پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۸ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۲۷

اندیشه و متفکران پیشرو-33/

با پرسش به سراغ اندیشه‎های متفکران پیشرو برویم

با پرسش به سراغ اندیشه‎های متفکران پیشرو برویم

استاد گروه فلسفه دانشگاه تبریز درمورد شیوه مواجهه با متفکران پیشرو گفت: با آنها همراه شویم و در این مرحله هدف آنها را درک کنیم و سعی کنیم از آنچه که آنها برای مقتضیات زمانه خودشان بیان کرده‏اند برای خودمان استفاده کنیم و نیازهای خودمان را رفع کنیم.

دکتر مصطفی شهرآئینی درمورد پیشروان اندیشه در هر شاخه معرفتی برای مثال افلاطون و ارسطو و کانت در فلسفه و وبر و دورکیم در جامعه‌شناسی و شاخصه‎هایی که یک متفکر را پیشرو می‌‎کند به خبرنگار مهر گفت:  من آن قدری که دکارت و بیکن و گالیله را در فلسفه پیشرو می‎دانم کانت را پیشرو نمی‎دانم. تشخیص مقتضیات زمانه و نیازهای انسان همان دوره‏ای که زندگی می‎کردند از شاخصه‎هایی است که باعث می‎شود متفکری پیشرو و پیشتاز باشد. برای مثال در یونان باستان بزرگانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو نیاز آن زمان دولت شهر آتن را متوجه شدند و به مبارزه با سوفسطائیان پرداختند که این مسئله باعث شد که روح تازه‏ای در دولت شهر آتن دمیده بشود.

وی افزود: آنهم دیالکتیک نوع سقراطی و بعد عقل گرایانه افلاطونی ارسطویی بود اما آنچه که بعد در دوره مدرن باعث پیشرو و پیشتاز بودن متفکرانی مثل دکارت و بیکن و گالیله شد درواقع مواجهه با شکایت فراگیری است که از دوره قرون وسطی و رنسانس ایجاد شده بود. اینکه یک نوع یأس حاکم به روحیه مردم شده بود و اینکه کاری از کلیسا برنیامده بود و درفلسفه هم هرکس حرف پراکنده‎ای برای خودش می‎زد. پس شکاکیت تنها راه می‎نمود و دکارت از همین شکاکیت درست در جهت عکس استفاده کرد یعنی از شک برای حذف شک استفاده کرد به روش پرداخت و سعی کرد نشان دهد که ذهن آدمی این توانایی را دارد که در هر موقعیتی بسته به همان موقعیت یک تفکر نویی را ارائه بدهد و راهکارهای جدیدی را مطرح بکند.

این استاد گروه فلسفه دانشگاه تبریز در ادامه تصریح کرد: اگر در حوزه فلسفه اسلامی هم بخواهد چنین اتفاقی بیفتد اولین کار این است که نیاز انسان امروزی را متوجه بشویم و بعد سعی کنیم بر اساس پتانسیلهای فلسفه خودمان که داریم و بعد آن چیزهایی که از غرب ترجمه شده و اگر ترجمه نشده بازهم بیشتر ترجمه بشود تا بر اساس آنها یک نوع فلسفه از نوع ایرانی و بویژه به زبان فارسی ارائه بدهیم. روی زبان فارسی خیلی تأکید می‎کنم زیرا تا تفکر در زبان جای نگیرد به معنای دقیق کلمه وطنی نمی‎شود.

شهرآئینی درمورد شیوه موجه و درست گفتگو و مواجهه با این متفکران پیشرو همچنین اظهارداشت: چنانچه عرض کردم بهترین شیوه مواجهه با این متفکرین، اول رسیدن به یک همزبانی با این بزرگان است. چنانچه استاد داوری در مباحث مربوط به فلسفه تطبیقی متذکر می‏شود که نباید در مواجهه با متفکران غربی و یا شرق دور از راه اثبات و ابطال منطقی وارد شویم یعنی سعی کنیم بگوییم که کجای حرفشان غلط یا درست است یا با ما سازگاری دارد یا ندارد. باید اول به یک همزبانی و همداستانی با این متفکران برسیم و با آنها همراه شویم و درآن مرحله هدف آنها را درک کنیم و سعی کنیم از آنچه که آنها برای مقتضیات زمانه خودشان بیان کرده‏اند برای خودمان استفاده کنیم.

وی ادامه داد: یعنی به جای اینکه از متفکران پیشرو به عنوان یک متافیزیسین محض یک شخصیتهایی که فقط در عالم هپروت سیر می‎کردند یاد کنیم بیاییم ببینیم حرفهایی که زدند چه نیازی از انسان معاصر خودشان را حل کرد، ما هم سعی کنیم از آن حرفها برای رفع نیاز انسان معاصر خود استفاده بکنیم. اینکه صرفاً بگوییم ارسطو منطق را گفت کانت فلسفه استعلایی گفت یا هگل پدیدار شناسی روح نوشت از اینها راهکاری برای زندگی عملی بدست نمی‎‏آید. بیشتر باید سعی کنیم که بر اساس نیازهای خودمان از فلسفه استفاده کنیم.

این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه در مورد کم شدن این متفکران پیشرو در جهان معاصر هم گفت: برای اینکه علم یک حالت تخصصی و جزیی به خود گرفته و رشته‏های مختلف و متعددی دارد ایجاد می‎شود و این هم رو به افزایش است. به نظر می‏رسد که دیگر نوآوری به معنای دوران باستان و رنسانس و مدرن دیگر خیلی معنا ندارد. باید به مسائل از وجه نظرهای متفاوت نگاه کنیم نه اینکه الزاماً نوآوری بکنیم . باید بر اساس آنچه که گذشتگان گفتند نیازهای امروز را مورد توجه قرار دهیم.

شهرآئینی درپایان یادآورشد: علم وقتی همگانی شد تعداد آدمهایی که خیلی برجسته بشوند هم کمتر می‎شود در عوض تعداد متوسطین که فعال هستند بیشتر به چشم می‎آید، این هم عیبی ندارد بلکه حسن هم است.

کد خبر 1246801

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha