه وی را با وجود سفارش پدرش از ولایتعهدی معزول و فرزند خردسال خود موسی را به این مقام برگزید.

این امر موجب تیره تر شدن روابط طرفین و ابراز استقلال طلبی سپاهیان مأمون شد. مأمون و سپاهیان وی از پیروی امین سرباز زده، او را از خلافت معزول دانستند و از آن به بعد مأمون را به عنوان خلیفه معرفی کردند.

نبردهایی بین سپاهیان امین و مأمون در گرفت تا اینکه بیست و پنجم محرم سال 198 هجری قمری سپاهیان مأمون با شکستن درهای ورودی و گشودن دژهای نگهبانی وارد بغداد شده و پس از نبردی سخت آن را به تصرف درآوردند.

امین در این واقعه به دست سپاهیان برادرش مأمون کشته شد و پس از مدتی سرش را برای برادرش مأمون در خراسان ارسال کردند.

بعد از آن برای مأمون در سراسر مناطق تحت نفوذ خلافت، بیعت گرفته و به نام او خطبه خواندند و او را خلیفه واحد عالم اسلام معرفی کردند.

...........................................................

تاریخ طبری، ج8، ص 473 و ص 478؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 346؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 165

کد خبر 1219423

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha