بیش از سی و دو سال است که از تحرکات و خیزش مردمی ایران که به انقلاب اسلامی سال 1357 منتهی شد می گذرد و هر ساله و به مناسبتهای مختلف از ساخته نشدن سرودهایی که بتوانند به لحاظ ساختار، قدرت، احساس و همچنین زیبایی و تاثیرگذاری در حد و اندازه های سرودهای انقلابی دهه پنجاه باشد انتقادها می شود اما پیکان این انتقاد هرگز به هدف معینی نمی رسد چرا که سرود اساسا زاییده و فرزند شرایط روز اجتماع است آن هم اجتماعی که ملتهب و متلاطم است.
قطعا این تلاطم و برافروختگی میلیونی و ملی است که هنرمند را بارور می کند تا همچون آئینه ای تمام نما احساسات، مطالبات و خواستهای توام با خشم فروخفته سالیان نسلها را که چون توفانی سهمگین تجلی یافته است را بگیرد و درزیباترین نغمه حماسی به آنها بازگرداند و این اکسیر هنر زنده و همنفس با مردم همروزگار است که غوغا به پا می کند و سرودهای اینچنینی را جاودان می سازد.
ژاله خون شد در همان ایام جمعه سیاه و بعد از کشتار مردم انقلابی در میدان ژاله توسط حسن علیزاده ساخته و با گروه عارف اجرا شد و سرود خمینی ای امام ساخته حمید شاهنگیان نیز چند ماهی قبل از پیروزی خلق شد. حمید سبزواری در کتاب خاطرات خود «حال اهل درد» آورده است: سرود خمینی ای امام را قبل از پیروزی انقلاب سرودم یعنی وقتی که حضرت امام از نجف به پاریس رفتند و الله الله هم نخستین بار در روز 22 بهمن و روزی که رادیو و تلویزیون به دست مردم افتاد به گوش مردم انقلابی رسید. آهنگساز آن گفته است ماهها قبل از پیروزی انقلاب وبا الهام گرفتن از شعارهای مردم آن را مخفیانه ساخته است.
برای لمس بیشتر و بهتر نقش و تاثیر شرایط اجتماعی در کیفیت ساخت سرود می توان به شرایط خاص دیگری که دو سال بعد از پیروزی انقلاب پدید آمد اشاره کرد. در همان زمانی که رفته رفته ساخت سرود به لحاظ کمی و کیفی تنزل می یافت جنگ تحمیلی آغاز شد و یا ایجاد این جنگ بود که دوباره انرژی و پتانسیل ساخت آثار تاثیر گذار و ماندگار با موضع و محوریت نبرد و دفاع افزایش یافت و به همین دلیل هم هست که بعد از پایان این دوره های تاریخی دیگر سرود و قطعه ای حماسی که بتواند با توده های مردم ارتباطی تاثیرگذار برقرار کند و از نظر کیفی پهلو به پهلوی آثار دهه پنجاه بزند ساخته نمی شود.
نظر شما