به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "رهیافتهایی به قرآن"، روز چهارشنبه، هشتم دیماه 1389، با حضور کامران فانی، مهرداد عباسی (ویراستار ترجمه فارسی)، سید علی آقایی، امیر مازیار و محمد حسین غفاری در محل خبرگزاری مهر برگزار شد.
کامران فانی، در آغاز سخنان خود در این نشست با اشاره به اینکه موضوع مشترک مقالات کتاب "رهیافتهایی به قرآن"، تحقیقات جدید درباره قرآن است، گفت: من فکر میکنم که بهتر است در ابتدا به فرم این کتاب که شامل مجموعه مقالات است، بپردازیم. میتوان گفت در حال حاضر مقاله اهمیت بیشتری از کتاب یافته است.
وی افزود: کتاب از زمانی که درباره موضوع آن فکر میشود تا آنکه نوشته و چاپ شود چند سالی طول میکشد و به همین دلیل است که مقاله در رشتههای علوم دقیقه اهمیت بسیاری دارد. البته کتابهای کلاسیک هم اهمیت دارند اما گرایش امروزه بیشتر به سمت مقاله است. از طرف دیگر در مقاله بیشتر میتوان به اندیشههای جدیدتر پرداخت تا در کتابها و در نتیجه برای بحث درباره موضوعات جدید و آن چه در جریان است مقالات بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. این همان نکتهای است که در کتاب "رهیافتهایی به قرآن" نیز وجود دارد و به نظر من لازم است که در حوزههای دیگر نیز چنین کوششهایی صورت گیرد.
این نویسنده و مترجم نامآشنای ایران ادامه داد: اصولاً اسلامشناسی در غرب تا حدی در قرون وسطی وجود داشت اما از دوره رنسانس است که این مسئله به طور جدی آغاز میشود. دوره رنسانس دوره بازگشت به گذشته بود، البته بازگشت به دوره دورتر یعنی دوران یونان و رم و دوره کلاسیک. در این زمان این بحث که قرون وسطی به شدت تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و عربی بوده است، مطرح شد.
مؤلف "فرهنگ موضوعی قرآن مجید" در ادامه کوشید تاریخچهای از مطالعات قرآنی را در غرب بیان کند: اولین کاری که که در دوره رنسانس و همزمان با رواج صنعت چاپ صورت گرفت این بود که برخی از کتابهای درسی که در حوزهها و دانشگاههای غرب و قرون وسطی تدریس میشدند، به صورت چاپی در آمدند که آثار ابنسینا از اولین کتابهایی بود که در این زمینه منتشر شد.
وی تصریح کرد: البته در این زمان هنوز به طور جدی مطالعات اسلامی آغاز نشده بود. از قرن هفدهم به بعد با پیدا شدن کرسیهای دروس عربی و فارسی در دانشگاههای مختلف به خصوص در هلند، فرانسه و انگلستان که دانشگاهها به تحقیقات در این حوزه، یعنی مطالعات ایرانی و اسلامی علاقهمند شده بودند، تحقیقات در این زمینه به طور جدی شروع شد.
فانی سپس با تأکید بر اینکه توجه اصلی در آن دوره بیشتر به تاریخ و ادبیات در جهان اسلام بود، خاطرنشان کرد: یکی از کارهای مهمی که در آن زمان در زمینه مطالعات اسلامی انجام شد، تصحیح انتقادی متون قدیم و در کنار آن تحقیق درباره این متون بود، هرچند در آن زمان معمولاً به مسایل دیگر مثل فلسفه و دینشناسی کمتر توجه میشد.
وی یادآور شد: در قرن نوزدهم تحقیقات کلاسیک درباره اسلام به اوج خود رسید به طوری که در این قرن صدها اسلامشناس، ایرانشناس و خاورشناس وجود داشتند. میتوان گفت که در این زمان دو نفر در حوزه مطالعات قرآنی کار جدی انجام میدادند که یکی تئودور نولدکه و دیگری گلد زیهر بودند و شاید بتوان گفت که تا سی چهل سال قبل، متن یا متون اصلی مطالعات قرآنی در غرب، در واقع متعلق به این دو بود، اگر چه استثنائاتی هم وجود داشت.
