۸ دی ۱۳۸۹، ۱۳:۰۰

دست قدرت خدا-29؛

دکتر خاموشی: فتنه گران اصول اساسی انقلاب را هدف گرفته بودند

دکتر خاموشی: فتنه گران اصول اساسی انقلاب را هدف گرفته بودند

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی تاکید کرد: اتاق فکر مرکزی در هدایت طرح فتنه 88نقش داشته است. حال اگر یک آدمی در داخل نمی فهمد عروسک خیمه شب بازی غرب می‌شود برود خودش را اصلاح کند، ولی همه فهمیدند که صحنه را آرایش کرده اند.

* خبرگزاری مهر - گروه سیاسی: در ابتدا به عنوان سوال آغازین اگر از حادثه تلخ عاشورای سال گذشته خاطره ای در ذهن دارید بفرمایید.
 
- حجت الاسلام خاموشی: من در عزاداری سنتی خانه پدری بودم، حدود ساعت 10 صبح به بازار رفتم، در بازار با من تماس تلفنی برقرار کرده و گفتند به سازمان تبلیغات استان تهران حمله شده است من خودم را سریعاً به مکان سازمان تبلیغات استان تهران که مقابل بیمارستان طرفه است رساندم. من به این خاطر از این نقطه آغاز کردم زیرا شبکه‌های بیگانه تصویر حمله اغتشاشگران را به عکس مقام معظم رهبری با لوگوی سازمان تبلیغات اسلامی بیش از 60 بار نشان دادند. مفهوم این برای ما خیلی روشن است. مفهومش این است که از آنجایی که سازمان تبلیغات تشکل‌های دینی و هیئات را سازماندهی می‌کند، مورد هدف دشمن است و سازمان در نگاه دشمن سازمانده هیئت‌های دینی است.

* علت توجه ویژه فتنه‌گران به نمادهای مذهبی و هیئات عاشورایی را در چه می‌دانید؟

- به نظرم هیئت های حسینی نهادی هستند که نقش تعیین کننده ای در انقلاب و تداوم آن داشتند و به طور طبیعی باید دشمن به این مراکز مهم می‌تاخت و من این را دور نمی دیدم. یادم است هنگامی که انفجاری در هیئت رهپویان وصال شیراز صورت گرفت آن اوایل در این که این انفجار ناشی از وجوداسلحه های باقیمانده  نمایشگاه نظامی که در آنجا برقرار بوده یا بمب انفجاری دشمن است با من تماس گرفته شد که من گفتم با تحلیلی که من به آن معتقدم، اینها به هیئات مذهبی حمله می‌کنند. دشمن باید با آنها مقابله کند زیرا  آن ها نیز در تحلیل های خود به این نکته واضح رسیده اند که دشمن اصلی آن ها همین کانون‌هاست.

بعد از مدتی ثابت شد که این توطئه را دشمن از خارج مرزها سازماندهی کرده است. اگر حمله های این‌چنینی را در چابهار مشاهده می‌کنیم که در تاسوعا رخ داد و نمونه نظام یافته آن را در سال گذشته ما دیدیم که به پرچم هیئات مذهبی حمله کردند، خیمه آتش زدند، مسجد آتش زدند و و قرآن را آتش زدند و همین هیئتی‌ها از هیئت بیرون می‌ریزند و با آنها مقابله می‌کنند. آنجا که من رفتم دیدم نگهبان سازمان می‌گفت فتنه‌گران آمدند و مستقیم رفتند و به عکس آقا اهانت کردند و به اسم آرم سازمان، و غرض دیگری نداشتند و بر اساس یک توطئه از پیش تعیین شده دوربین ها با فاصله چند ده متر از زاویه‌های مختلف عکسبرداری کردند و آن را پخش کردند. این نکته ای بود که در آن لحظه آغاز شد و بعد هم با بقیه مردم بودیم در صحنه تا روز 9 دی.

* به راهپیمایی نهم دی ماه اشاره کردید، ارزیابی شما از طیف‌های شرکت کننده در این راهپیمایی چیست؟

