به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه تلویزیونی "گمشده" به کارگردانی راما قویدل و تهیهکنندگی بهروز مفید روزهای دوشنبه از شبکه یک پخش میشود. در این سریال میترا حجاز، بهزاد فراهانی، علیرضا جلالیتبار و زهره مجابی نقشهای اصلی را بازی میکنند.
داستان مجموعه "گمشده" درباره مریم سلیمیان است که در زمان زلزله بم جزو امدادگران داوطلبی بود. پس از گذشته پنج سال برای کار به سازمان هلال احمر مراجعه میکند و در بخشی به نام جستجوی گمشدگان بینالملل مشغول به کار میشود. او در این شغل هر بار با پروندهای رو به رو میشود که باید گمشدهای را در داخل یا خارج از کشور ردیابی کند.
خبرگزاری مهر در یکی از روزهای سرد زمستانی میزبان راما قویدل، کارگردان این سریال شد. البته در این نشست قرار بود نویسندگان هم حضور داشته باشند که بنا به دلایلی این امر میسر نشد. قویدل در بخش اول گفتگوی مشروح با "مهر" درباره موضوعهای متفاوت این سریال که در تلویزیون به آنها پرداخت نشده بود، تلخی برخی قصهها، دموکراسی که در کار دارد و ... صحبت کرده است.
*خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و هنر: مجموعه اپیزودیک "گمشده" روی موضوعهای متفاوت دست گذاشت که در تلویزیون ندیده یا کمتر دیده بودیم. مثل همان اپیزودی که فرخ نعمتی بازی میکرد و پسری یازده ساله دست به یک قتل میزند. به خاطر نگاه متفاوت به موضوعهای حادثهای درگیر ممیزیهای تلویزیون نشدید؟
- راما قویدل، کارگردان: خیلی خوب بود که در این گفتگو نویسندگان مجموعه هم حضور داشتند، چرا که بخش اعظم درگیریهای قبل از ورود من به پروژه "گمشده" بر عهده آقای نعمتی و خانم معتضدی بود. ماجرای فیلمنامه و متفاوت بودن ایدهها چیزی بود که در مرحله اول مرا به ساختن این پروژه ترغیب کرد. وقتی من فیلمنامه را - که البته در ابتدا کامل هم نبود- خواندم، احساس کردم ایدههای آن خیلی بکر و جذاب است.
علاوه بر آن بار عاطفی قصهها هم خیلی زیاد بود و به قول شما چنین نگاهی را در فیلمنامههای تلویزیون ندیده بودم. البته به طبع آن یک مقدار هم حساسیت برانگیز بود و ممکن بود ما را دچار مسائلی کند، اما در جلساتی که قبل از ضبط اپیزودها به اتفاق آقای مفید تهیهکننده، دو نویسنده پروژه، آقای طباطبایی ناظر کیفی و آقای براهیمی مشاور فیلمنامه داشتیم به همه این موارد میپرداختیم. سعی میکردیم همه موارد حساسیت برانگیز را مورد بررسی قرار دهیم و با توجه به تجربههای دوستان و این که آقای مفید سالها مدیر شبکه بودند و در پخش تلویزیون هم فعالیت داشتند و حساسیتهای سازمان صدا و سیما را میشناختند، تلاش کردیم طوری به ماجراها بپردازیم که حساسیت برانگیز نباشد.
در اپیزودی که به آن اشاره کردید اگر نگاهی دوباره داشته باشید، متوجه میشوید ما یک پسر بچهای داریم که در سنی خاص و به لحاظ عاطفی در شرایطی بحرانی است. در ضمن به لحاظ روح و روان هم کودک سالمی نیست. این بچه احساس میکند نزدیکترین آدمهای زندگیاش را به خاطر حضور یک مرد جوان، دارد از دست میدهد. طبیعی است که با توجه به روح آسیب دیده اش حرکتی انجام میدهد. البته او قصد کشتن آن آدم را ندارد، اما وقتی با این صحنه رو به رو میشود که آن جوان با پدربزرگش درگیر شده و او را هل می دهد، نا خود آگاه تیری شلیک میکند که منجر به کشته شدن او میشود.

*به هر حال این بچه به عنوان قاتل نشان داده میشود که در اثر قرار گرفتن در موقعیتی دست به قتل میزند، ولی معمولاً چنین موضوعهایی در تلویزیون درگیر ممیزیها میشود.
- ما از ابتدای کار با ناظر پخشمان در تماس بودیم و از کمکها و راهنماییهای ایشان بسیار استفاده کردیم. در مباحث حساس در طی گفتگوها یا ایشان ما را قانع میکرد که این مورد صحیح نیست و بهتر است حذف شود یا ما ایشان را با توضیحاتمان متقاعد میکردیم و محدودیتهایمان را شرح میدادیم و ایشان در حد مقدور با ما همراهی می کردند و در نهایت با هم به تعامل میرسیدیم. من چند سال است که در تلویزیون کار میکنم و با حساسیتهای این رسانه آشنایی دارم، بنابراین موقع تصویربرداری حواسم به خیلی چیزها بود تا کار وقتی پخش میشود، آسیب نبیند و خوشحالم مشکلی در زمان پخش نداشتیم.
*پس صحنهای از مجموعه "گمشده" حذف نشد؟
- نه، مورد ویژهای نبود. اگر هم بود در حدی نبود که به کار لطمه بزند.
*شما در صحبتتان اشاره به تعامل با ناظر پخش کردید. معمولاً کارگردانان گلایه دارند که ناظران پخش همکاری لازم را با آنها ندارند و به همین دلیل آثارشان دچار آسیب میشود.