وی که از جمله سرپرستان "دایرهالمعارف تشیع" است، با اشاره به اینکه در آن دوره مطالعات به طور کلی مطالعات فرهنگ اسلامی بوده است، گفت: از حدود سی یا چهل سال پیش گرایشی پیدا شد که در نتیجه آن، مطالعات قرآنی و پژوهش درباره قرآن به عنوان رشتهای مجزا و جدی در دانشگاه و مراکز پژوهشی غرب مورد توجه قرار گرفت. این چنین بود که ناگهان شاهد انفجاری در انتشار آثار و کتابهایی در زمینه مطالعات قرآنی بودیم که اکثراً هم به زبان انگلیسی نوشته میشدند و تا به امروز هم ادامه یافتهاند.
فانی ادامه داد: بنابراین میتوان گفت که امروزه مطالعات قرآنی حوزهای مشخص در تحقیقات و مطالعات اسلامی است و به همین دلیل است که میبینیم کتابهای مختلف و مهمی درباره مسایل مختلف مربوط به قرآن نوشته میشود. اما بر خلاف نگاه ردیه نویسی و تعصبی که در قرون وسطی و دوره رنسانس نسبت به اسلام وجود داشت و در قرن نوزدهم و بیستم نیز ادامه یافت، در مطالعات جدید این مسئله وجود ندارد و غرض در این مطالعات نه انتقاد بلکه شناخت یک متن مهم مذهبی و دقت در ویژگیها و خصوصیات این متن است.
وی سپس با اشاره به اینکه آشنایی محققان ایرانی با آثار تحقیقیای که در غرب راجع به اسلام و قرآن نوشته میشود، اهمیت بسیاری دارند، گفت: به نظر من باید آثار مهم در این حوزه به فارسی ترجمه شوند. من وقتی کتاب "رهیافتهایی به قرآن" را دیدم به نظرم آمد که قدم موزون و به جایی برداشته شده است. یکی از نکات مهم این کتاب این است که با مطالعه آن میتوان با دیدگاههای مختلف پژوهشگران غربی درباره قرآن و موضوعات متنوعی که در این حوزه مورد بحث قرار میگیرند، آشنا شد. بنابراین این کتاب میتواند مقدمهای برای آشنایی ما با مطالعات معاصر درباره قرآن در جهان غرب باشد که به وضع پژوهش در ایران در این حوزه نیز کمک میکند.
فانی تصریح کرد: نکتهای که در اینجا میتوان گفت این است که برخی از مسلمانان به غرب رفتند و همان درسهایی را که غربیان میخواندند، خواندند و از روششناسی آنها استفاده کردند و شروع به تحقیق یا تألیف درباره اسلام و یا به طور اخص علوم قرآنی نمودند. بنابراین طبیعی بود که در آنجا به عنوان استاد دانشگاه و پژوهشگر شناخته شوند و در نتیجه بر همقطاران و همکارانشان نیز که در همین حوزه کار میکردند، تأثیر بگذارند.
نکته دیگری که این نویسنده و پژوهشگر به آن پرداخت تغییر نگاه غربیها به شرق بود: ما حدود یک ماه قبل جلسهای داشتیم درباره کتاب "ایرانیان و یونانیان". همانطور که میدانید دوران باستان در واقع تقابلی بود میان ایرانیان با یونانیان و رومیها. نویسندگان یونانی و رومی که درباره ایران کتاب مینوشتند، ایران را به عنوان یک دشمن یا رقیب خیلی جدی تلقی میکردند و میکوشیدند حتی نگاهی تحقیرآمیز به ایرانیها داشته باشند. پس طبیعی بود که اروپاییها، از آنجایی که خود را میراثبر یونان و روم میدانست، از این نگاه تأثیر بپذیرند و در نتیجه یونانیها و رومیها را به نگاهی مثبت و ایرانیها را با نگاهی منفی مورد بحث قرار دهند.