- 9 دی به نظر من به هیچ سازمانی متعلق نبوده و هیچ کس نمی تواند مدعی شود که من این کار را انجام دادم. در این حماسه در واقع همه سازمانها در تبعیت مردم بودند. در معنای اعلای کلمه بیعت امت با امام مطرح بود.  در این جا هم همین تشکل هایی که اهل تبعیت هستند اطاعتشان از فقیه جامع الشرایط سبب بقای آنها شده است. در حماسه نهم دیماه هم اطاعت مردم از رهبری و امام راحل سبب پیروزی دیگری شد. در دفاع مقدس هم مردم بر مبنای همین سیره، جانانه از کیان دین و وطن دفاع کردند و با تمام جهان مقابله کردند. در روزهای قبل از جنگ که بحث اقلیمی و قومی را مطرح می‌کردند همین تشکل‌ها در مقابل آنها ایستادند. بعد از رحلت امام راحل آن تشییع پیکر شکوهمند را برگزار کردند و خداحافظی جانانه‌ای را با امام راحل داشتند. 9 دی هم یک پیام دارد که در آینده هم اگر چنین اتفاقی رخ بدهد همین مردم پرشکوه‌تر جواب آنها را می‌دهند. مردم ایران شیعه مطیع هستند. شیعه یعنی اطاعت از ولی فقیه. مردم در 9 دی آمدند و اطاعت از ولی فقیه را به جهان نشان دادند. 

* در صحبت هایتان دائماً بر نقش مردم اشاره می‌کنید، اما کارنامه نخبگان را در این رویداد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- رهبری بارها ناراحتی خود را از عملکرد نخبگان ابراز داشتند و گفتند: "چه کنم که نخبگان صحنه‌آرایی دشمن را نمی بینند، چرا صحنه آشفته را مشاهده نمی کنند، چرا آرایش دشمن را نمی بینند؟ مردم گفتند که ما لبیک می‌گوییم و می‌بینیم و ما به دید رهبری که تیزبین و عمیق است اعتماد داریم. آمدند در صحنه و همچون سیلی همه چیز را شستند و رفتند.

سخنان مقام معظم رهبری در در چند نوبت بعد از انتخابات دهم تعیین کننده و شاخص است. آن زمان که فرمودند اگر اعتراضی دارید از طرق قانونی پیگیری کنید هر کسی که آمد به صحنه فتنه‌گر بود چون با شاخصه رهبری همخوانی نداشت. ما نمی توانیم چند شاخص متفاوت داشته باشیم. فصل الخطاب همه صحنه های سیاسی باید یک قول باشد و آن قول ولی فقیه است و به این معیار در مقابل ما نیز محاجّه می‌کرد، یعنی اگر ولی فقیه امری داشت باید اطاعت کرد. اینها دیگر از رقابت انتخاباتی پا را فراتر گذاشته بودند و شعار تغییر قانون اساسی شعار عادی آنان بود، ولی وقتی آمدند بر علیه اصل ولایت فقیه شعار دادند معلوم است که با اصل نظام و راه امام مخالف هستند. آنها از روز اول که آمدند اساساً با تئوری و شکل نظام ما و ساختاری که امام به عنوان یک نعمت در نگاه کسانی که در طول تاریخ رنج دیده بودند به ارمغان گذاشت و تئوریی که مهمترین تئوری سیاسی امام بود ابتنای حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه است و رأی ولی رأی اول است اینها با آن مخالفت داشتند، یعنی مرجعیت ولی را قبول نداشتند.

* بنابراین شما معتقدید که گروه های معترض با ادامه لجوجانه اعتراض خود صف خود را از نیروهای درون انقلاب جدا کردند؟

- دقت کنید! ابتدا رهبری جذب حداکثری و دفع حداقلی را مورد تاکید قرار دادند. یعنی آن کسانی که جبهه دشمن را نشناختند باید صفشان را جدا کنند. دیدیم که تعداد زیادی صف خود را جدا کردند. آن عده قلیلی که ماندند، روز قدس در ماه رمضان می‌آیند و روزه می‌خورند و نمی گذارند کسی نماز بخواند. این صحنه‌ها یکی دوبار اتفاق نیفتاد. بعد این آقایان می‌آیند مرزهای عقیدتی جمهوری اسلامی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را که کسی نمی تواند به آن دست بزند، یعنی  بحث آزادی فلسطین و بحث دفاع از مظلومان جهان را زیر پا می‌گذارند و می‌گویند از آرمانت صرف نظر کن و مشغول داخل مرزهای خودت باش. در حالی که هویت ما بستگی به حمایت ما از مظلومین جهان دارد، در غیر این صورت انقلاب اسلامی مفهومی ندارد. یکی از مولفه های اصلی انقلاب اسلامی استکبار ستیزی است. جمهوری اسلامی مدعی دفاع از مظلومین و محرومین در سراسر جهان است و می‌خواهد جلوی دروغ پردازی‌های رسانه‌های بیگانه را با حرف‌های صادقانه در سطح جهان بگیرد.

* این در حالی بود که طرفداران این کاندیدها از اساس با اصول نظام مخالف بودند و به صراحت علیه آنها شعار می‌دادند.

