به گزارش خبرنگار مهر، هفته ماضی هفتهای بود که در آن سیدجواد روشن دبیر جشنواره تیاتر دانشگاهی ایران کف دست و جیب خالی خود را به وقایع نگاران عیان کرد تا اهل قلم و بیقلم بدانند که این جشنواره تیاتر و جماعت دانشجویای تیاتر دست و جیب خالیاند. جشنواره تیاتر دانشجویی همانگونه که از نامش میآید مختص دانشجویان بلاتکلیف تیاتر است که قصد دارند به جماعت بلاتکلیف تیاتر ایران افزون شوند!
آخر یکی نیست به این جوانها بگوید چرا قصد انجام چنین خبطی را دارید؟ شاید دلیل اول این اقدام کمبود محبت در میان خانوادهها باشد که باعث میشود برخی جوانان بلاتکلیفی را به باتکلیفی ترجیح دهند. دلیل دوم هم شاید این باشد که جوانان به الگوهای خود یعنی جماعت حرفهای بلاتکلیف تیاتر نگاه میکنند و خب هر کس به این الگوها نگاه کند سرانجامش معلوم است!
اما این جماعت دانشجو قصد قبول واقعیت را ندارند و مدام میگویند باید از ما حمایت شود. آخر وقتی دانشجو برای درس خواندن خود بهایی میپردازد باید برای تیاتر کار کردن هم بهایی بپردازد. چه کسی گفته که برای بلاتکلیف شدن عدهای جوان مقامات باید پول بدهند؟! آخر چرا باید دانسته جوانان خود را به سوی بلاتکلیفی سوق دهیم؟!
این جشنواره تیاتر دانشگاهی که جواد روشن (دبیر جشنواره را میگویم) مدام بیپولی آن را به رخ میکشد باید بداند که جوانان باید روی پای خود بایستند و اگر میخواهند کاری کنند باید پولش را خود در بیاورند! دانشجو به دانشگاه میآید تا دیگر دست نیاز به پول تو جیبی پدر دراز نکند. بعد حالا برخی جماعت بلاتکلیف تیاتر دانشجویی خواستار این پول تو جیبی از مسئولان دانشگاه هستند!
آخر احترام به بزرگتر گویا میان این جماعت دانشجوی تیاتری همچون کبوتری پر کشیده و قصد بازگشت هم ندارد! آخر یکی نیست به این جماعت بگوید اگر جیب جشنوارهتان خالی است دلیلش شمایید! آستین بالا بزنید و کار کنید و عرق بریزید و برای جشنواره خود پول دربیاورید و اینقدر چشم به دست بزرگترتان ندوزید. اگر هم خسته شدید و دیگر نتوانستید تیاتر اجرا کنید ایرادی نیست زیرا سرتان را بالا میگیرد و فخر میفروشید که جشنوارهتان پولدار است حال اگر تیاتری در آن اجرا نمیشود مهم نیست!
دبیر جشنواره در بین وقایع نگاران مدعی شده که جشنواره تیاتر دانشگاهی مظلوم و محروم است. یکی نیست به این جوان بگوید پسرجان "تو مو میبینی و مسئول دانشگاه پیچش مو!" اگر مسئولان دانشگاه به جشنواره تیاتر دانشگاهی پول نمیدهند به این دلیل است که شما جوانان تیاتری که قصد بلاتکلیف شدن دارید از این کار حذر کنید!
اگر هم مسئولان دانشگاه از شما جوانان مشتاق بلاتکلیف شدن در عرصه تیاتر پول میگیرند تا تحصیل کنید دلیلش این است که قدر آن بلاتکلیف شدن را بدانید! زیرا اگر بهایی نپردازید که ماحصل کار برایتان ارزشی نخواهد داشت!
پس میبینید که مسئولان دانشگاه هدفی جز رشد شما دانشجویان مشتاق بلاتکلیفی در تیاتر ندارند! این را گفتم که این روشن (دبیر جشنواره را میگویم) دیگر لب به شکوه نگشاید و مدام تقاضای پول نکند! وقتی دبیر جشنواره چنین ادعایی کند جماعت مشتاق بلاتکلیفی هم دنبالش را میگیرند و سرانجام همگی به جای بلاتکلیفی به ناکجاآباد میرسند!
انصراف میدهم تابگویم هستم!
در هفته ماضی یکی از جماعت حرفهای بلاتکلیف تیاتر با تمام وجود طعم این بلاتکلیفی را چشید! بزرگترهای این جماعت تیاتری هم گاهی باور نمیکنند که بلاتکلیفاند و مدام دست و پا میزنند تا بگویند اینگونه نیست. رحمانیان نام کارگردانی است که در میان این جماعت سر و دستی بالاتر قرار دارد از هم سن و سالهای خود.
این کارگردان که بر خلاف واقعیت بلاتکلیفی بارها تیاترهایی را بر همدستان و همرزمان خود به صحنه برده باز هم تصمیم گرفته به صحنه بیاورد اثری تیاتری را در نقض واقعیت بلاتکلیفی. این بار قصد رحمانیان حضور در جشنواره تیاتر فجر بود و عرض اندام در این وادی عجیب و غریب که کس نمیداند معیار حضور در این وادی چیست و چگونه است!
مغز کلام اینکه رحمانیان با جماعتی از خوشنامان بازیگری تیاتر به داخل میدان آمد و جمعی را مشتاق کرد تا شاهد بلاتکلیفی عدهای شوند که خود به بلاتکلیفیشان معتقد نیستند. همه در انتظار بودند که ناگهان رحمانیان گفت "انصراف میدهم تا بگویم هستم!"
همه به تکاپو افتادند که آقا ماجرا چیست کاشف به عمل آمد که برای اینکه به رحمانیان ثابت شود عضوی از جماعت بلاتکلیف تیاتری است بخش اعظمی از مکتوبش را که برای اجرا قلم زده بود، حذف کردند.
اما عجب زرنگ آدمی است این رحمانیان! وقتی دید که بلاتکلیف است و باید این مهم را قبول کند دست به اقدامی انتحاری زد و قصد داشت که نشان دهد بلاتکلیف نیست پس گفت "انصراف میدهم تا بگویم هستم!". اما ما همه و به حتم رحمانیان هم میداند که جماعت تیاتری بلاتکلیفترین جماعت تیاتری دنیاست مگر اینکه عکسش ثابت شود!
نور به جای تابلو و کاغذ!
دبیر جشنواره تیاتر فجر در اقدامی عجیب که باعث جلب توجه تمام اندیشمندان و دانشمندان و فرهیختگان و مخترعین و مکتشفین جهانی شده اعلام کرد که از این پس از نور بهره خواهد برد برای تبلیغات جشنواره تیاتر فجر به جای تابلو و کاغذ! واحیرتا! چه رخدادهایی که در قرن حاضر به وقوع نمیپیوندد! پیش از این و در قرون گذشته کسی به ذهنش هم خطور نمیکرد که روزی زندگی چنین شود!
دبیر جشنواره تیاتر فجر با یقین و باور کامل اعلام کرد که ساختمان قدیمی تیاتر شهر طهران و باقی سالنهای تیاتری را با نور چنان تزیین کند که فرنگیهای مقیم تهران انگشت تعجب بر دهان بگیرند و بنگرند که دبیر جشنواره تیاتر ایرانی چه میکند!
نظر شما