فانی خاطرنشان کرد: از حدود سی یا چهل سال پیش تغییر رویکردی جدی در غرب ایجاد شد و این سؤال مطرح شد که آیا ما میتوانیم به نوشتههای غربی تا این حد اطمینان داشته باشیم و بگوییم هر چه آنها درباره ایران نوشتهاند، درست است؟ بنابراین این مسئله طرح شد که امپراطوری بزرگ ایرانی همواره هم در حال جنگ نبوده است و از سوی دیگر با مطالعه متون یونانی و رومی میتوان گفت که ایرانیها در واقع اهمیت بسیاری به عنوان قدرت رقیب برای یونانیها و رومیها داشتهاند. در نتیجه تاریخنگاری کلاسیک به طور کلی تغییر کرد. کتاب "ایرانیان و یونانیان" نشان میدهد که تاکنون نگاه به ایران اشتباه بوده است و در نتیجه با تغییر این نگاه، غربیها با دید دیگری شروع به خواندن آثار کلاسیک کردند و در نتیجه امروزه میبینیم که ایران و یونان، هر دو به عنوان دو قدرت برتر مورد توجه قرار میگیرند.
وی ادامه داد: این موضوع درباره پژوهشهای قرآنی هم مطرح است. به این معنا که غربیها کوشیدند با نگاه و نگرشی متفاوت به مطالعات قرآنی بپردازند و این تحولی بود که در مجامع آکادمیک غربی رخ داد و آنها متوجه شدند این زمینه، زمینهای بکر بوده است که میتواند ثمرات بسیاری نیز در پی داشته باشد.
این پژوهشگر که از سرویراستاران دانشنامه 18 جلدی دانشگستر نیز هست، که به تازگی منتشر شده است، تصریح کرد: بدون تردید اگر آثاری که امروزه منتشر میشوند، فاقد ویژگیها و روششناسی جدید باشند، دارای ارزش نخواهند بود و حتی اگر منتشر هم شوند، تأثیری در جامعه نخواهند گذاشت. امروزه نگاه، روششناسی و نحوه ارائه مطالب تغییر کرده است، چون مخاطبان تغییر کردهاند. اما شاید این سؤال مطرح شود که چرا ما به کتابهایی مثل "رهیافتهایی به قرآن" نیازمندیم.
وی ضمن بیان این نکته که با خواندن مقالات این کتاب میتوان گفت که یک ایرانی هم میتواند چنین مقالاتی بنویسد، گفت: در این رابطه من دو مقاله از این کتاب را مثال میزنم. یکی از این مقالات راجع به تفاسیر اخباری شیعه است. به نظر میرسد که همه علمای ما میتوانند این مقاله را بنویسند اما واقعیت این است که تاکنون ننوشتهاند. از طرف دیگر اگر محققان ما روششناسی جدید را ندانند نمیتوانند چنین مقالهای بنویسند و احتمالاً مقاله متفاوتی خواهند نگاشت.
فانی ادامه داد: مقاله دوم هم به معرفی مفسر فلسطینی، محمد عزت دَروَزَه اختصاص دارد که تاکنون به وی پرداخته نشده است. ما درباره این دو موضوع تاکنون چیزی ننوشتهایم و اگر هم مینوشتیم قطعاً این گونه نمینوشتیم. اما در مورد ویژگیهای این دو مقاله میتوان به نکاتی نیز اشاره کرد. نخست اینکه درست است که ما کلاً به اخباریون کم میپردازیم اما در مقاله اول نشان داده میشود که تفاسیر اخباری پر از نگرشهای ژرف و غنی است که به ویژه امروز با علم هرمنوتیک بیشتر میتوان به آنها پرداخت.
وی افزود: در تفاسیر اصولی منابع علم را چهار چیز میدانند یعنی قرآن و حدیث (کتاب و سنت) و عقل و اجماع. اخباریون اما معتقدند که منبع علم ما به خصوص برای شناخت قرآن فقط روایت است. اکثر تفسیرهای مهم ما مثل تبیان، مجمعالبیان و المیزان، تفسیرهایی اصولیاند که روش هم در آنها معلوم بوده است. در این تفاسیر کمتر از اخباریون به حدیث توجه میشود. در تفاسیر اخباری اما نوعی توجه به گوهر شیعه یعنی عشق معنوی به دین و نگاه عاشقانه به ولایت وجود دارد که بنا بر آن اگر دلبستگی معنوی به دین وجود نداشته باشد، تمام عبادتها بیثمر خواهد بود. بنابراین در هنگام خواندن قرآن بیشتر از هر چیز باید به گوهر عشقورزی توجه کرد. به نظر بسیاری از افراد تفاوت اصلی تشیع با تسنن همین نگرش متفاوت به مسایل معنوی است و این نشان میدهد که میتوان معرفی مثبتی هم از برخی تفاسیر ارائه داد به نحوی که خواننده را بر سر ذوق آورد.
مقاله دومی که فانی درباره آن سخن گفت، به دروزه، از مفسران قرآن اختصاص داشت: نویسنده در مقاله خود درباره دروزه نشان داده است که حرف وی چیست و چرا تفسیر وی با تفسیرهای قدیم و سنتی متفاوت است. این مفسر پیشفرضی برای خودش گذاشته است که به نظر من هر مفسر امروزی که میخواهد تفسیرش مخاطب امروزی داشته باشد و تأثیرگذار باشد، باید آن را لحاظ کند. وی میگوید که تمام تفاسیر آیه به آیه بحث میکنند اما دروزه با این روش مخالف است.
این نویسنده و پژوهشگر با تأکید بر اینکه دروزه در تفسیر خود روشی جدید را به کار برده است، گفت: به اعتقاد دروزه برای تفسیر قرآن نخست باید زمینه و زمانه آن دوره را دانست و از همه مهمتر باید با زندگی و سیره پیامبر آشنا بود. یعنی تمام این آیات به نحوی به کسی که آنها را مطرح کرده و به دنبال عملی کردن آنها هم بوده، مربوطند.
فانی ادامه داد: نکته دیگر این است که برای تفسر قرآن باید با محیط اجتماعی و اصطلاحات آن دوره نیز آشنا بود که در نتیجه آن میتوان به فهمی دست یافت که کاربرد داشته و با جهان امروز نیز مرتبط باشد. بنابراین از نظر دروزه برای تفسیر هر آیه قرآن باید کل قرآن را در نظر گرفت. بنابراین ما میتوانیم با توجه به روششناسی این مقاله، به عنوان مثال پیشفرضهای علامه طباطبایی در نوشتن تفسیر المیزان را مورد بحث و بررسی قرار دهیم تا بتوانیم نگاه وی را بشناسیم.
شناخت آثار مهم قرآنپژوهی ضروری است
مهرداد عباسی، ویراستار ترجمه فارسی این کتاب در آغاز سخنان خود با اشاره به اینکه قرار است ما با همکاری انتشارات حکمت یک مجموعه کتاب در حوزه مطالعات قرآن و حدیث منتشر کنیم، گفت: کتاب "رهیافتهایی به قرآن" نخستین کتاب از این مجموعه است. اگرچه گمان میکنم گفتنیهای مربوط به انگیزه، اهداف و روش کار در این مجموعه را در پیشگفتار کتاب رهیافتها نوشته باشم و نیازی به بیان آنها در اینجا نباشد، اما تکرار این نکته را، که جناب آقای فانی نیز اشارهای به آن کردند، خالی از فایده نمیبینم که در دو سه دهه اخیر مطالعات اسلامی و به طور خاص مطالعات قرآنی در غرب شکل منسجمتری به خود گرفته و به حوزهای مستقل در پژوهشهای محققان غربی تبدیل شده است.
وی افزود: طی یک دهه گذشته که من به تحصیل و تحقیق و تدریس در رشته علوم قرآن و حدیث مشغول بودهام با پژوهشهای متعدد غربیان به زبان انگلیسی در عرصه مطالعات قرآن و حدیث سر و کار داشتهام، که این پژوهشها در قالبهای مختلفی از جمله کتاب، مجموعه مقالات، نشریات تخصصی ادواری، دایرةالمعارف، کتاب راهنما و نظایر اینها منتشر شده و میشود. از جمله بارزترین تلاشهای غربیان در دهه اخیر انتشار نشریهای ویژه مطالعات قرآنی با همین نام در لندن و مهمتر از آن انتشار دایرةالمعارفی پنج جلدی مختص قرآن در لیدن هلند است که آمادهسازی و چاپ ترجمه این دایرةالمعارف به کمک گروهی از مترجمان و ویراستاران یکی از برنامههای اصلی انتشارات حکمت در این سالهاست و امیدوارم جلد نخست آن در سال آینده منتشر شود.