- اینها با اصول نظام به طور کامل مخالفت داشتند و تمام این شعارها در آن روزها مشاهده می‌شد. این شعارها حتماً اتاق فکر داشته است و نمی‌توانیم بگوییم که این شعارها به یکباره و خلق‌الساعه از میان جمعی برخاسته است.

* به نظر شما آینده این جریان چه خواهد بود و چه سرنوشتی خواهد داشت؟

- به نظر می‌رسد قوه قضائیه باید به پرونده رؤسای این فتنه به طور جدی رسیدگی کند و نباید از کنار قضیه بگذرد. زیرا بالاخره تاریخ تعیین خواهد کرد که چه کسانی پا را فراتر گذاشتند. انتخابات ریاست جمهوری یک زمانی تمام می‌شود و در سراسر جهان این اتفاق بوجود می‌آید که یک کاندیدا برنده است و هر کسی که بازنده است به آن برنده تبریک می‌گوید و می‌رود کنار. حداقل نظام دموکراسی غربی همین را می‌گوید ولی این نمی شود که بیایند و بگویند مراکز قانونی تماماً تقلب کرده اند و ما برنده هستیم. درصورتی که اینها خودشان در همین سیستم کار می‌کرده‌اند. باید از این افراد پرسید که اگر نام شما را اعلام می‌کردند، انتخابات قانونی بود؟

ما در سایت تبیان یک نظرسنجی داشتیم. این نظرسنجی نشان می‌داد که در هیچ لحظه ای و در هیچ روزی در ماه آخر انتخابات شخص بازنده انتخابات جلوتر از آقای احمدی‌نژاد نبود و فاصله میان آنها معنادار بود. اتفاقاً آن نظرسنجی جدی با دامنه بیش از 40 هزار نفر کاملا مشخص کرده است که وضعیت در سطوح استان‌های مختلف چگونه بوده است. این اطلاع رسانی را در آن ایام ما هم انجام می‌‌دادیم اما متاسفانه غرض‌های دیگری در کار بوده است والا اگر کسی رقابت انتخاباتی می‌کند و رأی کم می‌آورد می‌آید تبریک می‌گوید و خود را برای آینده آماده می‌کند. ولی اینها غرض اصلی‌شان چیز دیگری بود؛ همان غرضی که بحث ریاست جمهوری فقط بهانه‌ای به شمار می‌رفت. بحث مخالفت با اصل ولایت فقیه و آن نظریه بدیع امام مطرح بوده است. البته اماراتی نیز مبنی بر ارتباط با دشمن هست که وقتش برسد بیان خواهد شد.

* برخی معتقدند همه این جریان ها از یک مکان و یک مرکز به طور کامل هماهنگ می‌شد.

- اینها از ابتدا اتاق فکر مشترک داشتند و بعدها هم به شکل مشترک با هم عمل کردند. اتاق فکر مشترک به چه مفهوم؟ یعنی همه در یک سو، در مقابل پیروز انتخابات و مفهوم رای ولی فقیه که می‌گوید به رای مردم تمکین کنید، ایستادند. حرف رهبری این بود که رای مردم احترام دارد. فرقی بین یک شهروند کلانشهر و شهروند ایرانی در اقصی نقاط کشور نیست. رای مردم در هر جایی محترم است و آن را پاس می‌دارند. اینها آمدند و با این مسئله مقابله کردند. حالا دیگر برای همه کاملاً معلوم است که اینها همه بهانه بوده و می‌خواستند صحنه سیاسی را برگردانند.

اتاق فکر مرکزی در هدایت این طرح نقش داشته است. حال اگر یک آدمی در داخل نمی فهمد و عروسک خیمه شب بازی غرب می‌شود خودش برود و خودش را اصلاح کند و الا همه فهمیدند که صحنه را آنها آرایش کرده اند.

* همسویی با دشمن و هماهنگی با آن ها را چگونه نتیجه می‌گیرید؟

- من شما را اشاره می‌دهم به تمامی رسانه های بیگانه که یکصدا و یک آهنگ حرکت می‌کردند در مقابل جبهه انقلاب و همه شعار هزیمت انقلاب را بیان می‌کردند. داغ می‌کردند و مردم را تشویق می‌کردند که در مقابل نیروهای نظامی و انتظامی و در مقابل نیروهای مردمی بایستند. در حالی که صحنه در جای دیگر اینگونه نبود. امروز در انگلستان یک جریان دانشجویی را بر نمی‌تابند. دانشجو برای یک شهریه اضافه اعتراض دارد و می‌گوید من نمی توانم این را بپردازم و مسکن و قوت و درآمد ندارم اینها می‌گویند ما کاری نداریم و در مقابل تمام مردم ایستاده‌اند و بعد می‌آیند عکس جنایت های فتنه‌گران را مغلوبه ارایه می‌دهند و از کتک خوردن یک آدم فیلم کذا درست می‌کنند، همان فیلمی که جعلی بودنش ثابت می‌شود، و خودشان می‌آیند بعضی افراد را می‌کشند و فیلمبرداری می‌کنند و ارائه می‌دهند. 

