به گزارش خبرنگار مهر، آیدین آغداشلو در نشست بررسی آثار پنجمین نمایشگاه تجسمی جوان که عصر دیروز دوم بهمن در موسسه فرهنگی هنری صبا برگزار شد، گفت: نسل من آرام آرام باید فضا را برای جوانها خالی کند و سایه سنگینش را کنار بکشد. زمانی نسل گذشته در نهایت حسن نیت برای اینکه بخواهد کمکی به نسل جوان بکند مانده بود ولی باید این را بدانیم که سایهاش سنگین شده است. به همین دلیل است که مدتی خود را کنار کشیدهام.
وی با بیان اینکه به دلیل دعوت گودرزی دیباج و حبیبالله صادقی نتوانسته است در این جلسه شرکت نکند، اظهار داشت: هنر معاصر را میتوان از هر زاویهای نگاه کرد. اما متاسفانه گاهی این نگاهها مطلق میشود. اینکه هنر را فقط مدرن، معنوی، معاصر یا مذهبی بدانیم درست نیست. من از این خط کشیها فاصله گرفتم و گذاشتهام ذهنم آزاد فکر کند. هر موقعی اثری دارای خصایصی از میراث گذشته و دوران معاصر باشد من را خوشحال میکند.
آغداشلو افزود: این باید و نبایدها از کجا میآید. باید و نبایدها در کار هنوز هر قدر با نیت خیر باشد مسدود کننده است. من از دیدن آثار این نمایشگاه لذت بردم اما این را بگویم قبل از دیدن کارها فکر میکردم از آن دسته نمایشگاههایی است که با یک گزینش مشخص و مجموعه باید و نبایدهای رایج شکل گرفته است.
این منتقد هنری در مورد آثار پنجمین جشنواره هنر تجسمی جوان عنوان کرد: وقتی آثار را نگاه کردم متوجه شدم نمونههای آن را در نمایشگاههای دیگری که برای جوانان برگزار شده بود همچون پردیس ملت، نگارخانه هما و ... دیدهام. این برایم بسیار جذاب بود و به برگزارکنندگان تبریک میگویم چون از یک سو این آثار انتخاب و سلیقه آنها بوده و از سوی دیگر به نیروی گسترده، قوی و غیرقابل انکار جوانان برمیگردد.
آغداشلو در توضیح جزئیات این نمایشگاه گفت: من تا به حال داور، ناظر و رئیس هیئت داوران خیلی از نمایشگاههای جوانان بودهام. بالاخره یک سری از کارها برای نمایش روی دیوار انتخاب میشوند اما همیشه نوعی خطا در انتخاب انسان هست و باید این را در نظر بگیریم یک اثر برگزیده به خودی خود یک چیز قطعی نیست. من همیشه به جوانان می گویم مردود شدن یا برگزیده شدن تنها در همان لحظه است و بعداً مشخص میشود کدام کارها ماندگار هستند.
این نقاش در مورد آثار نسل جوان توضیح داد: اینکه اشاره کردهام مجموعه پرقدرت و پرمعنایی از نسل جوان زیر 25 سال در این جشنواره به نمایش گذاشته است، یکی از امیدوارکننده ترین نگرههایی است که نصیب بیننده میشود. شاید اولین چیزی که به ذهن هر فردی در بررسی این آثار برسد پراکندگی و مختلط بودن آنهاست.
وی ادامه داد: در کار هنر باید این گوناگونی را دید. جوانان ما از شهرهای مختلف و دنیاهای فکری گوناگون میآیند ولی وقتی با آنها صحبت میکنم متوجه میشوم آرزوهای یکسانی دارند. آرزوهایی به ظاهر کوچک اما بزرگ.
این مدرس هنر در مورد آرزوی جوانان اظهار کرد: آرزوی خیلی از آنها این است که چگونه در حراجهای خارجی مانند کریستی شرکت کنند. من همیشه جواب میدهم چنین حراجهایی تعیین کننده جایگاه آنها نیست. اما متاسفانه این برای آنها یک هدف شده در حالی که شرکت در این حراجها به مافیای بازار هنر برمیگردد و ربطی به جایگاه هنرمندان ندارد.
آغداشلو با اشاره به اینکه این آرمان و آرزوها موقتی است، عنوان کرد: به جز این آرمان قلابی که بعد از مدتی با روشنگری تفکر واقعی جایگزین آن میشود، بالاخره آنها به این نتیجه میرسند که حراجها داوری نهایی در مورد کارشان نیست و به همین دلیل تب و تاب این رویداد نیز از بین میرود چون حقیقت و درستی همیشه پایدار میماند. با تقلب میتوان شروع کرد ولی نمیتوان ادامه داد.
وی در بخش دیگری از این مراسم بار دیگر در مورد آثار این جشنواره توضیح داد: وقتی به این نمایشگاه نگاه میکردم از خودم پرسیدم جوانان ما دنبال چه هستند. این نمایشگاه را با خیلی از نمایشگاههای موفق دیگر مقایسه میکنم و میتوانم بگویم یک نقطه مشترک در میان تمام این نمایشگاهها وجود دارد و آن تاثیر استادها بر شاگردان است.