دبیر مجموعه مطالعات قرآن و حدیث انتشارات حکمت ادامه داد: شاید بتوان گفت هدف اصلی ما از انتشار این مجموعه در گام نخست و پیش از هر چیز این است که به جامعه قرآنپژوهی در ایران نشان دهیم که چنین آثار مهمی در عرصه مطالعات قرآن و حدیث در جاهای دیگری خارج از ایران و جهان اسلام تألیف میشود که شناخت آنها برای محققان ما بسیار سودمند خواهد بود. متأسفانه عمده محققان ما به این پژوهشها نگاه دوستانه و مهربانانهای ندارند و به همین دلیل کمتر به سراغ آنها میروند و البته شاید نیازی نمیبینند که به این تحقیقات توجه کنند. بدیهی است که شناخت دقیق این آثار موجب ورود نظریات و روشهای مؤلفان آنها به گفتمان قرآنپژوهی در کشورمان خواهد شد.
عباسی در ادامه گفت: در نتیجه، ما فقط چند کتاب را از این مجموعه گسترده را برای ترجمه انتخاب کردیم که البته به دلایلی بیشتر آنها مجموعه مقالهاند. هر چند جای خالی ترجمه کتابهای کلاسیک و پراستفاده مطالعات قرآنی در غرب نیز در جامعه ما احساس میشود که امیدواریم بتوانیم در این زمینه هم گامی برداریم.
وی درباره کتاب تصریح کرد: کتاب "رهیافتهایی به قرآن" شامل سیزده مقاله متنوع راجع به موضوعات مختلف قرآنی است و نویسندگان مقالات از محققان سرشناس این عرصه اعم از مسلمان و غیرمسلمان هستند. این کتاب از جمله کتابهای شناختهشده در مطالعات قرآنی غرب است، چنانکه در دایرةالمعارف قرآن لیدن بسیار به آن ارجاع داده شده و از همین رو در فهرست اختصارات این دایرةالمعارف قرار گرفته است. یکی از مقالات این کتاب که بسیار خوانده شده و مورد ارجاع و استناد قرار گرفته مقاله چهارم نوشته نورمن کالدر با عنوان «تفسیر از طبری تا ابنکثیر» است که به بحث درباره چیستی تفسیر قرآن در سدههای میانه و نشان دادن تفاوت رویکردهای مفسران مشهور به متن قرآن اختصاص دارد. این مقاله به پژوهشی مرجع در عرصه تفسیرپژوهی بدل شده است و پس از انتشار آن در 1993 در بیشتر تحقیقات غربیان درباره تاریخ و روشهای تفسیر قرآن از آن یاد میشود.
مجموعه مقالات ما را با رهیافتهای مختلف مواجه میکند
در ادامه سید علی آقایی که از مترجمان همکار در کتاب "رهیافتهایی به قرآن" است، در آغاز سخنان خود گفت: علاوه بر اهمیت نشر کتب به صورت مجموعه مقالات و کاستیهای روششناختیای که در این رابطه وجود دارد، باید به چند نکته تکمیلی اشاره کنم. نکته نخست این است که علاوه بر کاستی روششناختی در شکل کلان آن، گاهی با مسایل روشی جزئیتر مواجهیم. گاهی محققان ما حتی در شناسایی موضوع تحقیق نیز با مشکل مواجهاند. به نظر میرسد هریک از مقالات کتاب "رهیافتهایی به قرآن" میتواند بابی را برای تحقیق باز کنند که ممکن است افراد بتوانند عمری را در آن حوزه به تحقیق و پژوهش بپردازند.
آقایی دلیل دیگری را نیز در تأیید اهمیت مجموعه مقالات ذکر کرد: مجموعه مقالات این باب را نیز باز میکنند که ما با رهیافتهای مختلف و از منظرهای متفاوت، مسایل را به گونههای متفاوتی ببینیم. به بیان دیگر این نوعی نگاه تکثرگرایانه است، حتی اگر نویسنده مقاله تکثرگرا نباشد.
وی در ادامه با اشاره به مقالهای از کتاب نوشته عبدالقادر طیب تصریح کرد: وی در مقاله خود برداشت طبری از تعبیر نمادین و فرهنگی فتنه را مورد بررسی قرار داده است. ما میتوانیم هر چیزی را از نظر قرآن بررسی کنیم اما مشکل این است که ما در ایران در این باره متدولوژی و روششناسی نداریم. نظر طیب این است که با توجه به اینکه این اصطلاح در فضای محافظهکار اهل سنت معنایی بازدارنده یافته است، می توان با بررسی منابع تفسیری کهن دریابیم که این نماد در گذشته چه بار معنایی داشته است. وی بدین منظور متدولوژی جالبی را که به نوعی هرمنوتیکی است، بهکار میبندد.
