دکتر کلایتون کراکت استاد مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا در مورد پیشروان اندیشه درهر یک از شاخههای معرفتی از جمله افلاطون و ارسطو در فلسفه و وبر و دورکیم در جامعه شناسی و مشخصههای این افراد به خبرنگار مهر گفت: پرسش در مورد سلطه و نفوذ مطلق اندیشه، پرسشی پیچیده و دشوار است.
وی تصریح کرد: بسیاری از اندیشمندان و فیلسوفان پیشرو مانند افلاطون و ارسطو در فلسفه و وبر و دورکیم در جامعه شناسی برای این بعنوان پیشرو مطرح هستند که از بنیانگذاران این حوزههای معرفتی به شمار میروند.
مؤلف "الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم" تأکید کرد: بعبارت دیگر حوزههایی که آنها مورد بررسی قرار دادهاند به صورت نظام مند پیش از آنها مورد بررسی قرار نگرفته است.
کراکت تصریح کرد: زمانی شخصی دارای نفوذ زیاد خواهد بود که دارای تخصص و دانش وسیع باشد. نفوذ داشتن و مؤثر بودن، اشخاص را پیشرو و پیشگام در اندیشه میسازد.
وی یادآور شد: اگر چارچوب که فرد در آن کنش و رفتار میکند به گونهای باشد که در آن پیش فرضها و اصول پیشینی حاکمیت داشته باشد در این صورت این چارچوب نفوذ و تسلط افراد پیشرو و صاحب اندیشه را محدود خواهد کرد.
کراکت در ادامه آرای توماس کوهن فیلسوف علم را مورد بررسی قرار داد و گفت: اگر بخواهم در این مورد بر اصطلاحات و آرای توماس کوهن در کتاب ساختار انقلابهای علمی سخن بگویم باید از تعبیر علم نرمال و انقلابی استفاده کنم.
استاد دانشگاه آرکانزاس مرکزی در ادامه یادآور شد: بر اساس آرای کوهن علوم نرمال در چارچوبهای پذیرفته شده توسعه و گسترش پیدا میکند. اگر شخصی در این چارچوبها و در علوم تسلط و مهارت پیدا کند بعنوان پیشرو شناخته خواهد شد.
وی یادآور شد : در این معنا، تسلط و نفوذ اندیشه و آرای شخص به خارج از حوزه گفتمانی سرایت نخواهد کرد و در خارج مرزهای گفتمانی جنبه مسلط نخواهد داشت و این سلطه به فراتر از مرزهای گفتمانهایی که در آن عمل میکند کشانده نخواهد شد.
کراکت در ادامه با اشاره به اینکه علوم انقلابی زمانی رخ میدهد که افراد پارادایم جدیدی را به وجود میآورند، گفت: در این حالت افرادی که این پارادایم را به وجود آوردهاند همان پیشروانی هستند که مورد سؤال شما هستند. به عبارت دیگر متفکر پیشرو در علوم انقلابی و به کسانی اطلاق میشود که پارادایم ایجاد کردهاند و پارادایم ساز هستند.
مؤلف "الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم" تأکید کرد: مهترین نمونه در مورد متفکر پیشرو و کسی که در قرن بیستم در فیزیک پارادایم ساز بود آلبرت اینشتین است.
وی افزود: بر این اساس متفکران پیشرویی که در حوزه معرفتی خود سلطه و نفوذ داشته باشند متصور خواهند بود. همچنین میتوانیم در آینده شاهد این باشیم که متفکران پیشرو در حوزههای معرفتی ظهور و پارادایمهای جدیدی را ایجاد کنند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اما اینکه چگونه و تا چه اندازه این متفکران پارادایم ساز وجود خواهند داشت قابل پیش بینی نیست. علت این امر این است که درک و فهم این موضوع فقط با اتفاق افتادن آن امر قابل فهم و درک خواهد بود.
کراکت در ادامه با اشاره به اینکه برای اینکه متفکری را پیشرو و پیشگام و دارای نفوذ بنامیم سه عامل و فاکتور باید وجود داشته باشند و مورد توجه قرار گیرد، گفت: عامل و مؤلفه اول تسلط و احاطه به آن معرفت و رشته است. عامل دوم نگاه و بینش وسیع و قدرت تخیل و تصور بالا برای دیدن چیزهای متفاوت که دیگران آنها را نمیبینند. سومین و آخرین شاخصه نیز کمی بخت و اقبال است. به این معنا که حوزه مطالعاتی مورد بررسی مهم و برجسته شود و در کانون توجهات قرار گیرد.
نظر شما