به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "اقتدا به محمد(ص)" نوشته کارل ارنست عصر چهارشنبه 15 دیماه با حضور دکتر شهرام پازوکی، دکتر محمدحسین ساکت و حسن نورائی بیدخت مترجم این کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
پازوکی گفت: این شورا اسمی از پیامبر نمی آورد و نمی گوید حضرت محمد(ص) نبی است و اسلام دین است بلکه می گوید عده ای به نام مسلمان هستند که یک فرهنگی به نام اسلام دارند که مشترکاتی با ما دارند. پذیرش اسلام به عنوان دین و حضرت محمد(ص) به عنوان پیامبر هنوز از نظر کلیسای کاتولیک پدیرفته شده نیست.
دکتر پازوکی یادآور شد: نویسنده به خوبی تأکید می کند که ما با یک اسلام روبرو نیستیم بلکه با برداشتهای مختلف از اسلام مواجهیم و همگان را به احترام به این تکثر فکری دعوت می کند و می گوید اسلام تنها اسلام عربستان نیست بلکه اسلام ایرانی و... نیز وجود دارد. کربن در کتاب "اسلام ایرانی" به خوبی نشان می دهد که درک ایرانی ها از اسلام یک درک عرفانی و حکمی است و با درک یک مسلمان عربستانی متفاوت است.
در ابتدای این نشست حسن نورائی بیدخت بعنوان مترجم کتاب به جایگاه علمی کارل ارنست نویسنده کتاب اشاره کرد و گفت: ارنست استاد مطالعات دینی دانشگاه کارولینای شمالی و عضو آکادمی علوم و هنرهای آمریکا است که دو اثر از او به نام "روزبهان بقلی شیرازی" و " در معرفی تصوف" منتشر شده و نگاه او اصولا به اسلام عرفانی است.
وی افزود: ارنست مدتها در کشورهای هند و پاکستان زندگی کرده و به زبان عربی، اردو و فارسی تسلط دارد. کتاب"اقتدا به محمد(ص)؛ بازاندیشی اسلام در جهان معاصر" دارای شش فصل(اسلام به چشم غرب، نگرش به اسلام از منظر دین، سرچشمه های قدسی اسلام، اخلاق و زندگی در جهان، معنویت در عمل و تصور دوباره اسلام در قرن 21) است، بعلاوه پیشگفتار و مقدمه ای که دکتر پازوکی نگاشته است.
نورائی بیدخت با اشاره به جوایز متعدد ایرانی و خارجی که به ارنست به پاس نگارش این کتاب اهدا شده است، گفت: هر فصل از این کتاب با آیه یا حدیث نبوی آغاز می شود. این کتاب سعی می کند برداشتهای نادرستی که نسبت به اسلام در غرب است را برطرف و خواننده را با اخلاق، معنویات و فرهنگ اسلامی آشنا کند.
مترجم کتاب "اقتدا به محمد(ص)" تأکید کرد: نویسنده معتقد است برخلاف تصویری که از سوی رسانه های غرب از اسلام ارائه می شود تروریسم جزء اسلام نیست و با واقعیت اسلام در تعارض است. او با اینکه آمریکایی است معتقد است آمریکای ها با تمام محاسن، از درک فرهنگهای دیگر عاجر هستند و این نبود تفاهم امری یکجانبه است. در دوره استعمار، کشورهای استعمارگر فرهنگ و آداب خود را به کشورهای مستعمره تحمیل کردند اما کشورهای غربی هیچ اطلاعی از فرهنگ، زبان و افکار مسلمانان نداشتند و این شکاف درک میان غرب و مسلمانان از یکدیگر را نشان می دهد .
وی به رد نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون توسط نویسنده اشاره کرد و افزود: نویسنده معتقد است با وجود اینکه در آمریکا 5 میلیون و در اروپا 10 میلیون مسلمان وجود دارد دیگر نمی توان گفت جهان اسلام در برابر غرب است چون مسلمانان در جهان پراکنده هستند. نویسنده نظریه برخورد تمدنها را روایت تازه از آموزه های استعماری و سلطه جویی اروپا می داند.