- من با چنین مسئلهای مواجه نبودم و از ناظر پخش مجموعه "گمشده" قدردانی میکنم که با درایتی که داشت ما را همراهی کرد.
*قبول دارید فضای مجموعه "گمشده" ضمن انعکاس واقعیتها تلخ است؟
- درباره تلخی فضای کار باید بگوییم که زندگی ما تلخی و شادی دارد. گاهی هم تلخیها زیاد است. سعی کردیم سریال "گمشده" از جنس زندگی واقعی باشد. از سوی دیگر تلاش کردیم اگر بار عاطفی اپیزودی زیاد بود یکسری سوپاپهای اطمینانی داشته باشیم که آن را خنثی کند. شخصیت آن دو بچه و فضای زندگی ای که برای مریم سلیمیان ترسیم کردیم یکی از این سوپاپها بود که هدفش بالانس کردن این موضوع بود.
*فکر نمیکردید تلخی برخی قصهها ممکن است مخاطب تلویزیون را آزار دهد؟
- نه سعی کردم این اتفاق نیفتد. گرچه بار عاطفی برخی قصهها سنگین است، اما آزاردهنده نیست. البته هدفی پشت این قضایا بود و آن هم این بود که با نشان دادن یک ناهنجاری به یک نتیجه درست برسیم. مهمترین مفهوم در این سریال "گمشدن" است و این گمشدن خواه نا خواه دلنشین نیست. پس وقتی قرار است درباره این موضوع اثری ساخته شود به همین خاطر با تلخیهایی همراه است، ولی مهم نتیجهای است که از این تلخی قرار است بگیریم.
*شما دنبال چه نتیجهای بودید؟
- من دنبال این بودم که از ترسیم یک فضا و از تبیین یکسری موقعیتها به راهکارهایی برسیم.
*با نگاه اجمالی به آثارتان به ویژه تله فیلمهایتان متوجه نگاه خاصتان به مقوله مرگ و زندگی میشویم. در مجموعه تلویزیونی "گمشده" چقدر این ذهنیتتان را به نویسندگان منتقل کردید و چقدر در فیلمنامه دخل و تصرف داشتید؟
- من در همه زمینهها چه در نویسندگی و چه در اجرا اعتقاد دارم باید در کار نوع خاصی از دموکراسی حاکم باشد.
*این دموکراسی شامل چه مواردی میشود؟
- یعنی همه افراد گروه باید درگیر کار باشند. در شروع کارهایم از همه دوستان خواهش میکنم هر آنچه به ذهنشان میرسد را بگویند تا درباره آن گفتگو کنیم. سعی میکنم همه گروهام را شریک کار کنم، از دستیارانم گرفته تا بازیگران، فیلمبردار، صدابردار و ... آنها باید خودشان را در کار سهیم بدانند. نمیدانم چقدر موفق بودهام، ولی تلاشم را میکنم.

*ولی در حال حاضر شرایط تغییر کرده و آدمها این طور فکر نمیکنند.
- بله، در حال حاضر شرایط طوری شده است که آدمها کار میکنند که درآمدی داشته باشند و کاری کرده باشند، خیلی به بعد آرتیستیک کار توجه نمیشود. در سالهایی که من دستیار کارگردان بودم، سالی یک یا دو فیلم کار میکردم، ولی الان این طور نیست و تولید کارها افزایش یافته است و تا حدی امنیت شغلی فراهم شده است. همه دوستان دائماً سرکار هستند، ولی اتفاقی هم کنار این مسائل افتاده و آن هم این است که همه خیلی کارمند شدهاند. میخواهند کاری انجام دهند و پولی بگیرند.
به یاد دارم در گذشته چطور همه گروه مرحوم پدرم در فیلم "میرزا کوچکخان" با عشق کار میکردند. حتی در شرایط سخت آب و هوایی در دمای 20 درجه زیر صفر! در آن فیلم آقای فتحعلی اویسی برای بازی در یک پلان زیر برف دفن شد، اما اعتراض نکرد. آن زمان آدمها خیلی عاشقتر بودند و عاشقانهتر کار میکردند، ولی الان این طور نیست.
*و حالا شما میخواهید این عشق را به گروهی که کار میکنید، برگردانید؟
- بله، دلم میخواهد این عشق را به گروهم برگردانم و تنها راه این است که بدانند خودشان در خوب یا بد شدن کار سهیم هستند. درباره فیلمنامه "گمشده" هم باید بگویم که من قبلاً با آقای نعمتی کار کرده بودم. او نویسنده، ناظرکیفی یا مشاور پروژههایم بود. پس هر دو با ذهنیت هم آشنا بودیم و در قصه این سریال هم اگر چیزی به نظرم میرسید که میتوانست به روند قصه کمک کند حتماً مطرح میکردم.
به نظرم فعالیت فیلمنامهنویس و کارگردان در تقابل یکدیگر نیست. البته باید کارگردان کار خودش را انجام دهد و نویسنده هم کار خودش را. مگر آنکه کارگردانی اثری را بسازد که خودش نویسنده آن باشد. در غیر این صورت کارگردان باید نظراتاش را اعلام کند و بعد از گفتگو با نویسنده و رسیدن به یک نتیجه مشخص، نویسنده خودش باید تغییرات را اعمال کند. باید تغییرات از فیلتر نویسنده بگذرد.
*آیا برای قصههای مجموعه "گمشده" پیش آمد خودتان پیشنهاد یک داستان را برای یک اپیزود بدهید؟
- نه، به این شکل اتفاق نیفتاده بود. در این مورد بیشتر در کلیت نظرم را میدادم. برخی مواقع از دوستان میخواستم اپیزودی بنویسند که اکشن باشد، گاه درام و ...
------------------------
گفتگو: فاطمه عودباشی و الهام نداف
نظر شما