 * به نظر شما تمام این اتهامات نباید در دادگاه و از سوی قوه قضاییه بررسی شود؟ به عنوان یک مجتهد به نظر شما حکم چنین کاری چیست؟

-  من که خودم قاضی نیستم و باید قضات بیایند و امارات و ادله را کامل کرده و بعد پرونده را متقن کنند تا مدعی‌العموم وارد صحنه شود. زیرا در این جا شاکی خصوصی چندان مطرح نیست، گرچه شاکی خصوصی هم هست. ولی مهمترین نقش مدعی العموم همین است که به ماهیت مجرمانه اعمال خلاف قانون و شرع رسیدگی کند.

*قضاوت مردم را چگونه می‌بینید؟ قضاوت افکار عمومی در خصوص این افراد چیست؟

- آنچه که من در نظر دارم این است که افراد باید مقداری دقت کنند. شاید کمی اشتباه در محاسباتشان است. فکر می‌کنند که مردم آنها را قبول کرده‌اند و ایده های آنها پذیرفته شده است.

همین افراد متاسفانه هنوز فکر می‌کنند جایگاهی نزد مردم دارند. درصورتی که مردم مطالبه محاکمه آنها را دارند. مشخص است که مردم هر کسی را که با شرعیات و عقایدشان و اعتقادات انقلابیشان و با باورهای برگرفته از نظام اسلامیشان مقابله کند با او مقابله می‌کنند.

در همین انقلاب مردم شعار می‌دادند "بنی صدر؛ صد در صد" بعد از مدتی گفتند: "بنی صدر بنی صدر؛ رای ما را پس بده". همین مردم می‌گفتند" درود هر آزاده؛ بر صادق قطب‌زاده" بعد از مدتی که این جاسوس اعدام شد، یک نفر زیر جنازه این آدم را نگرفت.

این اتفاق‌ها در همین انقلاب رخ داد. مگر ما در این انقلاب از این صحنه ها کم دیده ایم؟ اولاً در نظامات اجتماعی و سیاسی اگر میدان باز باشد برای افراد توانمند اتفاقات بسیار خوبی می‌افتد. نسبت به دولت نهم و دهم و نسبت به دولت های گذشته در میزان کارهای عمرانی و علمی و پیشرفت تکنیکی، پیشرفت های بسیاری را شاهد هستیم. همین دولت ها باید دولتشان را به افراد توانمند تر از خود تحویل دهند و الا استمرار همیشگی در یک آدم مورد بحث نیست. آنچه که معیار می‌ماند اصول است، اصول و شاخصه ها است. در این اتفاقی که در انتخابات دهم افتاد به طور طبیعی مردم یک پیروزی در آزمایش بزرگ الهی در تبعیت از ولی فقیه نشان دادند. در تاریخ اسلام می‌بینیم که تمامی ائمه اطهار به دست مسلمین کشته شده‌اند. توطئه‌های خارجی ممکن است وجود داشته باشد ولی ائمه به دست مسلمین کشته شدند. مگر به امام حسین(ع) خارجی نگفتند!؟ خارجی یعنی خروج بر والی به حق. باید بحث صلح امام حسن(ع) را پیگیری کنیم. باید ببینیم آیا یزید والی حق بوده است یا نه؟! با این شعار امام حسین و یارانش را شهید می‌کنند. آن اطاعت محضی که باید اتفاق بیفتد اگر انجام می‌شد یزید و یزیدیان در تاریخ نبودند.  و بحمدالله این اتفاق در جمهوری اسلامی نیفتاد.

قوای مختلف باید به صحنه نگاه کنند. مردم مطالبه دارند. باید به مطالبه مردم پاسخ دهند. پاسخ به مطالبه به حق مردم جبهه آینده را روشن می‌کند. اگر یک انسانی این همه فتنه کند و آزادانه هر کاری خواست انجام دهد و فردا هم مدعی حضور در صحنه دموکراتیک شود که اصلاً معنا ندارد. اینها اصلا از کفایت سیاسی افتاده اند.

اینها هیچ‌کدام حق ورود در عرصه سیاسی را ندارند و این می‌تواند برای قوه قضاییه یکی از احکام جدی باشد: عدم ورود این عناصر در فعالیت سیاسی. چون کسی که می‌خواهد اصل نظام را زیر سئوال ببرد در این نظام می‌خواهد چه نقشی ایفا کند؟

کد خبر 1220532

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha