اين نويسنده و كارشناس فرهنگي كه عضو شوراي تاليف كتاب هاي درسي سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش است ، در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، با بيان اين مطلب افزود : نبايد اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه زيرساخت و زيربناي ادبيات معاصر ، ادبيات كهن ماست و كسي كه به اين اصل ، آگاهي نداشته باشد ، صلاحيت اظهار نظر درباره ي ادبيات را ندارد.
دكتر حسن ذوالفقاريان تصريح كرد : در ادبيات كهن ايران ، نوآوري هايي وجود دارد ، اگر ما مفهوم نو بودن و كهنگي را در صورت ، قالب و فرم ندانيم ، طبعا در ادبيات گذشته ما هم حرف هاي نو وجود داشته و قدماي ادب ما نيزهميشه به دنبال سخن نو و تازه بوده اند .
اين نويسنده و مولف كتابهاي درسي خاطرنشان ساخت : علت امتياز شاعران ممتازي مانند حافظ به ديگران ، نوجويي و نوگرايي حافظ است ، نوآوري اين شاعر در پرداخت مسائل و بياني ديگر از موضوعات ، شعر او را نسبت به ديگراني كه ممكن است هم عصر با او باشند ، متمايز و برجسته كرد ، در دوره ي جديد هم نوپردازان شاخصي مانند ايرج ميرزا و ملك الشعراي بهار داريم ، با اين كه نامبردگان هيچگاه از قالب هاي شعر سنتي فاصله نگرفتند ، اما نوگرايي را در بيان جدي گرفتند نه در فرم و قالب ، اين واقعيت ، بايد در روزگار ما هم جدي گرفته شود كه نوگرايي دربيان ، مهم تر از فرم و قالب شعري است.
دكتر حسن ذوالقاريان با تاكيد بر اين كه ملاك خواننده شعر در خواندن شعر ، ادبيت اثر است ، گفت : براي خواننده شعر خوب ، فرم و قالب مهم نيست ، ممكن است يك قصيده بلند امروزي به اندازه صد شعر سپيد اثر گذار و كارآمد باشد و يا شعري سپيد از يك قصيده هم جلوه بيشتري پيدا كند.
خيلي ازشعرهاي " نيما " را كه مي خوانيم ، با وجودي كه اين شاعر در اوج و قله شعر نو قرار دارد ، حس و حال لازم و قابل انتظار به خواننده دست نمي دهد ، بنابراين كسي كه مي خواهد وارد حوزه ي ادبيات امروز شود ، بايد جاي پاي محكمي در ادبيات گذشته براي خودش كسب كند |
نام گوينده : دكتر حسن ذوالفقاريان |
دكترذوالفقاريان خاطرنشان ساخت : خيلي ازشعرهاي " نيما " را كه مي خوانيم ، با وجودي كه اين شاعر در اوج و قله شعر نو قرار دارد ، حس و حال لازم و قابل انتظاربه خواننده دست نمي دهد ، بنابراين كسي كه مي خواهد وارد حوزه ي ادبيات امروز شود ، بايد جاي پاي محكمي در ادبيات گذشته براي خودش كسب كند ، اگر اخوان ثالث هم به عنوان شاعري نوپرداز و چيره دست در عرصه ي شعر نو مطرح است ، به اين دليل نيست كه اين شاعر ، شعر نو گفته است يا پيرو نيما بوده است ، بلكه به دليل تامل و تعمق او در شعر گذشته و آثار قدماي ادبيات ماست و شعرش با تمام وجود ، وامدار سنت هاي خراساني است ، ويژگي باستان گرايي شعر او هم به همان فرهنگ و ادبيات خراسان بزرگ برمي گردد.
وي گفت : ادبيات كهن و ادبيات معاصر درتقابل با يكديگر نيستند ، بلكه در راستاي هم قرار دارند ، آنچه مهم است ، نقاد بودن مردم است ، چرا كه قدرت نقد و تشخيص خوانندگان هرچقدر بالاتر باشد ، به نفع ادبيات است .
نظر شما