آقایی ادامه داد: مشهور است که طبری تفسیر روایی نوشته است و بنابراین نمیتوان انتظار داشت که وی صریحاً نظر خود را درباره موضوعات طرح کند. از نظر طیب با شناختی که از طبری داریم میتوان گفت که وی آن قدر تیزهوش هست که بتواند نظر خودش را لابهلای سطور پنهان کند اما خواننده تیزهوش هم میتواند بین این سطور را بخواند. در واقع این همان کاری است که طیب در مقالهاش انجام داده است؛ یعنی مواجهه طبری با واژه فتنه را در جاهای مختلف تفسیرش بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که نظر طبری در رابطه با این واژه اصلاً جنبه بازدارنده ندارد.
این پژوهشگر مطالعات قرآنی خاطرنشان کرد: نمونه دیگر مقاله هاوکینگ است که ویراستار این مجموعه نیز هست. وی متدولوژی مختص خود را استفاده میکند و آن این است که معنای آیات قرآن را در بافت تاریخی جستجو میکند. به نظر هاوتینگ ما باید از دست تفاسیر فرار کنیم چرا که تفاسیر ما را به دام میاندازند و در نتیجه ما را از بافت و سیاق آیات دور میکنند. بنابراین برای بازسازی معنای اصلی باید از دام تفاسیر گریخت و به تاریخ صدر اسلام پناه برد. ما در تاریخ صدر اسلام میتوانیم شواهدی بیابیم که به ما کمک میکنند تا اصل ماجرا را بازسازی کنیم.
وی ادامه داد: لبّ کلام هاوکینگ این است که وقتی به بطن تاریخ رفته و کاربرد استعمالی اصطلاحات را بررسی میکنیم، حقایق بر ما آشکار میشوند. این مسئلهای است که در فضای ایدئولوژی شده ممکن نیست بلکه باید مسایل را در متن واقعیت مورد بررسی قرار داد. مثالی که هاوکینگ می آورد شرکی است که در ماجرای خوارج به حضرت علی علیهالسلام نسبت داده شد. ما میدانیم که حضرت علی مشرک نبود. بنابراین چگونه میتوان درباره این تهمت سخن گفت؟
آقایی تصریح کرد: این موضوع نشان میدهد که شرک از نظر خوارج معنایی متفاوتی داشته است. و با توجه به فاصله زمانی کم میان این واقعه و دوران حیات پیامبر میتوان نتیجه گرفت که شرک در آن زمان به معنای بیخدایی یا چند خدایی نبوده و معنای دیگری داشته است که باید آن را با توجه به پسزمینه تاریخی آن دریافت.
وی در ادامه به مثالی دیگر از همین مقاله اشاره کرد و گفت: مثال جالب دیگر "اقتلوا انفسکم" است که در سنت اسلامی گفته شده که یهود مأمور شدند همدیگر را بکشند. در اینجا این سؤال مطرح میشود که چطور چنین حکمی از خدای عادل رحمان صادر شده است. اما وقتی این موضوع در بستر تاریخی بررسی میشود، به جنبشی به نام توابین بر می خوریم که شعار آنها "اقتلوا انفسکم" بوده است و میگفتند ما باید به این آیه عمل کنیم چون امام حسین علیهالسلام را یاری نکردیم. بنابراین از آن بستر تاریخی میتوان فهمید که "اقتلوا انفسکم" چه معنایی دارد؟
آقایی اظهار داشت: به نظر من روش و متدولوژی رمز توفیق نویسندگان کتاب "رهیافتهایی به قرآن" است. اما روششناسی شمشیری دو لبه است، از یک طرف بابی را میگشاید که بتوان به کمک آن به جنبههایی پرداخت که پیش از آن مورد توجه قرار نمیگرفتهاند که معمولاً این جنبه مورد توجه قرار میگیرد. اما از سوی دیگر روششناسی باعث میشود که نتوانیم همه جنبههای یک موضوع را ببینیم. بنابراین روش، از یک سو چشماندازی را به روی ما میگشاید و از سوی دیگر چشماندازی وسیعتر را از ما میستاند. راهحل این مسئله هم در مجموعه مقالات نهفته است که میتواند چشماندازهای گوناگون را در کنار هم به ما عرضه کند.
