به گزارش خبرگزاری مهر، "سرگئی ریژنکف" در این مطلب که از وی در نشریه "سناریوها" ضمیمه روزنامه نزاویسیمایا گازتا به چاپ رسیده آورده است: تقریباً یک سال زمان برای دو رهبر فعلی روسیه باقی مانده تا با هم در باره اینکه چه کسی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری شرکت کند هماهنگ شوند. هماهنگی این مسئله کار سادهای نخواهد بود. دیمیتری مدودف به تدریج درجه مقبولیت خود را بالا می برد در حالی که سطح مقبولیت ولادیمیر پوتین مانند سابق بالا باقی مانده است. مدودف رهبر رسمی کشور است در حالی که ولادیمیر پوتین رئیس دولت و رهبر حزب حاکم میباشد.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: مدودف نه برای مبارزه بر سر قدرت بلکه برای داشتن مواضع محکم در چانه زنی با ولادیمیر پوتین به هنگام هماهنگی شرکت آنها در انتخابات سال 2012 به حمایت وسیع مردم علاقمند است. او بیمیل نیست گروههای مختلف جامعه مستقل مدنی را به طرف خود جلب کند ولی قبل از همه بدان امیدوار است که میزان طرفداران خود را افزایش دهد و بعضی گروههایی را که به ولادیمیر پوتین وابسته هستند، به طرف خود جلب نماید.
بالاخره زندگی سیاسی کشور بعد از هماهنگی مسئله سال 2012 هم به پایان نخواهد رسید. بسیار خوب خواهد شد چنانچه دوره دوم ریاست جمهوری مدودف هماهنگ شود. ولی اگر این نتیجه حاصل نشود، او باید منابعی داشته باشد که در عرصه سیاست برای خود نقش مهمی حفظ کند و تا زمانی صبر کند که دورنمای ریاست جمهوری جدید برای او فراهم شود (سن او چندان بالا نیست که از این امر قطع امید بکند). در جریان هماهنگی ریاست جمهوری آینده ممکن است مسئله "معاوضه جبرانی" مطرح شود. مقدار این معاوضه با توجه به وزن سیاسی مدودف که به مقام رسمی ریاست جمهوری ربطی ندارد، تعیین خواهد شد.
در هر حال، دستاورد بزرگ دیمیتری مدودف است که مسئله هماهنگی انتخابات سال 2012 مطرح شده است. او میتوانست فقط "جانشین" و "حافظ منافع" باقی بماند و حتی به فکر رقابت با رفیق ارشد خود نباشد. در این صورت او نمیتوانست به تغییر این وضع در آینده امیدوار باشد. ولی او راهبردی پیدا کرد که میتواند او را به آینده سیاسی مستقلی ببرد که در این شرایط ولادیمیر پوتین مجبور است از رقیب بالقوه خود حساب ببرد. پوتین موفق نشد از توسعه این راهبرد مدودف ممانعت کند که این امر به ضرر او تمام شد.
این وضع میتواند با استفاده از "نظریه بازی" تعبیر شود: "بازی به صورت همکاری" که پوتین و مدودف به منظور حل و فصل صحیح مسئله سال 2008 شروع کرده بودند و بر اساس آن ائتلاف حاکم خود را تشکیل دادند، ناظر بر آن بود که در صورت وقوع "خیانت" (برکناری ولادیمیر پوتین توسط دیمیتری مدودف از مقام نخست وزیر یا سرنگونی دمیتری مدودف توسط پوتین) هر یک از اعضای گروه حاکم میتوانند نفر دیگر را مجازات کنند. اگر تلاشی در جهت برکناری پوتین به عمل میآمد، او میتوانست شبکههای اداری، حزبی، تجاری و رسانهای را که به او وابسته هستند، علیه دیمیتری مدودف بسیج کند. دیمیتری مدودف در صورت رفتار خصمانه پوتین میتوانست سعی کند آن را به مثابه یک شورش سرکوب کند. خطر متقابل آغاز "جنگ بدون قواعد" و توجه به عواقب منفی این امر باعث شد که "خیانت" اعضای ائتلاف حاکم غیر قابل تصور شود.
ولی هیچ گونه مجازاتی در ازای "عدول تدریجی" از اجرای برنامه مشترک وجود نداشت که رئیس جمهور فعلی از همین امر استفاده کرد. وقتی که او بدون ویران کردن طرح فعلی همکاری در چارچوب "همکاری بازی" به تبدیل کردن منابع مقام ریاست جمهوری به منابع سیاسی پرداخت، نخست وزیر مجبور شد وارد بازی شود ولی او نمیتوانست اقدام شدیدی اتخاذ کند تا با ضربه مقابله به مثل روبرو نشود. به عبارت دیگر، بازی مبتنی بر همکاری تحت تأثیر الگوی بازی دیگر قرار گرفت که نام متداول آن chicken است: حریفان به سوی همدیگر حرکت میکنند و کسی که از خط مستقیم منحرف شود، بازنده محسوب میشود. ولی اگر هر دو حریف به حرکت به سوی همدیگر ادامه دهند، هر دوی آنها سر خود را میشکنند. اگر موضوع را از این زاویه در نظر بگیریم، هماهنگی مواضع در آستانه انتخابات سال 2012 به معنی تلاش برای اجتناب از شکستن سر خود است. در حال حاضر برخورد شدید بین دو رهبر نمیتواند امری غیر قابل اجتناب محسوب شود.
