به گزارش مهر، "هو جین تائو" به عنوان رئیس جمهور کشوری وارد آمریکا شد که رشد اقتصادی آن در سال 2010 در حدود 10.3 درصد اعلام شد اما ایالات متحده در سال گذشته روزگار چندان مناسبی را تجریه نکرد.
اقتصاد نابرابر چین و آمریکا
بر همین اساس بدهی های آمریکا در حال حاضر در بالاترین میزان قرار دارد که از مرز 14 تریلیون دلار گذشته است. این میزان بدهی دولت آمریکا نشان می دهد که هر شهروند این کشور مبلغی به میزان 45 هزار و 300 دلار بدهکار است.
کسری بودجه یکی از مشکلات اصلی آمریکاست و می تواند ضربه ای مهلک را بر اقتصاد این کشور بزند، چنانچه بسیاری از اقتصاددانان و بسیاری از مقامات این کشور در این باره هشدارهای جدی را مطرح کرده اند.
بدهی دولت آمریکا هم اکنون بسیار مشکل آفرین شده و راه حل آن نیز بسیار دردآور است. مقامات اقتصادی دولت اوباما طی یک طرح اصلاحاتی قصد دارند تا سال 2020 حدود 4 تریلیون دلار از کسری بودجه را کاهش دهند. این طرح شامل کاهش هزینه های داخلی و نظامی و از جمله بیمه های سلامتی دولت فدرال است.
"یوآن"؛ کلیدی ترین اختلاف آمریکا با چین
یکی از کلیدی ترین محورهای اختلاف آمریکا با چین آن است که واشنگتن پکن را متهم می کند که برای حفظ رشد اقتصادی خود ارزش یوآن را پائین نگه داشته تا از این طریق و با توجه به حجم گسترده صادرات خود به مازاد تجاری قابل توجهی دست پیدا کند.
اختلافات بین چین و آمریکا بر سر ارز این کشور یعنی یوآن ازماهها پیش رابطه دو طرف را به چالش کشانده و با توجه به حجم گسترده صادرات چین به آمریکا، واشنگتن در برابر پکن از کسری تجاری چند میلیاردی رنج می برد.
موارد دیگر مورد اختلاف
درکنار لیستی طولانی از مسائل مورد رقابت و اختلاف در عرصه سیاست و اقتصاد، اکنون رقابتهای نظامی نیز به چالش فعلی دو کشور تبدیل شده است.
چین طی روزهای گذشته اولین بمب افکنهای مدل j-20 خود را معرفی کرد.علاوه بر این نیروی دریایی چین، موشکهای ضد کشتی جدیدی را به نمایش گذاشت که قادر هستند ناوهای هواپیما بر آمریکا را غرق کنند، علاوه بر این چین در حال ساخت یک زیر دریایی اتمی جدید نیز است.
به نظر میرسد که تمرکز فعلی چین روی قوای هسته ای با هدف واکنش به تلاشهای واشنگتن باشد. آمریکا اکنون برای تقویت توانمندیهای امنیتی خود در حوزهی آسیا – اقیانوس آرام تلاش می کند. آمریکا با تقویت توانمندیهای نظامی خود سعی دارد که خود را به عنوان قدرت برتر در این منطقه ثابت کند.
برهمین اساس مورد تایوان نیز یکی دیگر از موارد اختلافی چین و آمریکا است که به نظر می رسد واشنگتن از تایوان به عنوان یک اهرم در برابر پکن استفاده می کند.
ایران نیز موردی است که آمریکا و چین در مورد نحوه تعامل با آن مشکل دارند و نزدیکی پکن با تهران موجب نگرانی واشنگتن است.
و اما کره شمالی، موردی است که یکی از اصلی ترین موانع آمریکا در آسیا محسوب می شود و گفته می شود که چین با حمایت های آشکار و پنهان خود از پیونگ یانگ از آن به عنوان اهرمی در برابر امریکا استفاده می کند.
تفاوت دیپلماسی چین و آمریکا
در حالی که تمرکز دیپلماسی عمومی آمریکا بر کشورهای اسلامی است، سرمایه گذاری سنگین چینی ها در دیپلماسی عمومی نگرانی کارشناسان آمریکایی را برانگیخته است. دیپلماسی عمومی آمریکا از 11 سپتامبر سال 2001 بر مقابله با تروریسم تمرکز پیدا کرده و این در حالی است که چین در حال گسترش روابط خود با کشورهای مختلف بویژه کشورهای مسلمان است.
چینی ها با هدف پیشبرد الگوی حکومتی خود، سرمایه گذاری های سنگینی در دیپلماسی عمومی انجام داده اند که برگزاری المپیک پکن و نمایشگاه اکسپوی چین فقط اقدامات آشکار چینی ها در راستای این استراتژی است.
راهکار آمریکا برای مقابله با چین
اقتصاد پویا، توسعه توانایی نظامی، گسترش دیپلماسی عمومی و نفوذ در حوزه هایی که تا چند سال قبل جزو حوزه نفوذ آمریکا محسوب می شدند موجب شده تا واشنگتن نیازمند سیستمی جدید از محرکها و تهدیدها باشد تا چین را به همکاری بیشتر با خود وادار کند.
یکی از این تشویق ها گسترش روابط تجاری واشنگتن با چین است و اما در مورد تهدیدهای آمریکا نیز می توان گفت که از چند هفته قبل و همزمان با سفر "رابرت گیتس" به آسیا تهدیدها علیه چین به نمایش درآمد.
گیتس در این سفر به صراحت از چین خواسته بود تا در مورد توسعه توان نظامی خود تجدید نظر کند و از همین رو به بهانه مقابله با کره شمالی دست به عقد قراردادهای جدید نظامی با کره جنوبی و ژاپن زد.
علاوه بر آن به نظر می رسد که آمریکا از موضوع ارتباط خود با تایوان و همچنین موضوع حقوق بشر در چین به عنوان اهرم هایی برای فشار بر پکن استفاده می کند و با بهره جستن از آنها تلاش می کند تا همچنان خود را بزرگترین قدرت جهان نشان دهد تا شاید از این طریق بتواند از تبدیل شدن "اژدهای زرد" به یک ابرقدرت جدید جلوگیری کند.
نظر شما