ترجمه ما را با نگاه "دیگری" به اسلام و قرآن آشنا میکند
امیر مازیار، معاون علمی انتشارات حکمت نیز در این نشست با اشاره به هدف از چاپ مجموعه مطالعات اسلامی و اینکه آثار ترجمهای در کنار آثار تألیفی چه اهمیتی دارند، گفت: در هر فرهنگی، کسانی که در دل آن فرهنگ زندگی و فکر میکنند و با متون آن فرهنگ آشنا هستند، دارای شایستگیهای اولیهای هستند تا تحقیقات و تألیفاتی را درباره خودشان انجام دهند و نسبت به کسانی که از فرهنگ دیگری به مسائل ما نگاه میکنند مقدمات مختصری را لازم است طی کنند. ضمن اینکه هر فرهنگ و جامعه و ملتی مسائل و دغدغههای خودش را دارد و نحوه طرح مباحث متناسب با این دغدغههاست بنابراین شکی نیست که آثار کسانی که خارج از این فرهنگند، نمیتواند جایگزین خوبی برای آثار اهل آن فرهنگ باشد و ضرورت دارد که ما خودمان به تحقیق و تألیف درباره فرهنگ خود بپردازیم.
وی افزود: اینکه ما چرا تصمیم گرفتیم به ترجمه آثار دیگران در حوزه مطالعات اسلامی و زیرشاخه آن حوزه قرآن و حدیث دست بزنیم که کتاب رهیافتهایی به قرآن از جمله آنهاست حداقل سه دلیل دارد: یکی اینکه ما واقعاً تألیف نداریم و تألیفات ما در حوزههای مربوط به مطالعات اسلامی بهطور عام و قرآنپژوهی بهطور خاص بسیار اندکند و به برخی مباحث محدود خلاصه میشوند ظاهراً ما خیلی علاقه نداریم که سراغ گذشته و آثار پیشینیان برویم و آنها را معرفی و بازخوانی کنیم و در نتیجه مجبوریم ترجمه کنیم.
مازیار ادامه داد: دلیل دوم هم این است که در همان حد محدودی هم که تألیف داریم، تألیفات علمی نداریم. یعنی متأسفانه ما ظاهراً روششناسی علمی و کار علمی را خوب یاد نگرفتهایم یا آن را جدی نگرفتهایم و در نتیجه کارهای ما معمولاً فاقد معیارهای علمی هستند و بنابراین باید بکوشیم آثاری را که واجد صلاحیتهای علمی هستند، ترجمه کنیم.
وی یادآور شد: علمی بودن آثار ترجمهای به معنای درست بودن این آثار یا خالی بودنشان از هرگونه پیشفرض یا نتایج و اغراض خاص نیست. مسئله اصلی در اینجا این نیست که روش این آثار، روشی علمی است و ما باید به این روش علمی احترام بگذاریم و در چارچوب آن حرکت کنیم و نقدها و نکات خود را طرح کنیم. با ترجمه این آثار "روش" را میآموزیم یا بالاخره خودمان را وادار میکنیم که آثارمان با روش علمی همخوان باشند. مشکلات ما هم در حوزه روش بسیار گسترده است مثلاً ما حتی خیلی وقتها منابع و مراجع بحثها را که همان آثار قدمای ماست به خوبی نمیشناسیم یا نحوه استفاده، رجوع و ارجاع به آنها را بلد نیستیم.
مازیار سپس با اشاره به اینکه قدمای ما در این حوزه بسیار کار کردهاند، تصریح کرد: به نظر میرسد نسل جدیدی که در حوزه مطالعات قرآنی فعالیت میکنند، ارتباط خود را با مبانی و مبادی گذشته خود از دست دادهاند و دیگر نمیتوانند تألیفی شایسته ارائه کنند. در نتیجه به نظر لازم میآید که آثاری به این فرهنگ تزریق شوند تا حلقه واسطی باشند برای اینکه این محققان جدید بتوانند به منابع قدیم دسترسی پیدا کنند و روش علمی استفاده از این متون را بیاموزید.