آغداشلو در مورد تاثیر استادان هنر بر شاگردان افزود: وقتی با دقت به کارها نگاه میکنیم میتوانیم بفهمیم جوانان ما نزد چه کسانی تعلیم دیدهاند. این مسئله از یک طرف ستودنی است مخصوصاً برای استادانی که معنا را منتشر میکنند. اما از یک نکته نباید غافل شویم اینکه وظیفه معلم این است که هنرمند را به راهی رهنمون کند که خودش معنا را کشف کند.
وی تصریح کرد: بسیاری از استادها گمان میکنند وظیفه شاگردان این است که او را تکثیر کنند. در حالی که اثر هر استادی حاصل تجربیات خودش است.
وی در پایان سخنانش این گونه نتیجه گرفت: باید دید این کارهای مختلف بازگوکننده چه دنیایی هستند این موضوع زمینه مطلوبی برای جستجوگری و تحقیق است. قطعاً مشترکات همه جشنوارههای مربوط به جوانان این است که در اغلب آثار ردپای استاد مشاهده میشود اما همه اینها زودگذر است هرچه در این جشنوارهها میبینیم ، اکنون جوانان است و مطمئناً کار آنها با اندوختن دانش و تجربه در طول زمان تغییر میکند و راه خودشان را پیدا میکنند.
حبیبالله صادقی نقاش و مدیر سابق مرکز هنرهای تجسمی در مورد نقاشی ایرانی گفت: از ابتدا نقاشان ایرانی به دنبال نشانههایی متعالی از عالم معنوی بودند. در کنار آثار پیشکسوتان امروز شاهد حضور نسل جوان هستیم و امیدواریم تاریخ ارزشمند هنر ایران چهرههای نورانی و ارزشمندی را در آینده شاهد باشد.
وی افزود: ما باید نگاه جهانی داشته باشیم و تنها به نسل گذشته یا صرفاً مکتبهای معاصر مانند پست مدرنیسم توجه نکنیم. این مستلزم یک نگاه هوشیارانه برای پیدا کردن راهی است که نقاشی معاصر ایران باید آن را بپیماید.
طاهر شیخالحکمایی مجسمه ساز و یکی از داوران پنجمین جشنواره هنر جوان در ادامه این نشست در مورد آثار ارایه شده اظهار کرد: آنچه در کارها دیدیم میتواند شروع موثر و خوبی برای هنر آینده ایران باشد. خوشبختانه جوانان ما وقتی در عرصههای جهانی قرار میگیرند حرفی برای گفتن دارند هرچند به قول آغداشلو حضور در نمایشگاههای خارجی تنها تعیین کننده جایگاه یک هنرمند نیست.
وی با بیان اینکه راهاندازی رشته مجسمهسازی در سال 71 در دانشگاهها به رشد و توسعه این هنر در کشور کمک کرده است، ادامه داد: معتقدم زمانی که فیلمها و کاریکاتورهای ما در دنیا حرفی برای گفتن دارند و گوی سبقت را از بسیاری از هنرمندان دیگر می ربایند، هنرهای تجسمی نیز این شایستگی را دارد و اگر به آن توجه کافی شود میتواند در جهان امروز حرفی برای گفتن داشته باشد.
مرتضی گودرزی دیباج مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در جمعبندی این نشست گفت: اگر مدعی یک تمدن بزرگ هستیم عرصه هنرهای تجسمی ما ضمن اینکه نقاط پرافتخاری دارد و به مدد فعالیتهای فردی رشد کرده است با این حال باید این را بگویم که با وجود تمام شعارها و تاریخ گذشته خبرهای خوبی نداریم.
وی در مورد این مدعای خود توضیح داد: اگر به آثار نگاه کنیم میبینیم خیلی از جوانان ما ضمن تجربههای خوب فوقالعاده کم تجربه هستند به این معنی که بیشتر آنها به خاطر شرکت در جشنوارهها و نمایشگاهها بسیار شتابزده عمل میکنند و فرصت عبور از گذشتگان خود را ندارند. اما این تنها شامل گذشته خودمان نمیشود حتی از گذشته غرب هم خوب عبور نکردهاند.
گودرزی دیباج در مورد جوانان عنوان کرد: در آمارگیری که انجام شد بخش وسیعی از دانشجویان هنر گفته بودند که خود را از دیدن نمایشگاههای خوب و حتی بد بینیاز میبینند. با اینکه به نظر من حتی دیدن یک نمایشگاه بد هم در کار یک هنر تاثیر میگذارد. متاسفانه این روند در پایتخت که داری نگارخانههای بیشتری است به مراتب افزونتر دیده میشود و گاه هرچه امکانات گسترش مییابد محرومتر هستیم.
وی با بیان اینکه آبشخور تصویری ما متشتت شده است گفت: ما باید مواظب رسانهها باشیم. منظور من تنها رسانههای خارجی نیست. یکی از آسیبهای بزرگ زمانه ما تلویزیون است. چون خلاقیت، تفکر و مطالعه را از آدمها میگیرد و توصیه من به نسل جوان این است که خود را بینیاز از تحقیق و پژوهش ندانند.
نظر شما