اولاً، محافل سیاسی گزینه امتناع هر دو رهبر از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و معرفی یک شخص ثالث مورد اعتماد برای این مقام را مورد بحث و بررسی قرار میدهند. به نظر ما، این راهحل هم منطقی است و هم تحققناپذیر زیرا ائتلاف حاکم دوگانه بعد از تبدیل شدن به ائتلاف حاکم سهگانه با همین مسایل امروزی روبرو خواهد شد ولی به صورت پیچیدهتر. ثانیاً، دو رهبر میتوانند در انتخابات شرکت کنند تا طرف برنده را تعیین کنند. ولی اگر اختلاف آرا بین برنده و بازنده زیاد باشد، ما شاهد بازگشت به حکومت تک نفری خواهیم شد. اگر نتیجه انتخاباتی آنها نزدیک به هم باشد، فعالیت ائتلاف دستهجمعی ادامه خواهد یافت. این امر ناشی از آن است که بازنده نمی تواند با تشکیل اپوزیسیون واقعی برنده را مجازات کند چرا که در این صورت ضربه مقابله به مثل خواهد خورد. درست است که در این شرایط نهاد ریاست جمهوری حالت دمکراتیک تری پیدا خواهد کرد ولی در حقیقت امر مانند سابق حاصل توافقات بین ارکان رژیم خواهد بود.
در صورت شرکت هر دو رهبر در انتخابات، امکانات رقابتی نیروهای سیاسی حامی رهبران گسترش خواهد یافت زیرا مدودف ناگزیر مجبور خواهد گردید به بعضی احزاب متکی شود. در این صورت تعدادی از احزاب مخالف میتوانند به احزاب وابسته به رژیم تبدیل شوند که در این صورت انگیزههای رقابتی برای همه احزاب افزایش خواهد یافت. این روند در حد زیادی به روند "توسعه آهسته دموکراسی" در برزیل در سالهای 1980-1960 شباهت پیدا کرده و میتواند دهها سال ادامه یابد.
البته، نمیتوان احتمال شکست کامل هماهنگی منافع طرفین را منتفی کرد. در این صورت، مناقشه آنها از راه غیر انتخاباتی یا در جریان انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری حل خواهد شد. این گزینه باعث پیروزی یکی از رهبران، توسعه دمکراسی یا برقراری هرج و مرج در کشور خواهد شد. این چشمانداز برای طرفین مناسب نیست زیرا باعث از دست دادن نظارت بر اوضاع خواهد شد. به همین علت اعضای ائتلاف حاکم باید راه هماهنگی مسئله سال 2012 را ترجیح دهند. در هر حال، هماهنگی منافع دو رهبر باعث خواهد شد که سهم شخصی دیمیتری مدودف به خزانه حمایت مردمی از رژیم اضافه شود.
از مراتب فوق میتوان نتیجه گرفت که عضو لیبرال ائتلاف حاکم (دیمیتری مدودف) برای اجرای خط توسعه دمکراسی در کشور کوچکترین انگیزهای ندارد. اگر تشکیل ائتلاف با گروههای مخالف از دست او بر میآمد، او میتوانست در این مسیر حرکت کند ولی نیروهای راستگرا نمیتوانند حمایت اکثریت مردم را به دست آورند. ولی نیروهای سیاسی دیگری که می توانستند تکیه گاه مدودف شوند، بسیار مجزا، تشکل نیافته و فاقد بصیرت و تجربه سیاسی هستند.
نمیتوان انتظار داشت که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری چیزی تغییر کند. بدیهی است که مخالفان در صورت تمسک به راهبردهای جاری خود نمیتواند بعد از انتخابات هم نتایج ملموسی به دست آورند. هدف نیروهای سیاسی مخالف در رابطه با مسئله سال 2012، اجتناب از تشدید رژیم سیاسی، پیدا کردن تکیه گاه وسیع در جامعه مدنی و وادار کردن رژیم به حساب بردن از نیروهای مخالف است. رژیم فعلی تنها در سیاست واقعی برتری عظیمی دارد ولی در نبرد بر سر اذهان مردم از این برتری برخوردار نیست.

ضمیمه روزنامه نزاویسیمایا گازتا در تحلیلی درباره تحولات داخلی روسیه و انتخابات آتی ریاست جمهوری این کشور در مطلبی تحت عنوان "راه دشوار هماهنگی" می نویسد: رئیس جمهوری و نخست وزیر روسیه باید برای انتخابات آتی هماهنگ باشند و از شاخ به شاخ شدن با یکدیگر پرهیز کنند.
کد خبر 1228706
نظر شما