این مترجم و پژوهشگر حوزه فلسفه خاطرنشان کرد: دلیل سومی که میتوان در ارتباط با اهمیت ترجمه مورد نظر قرار داد و خودش علیحده دارای اهمیت است، این است که ما وقتی این نوع کتابها را ترجمه میکنیم با نگاه "دیگری" به اسلام و قرآن آشنا میشویم. این نگاه دیگری البته مختصات خاص خودش را دارد و امکان دارد دارای جنبهها و مشخصههایی باشد که من با آن موافق نیستم اما اتفاقاً باید به آنها توجه کرد تا بتوان فهمید که دیگران چگونه به ما و فرهنگ ما نگاه میکنند و سپس آنها را نقد کرد یا زوایایی را که در نگاه معمولی درونی از نظر پنهان مانده بود در این نگاه باز جست.
در برگردان آثار عربی هم با مشکل مواجهیم
در پایان نشست نقد و بررسی کتاب "رهیافتهایی به قرآن"، محمدحسین غفاری، مدیرعامل انتشارات حکمت گفت: حدوداً پنج سال پیش در شورای علمی حکمت مقرر شد با توجه به خلاء فراوانی که در حوزه قرآنپژوهی و مطالعات قرآنی وجود دارد، انتشارات حکمت بخشی از توان خود را صرف فعالیتهای قرآنی نماید و با توجه به کمبود الگوهای مناسب و نبود افرادی که دارای فرصت کافی باشند و بتوانند با متدهای علمی آکادمیک تألیفاتی را در این حوزه پدید آورند، مقرر شد که فعلاً کتابهای مهم منتشره در این حوزه ترجمه شوند.
وی افزود: دوستان معتقد بودند که مشکلات ما در حوزه علوم قرآنی صرفاً به دلیل دوری آقایان از زبانهای اروپایی است در صورتی که بنده معتقدم ما در برگردان آثار عربی هم با مشکل مواجهیم ما هنوز بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب یک ترجمه صحیح و دقیق از المیزان علامه طباطبایی که به زعم آقایان یکی از مهمترین تفاسیر نگاشته شده در تاریخ اسلام و تشیع است نداریم! هنوز تفسیر شش جلدی ملاصدرا ترجمه نشده است و حتی بسیاری از ما نمیدانیم که علامه طباطبایی علاوه بر المیزان تفسیر شش جلدی دیگری نیز دارند!
غفاری در رابطه با بازده اقتصادی چنین کارهایی در صنعت نشر گفت: قطعاً چاپ چنین کتابهایی بدون حمایت مالی در سیستم اقتصادی نشر نه تنها در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا توجیهی ندارد و چنین کارهایی باید توسط نهادهای مرتبط، مؤسسات قرآنی و دولت حمایت شود و متأسفانه علیرغم اینکه طبق معمول مشکلات کشور ما، بستر لازم و بودجههای میلیاردی برای این طرحها پیشبینی شده است ولی ما در عمل هیچگونه نتیجهای از این امور نمیبینیم و معلوم نیست که این بودجههای نجومی کجا و به چه صورتی هزینه میشود.
وی افزود: هماکنون در حکمت مهمترین دائرةالمعارف قرآنی منتشره دنیا در حال ترجمه است و انشاءالله در نمایشگاه کتاب سال 1390، اولین جلد آن رونمایی خواهد شد. حدوداً پنج سال است که تیمی بیست نفره برای ترجمه این اثر تلاش میکنند و بخش زیادی از انرژی حکمت صرف این مجموعه شده است که امیدوارم مورد توجه علاقهمندان قرار گیرد.
غفاری در ادامه در رابطه با بازتاب کتاب رهیافتهایی به قرآن در میان مردم اظهار داشت: الحمدالله تاکنون کسانی که کتاب را مطالعه کردهاند از انتشار آن استقبال کردهاند و در یکی دو جلسهای که در رابطه با این کتاب توسط دوستان برگزار شد خیلی از محققین از اطلاعات غربیها در حوزههای قرآنی و فعالیت آنها ابراز شگفتی کردند و برایشان عجیب بود و از ما میخواستند که کتابهای بیشتری را در این حوزه منتشر کنیم.
وی ادامه داد: قطعاً هدف غایی ما تألیف آثار قرآنی است زیرا همانطور که دوستان اشاره کردند تألیف چنین آثاری توسط محققین ما به مراتب ارزندهتر صورت خواهد پذیرفت. بنابراین ما امیدواریم انتشار چنین آثاری الگوی مناسب برای تألیف آثار قرآنپژوهی و تلنگری برای بیدار شدن محققین از خواب غفلت باشد.
نظر شما