بیدخت به تأثیر تفسیرهای کلیسایی از پیامبر اسلام(ص) در غرب اشاره کرد و گفت: در قرون وسطی همه صفات پیامبر که مؤید صداقت و درستی ایشان بود مسیحیان آن را وارونه جلوه می دادند چون نمی خواستند قبول کنند بعد از مسیح(ع) پیامبری ظهور کرده است. مسیحیان از دو نظر حضرت محمد(ص) را مورد انتقاد قرار می دادند یکی زنان متعدد و دیگری فعالیتهای نظامی. آنها ادعاهای نادرستی در مورد پیامبر مطرح کردند که کاملا با روح و آموزه های اسلام در تعارض است و نویسنده با دلایل محکم این تفسیرهای کلیسایی از اسلام را رد می کند.
وی در پایان گفت: در فصل دوم که" نگرش به اسلام از منظر دین" است یکی از اهداف نویسنده بالا بردن میزان درک اسلام به عنوان دین است. او بعد از اینکه واژه "دین" را بررسی می کند تغییرات این واژه را از مسیحیت اولیه تا عصر استعمار نشان می دهد.
دکتر محمدحسین ساکت نیز با تجلیل از نگارش و ترجمه این کتاب گفت: آنچه زدودن اندیشه های تاریک و تعصب آمیز غرب نسبت به اسلام است تاریخچه آن بر می گردد به اوایل سده هجدهم با کار سترگی که "توماس کارلایل" کرد. او در جو بسیار بسیار نامناسبی علیه اسلام می زیست.
ساکت افزود: این نویسنده و فیلسوف انگلیسی که بیشتر برای پرداختن به ریشه های فرهنگ بشری نام آورتر است تا فیلسوف در کتاب" قهرمان و قهرمان پرستی" خود، از پیامبر اسلام به عنوان نمونه قهرمان پیامبران سخن گفت که خشم بسیاری از همکیشان و هم میهنانش را برانگیخت. این نویسنده تا اندازه ای در زدودن برخی اندیشه های تحجرآمیز و یکسونگرانه غربی ها به ویژه روشنفکران و دانشمندان غرب نسبت به پیامبر اسلام موفق شد.
وی با اشاره به دیگر کتابهایی که در دفاع از اسلام در غرب به نگارش در آمده است، تأکید کرد: آنچه امروز شاهد برخی از نگرشهای تازه به اسلام و بازنگری هستیم به ویژه کارل ارنست، معتقدم این نویسنده بیشترین وام را به آنه ماری شیمل مدیون است. شیمل با نگره های عرفانی خود به اسلام باب تازه ای از اسلام را در اروپا باز کرد.
دکتر ساکت تأکید کرد: در برابر هجوم غربیان نسبت به اسلام هیچکدام از غربیانی که به دفاع یا معرفی اسلام پرداختند به اندازه شیمل موفق نبودند. شیمل در داغ ترین جریانهایی که سلمان رشدی ایجاد کرد جانانه و به تنهایی در غرب از اسلام و قرآن دفاع کرد.
وی افزود: دیدگاه عرفانی امثال شیمل خواه ناخواه باید از هانری کربن رنگ و بو گرفته باشد اما نحوه نگرشهای آن دو با یکدیگر متفاوت است کربن عرفان فلسفی، اما شیمل اسلام عرفانی را معرفی کرد و نویسنده این کتاب از آنجایی که شاگرد شیمل بوده تحت تأثیر او است.
ساکت بر لزوم تشکیل بنیادهای غرب شناسی در کشور تأکید کرد و گفت: همانطور که در جامعه غرب با هر قصدی بحث شرق شناسی و خاورشناسی به عنوان یک رشته تخصصی مطرح بوده است، اگر می خواهیم کار کارستان بکنیم باید مکتب غرب شناسی درست کنیم. بسیاری از کسانی که تصور می کنند از غرب چیزی می دانند بی آنکه آثار آنها را به ژرفا خوانده باشند پیشداوری می کنند که این کار درستی نیست این کار همان کاری است که در قرون وسطی تا عصر روشنگری غربیها می کردند که متوجه اشتباه خود شدند. ظهور شرق شناسی برای این بود که اشتباه غرب(منهای اهداف خاصی که داشتند) در این مورد اصلاح شود. با راه اندازی مجموعه های تخصصی غرب شناسی با نگاهی آسیب شناسانه به آراء و نظریه های آنها بپردازیم.
نظر شما