پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۸ بهمن ۱۳۸۹، ۱۷:۳۱

سالور:

با این شهرک دفاع مقدس نمی‌شود فیلم جنگی ساخت

با این شهرک دفاع مقدس نمی‌شود فیلم جنگی ساخت

سامان سالور کارگردان فیلم سینمایی "سیزده 59" معتقد است امکانات شهرک سینمایی برای ساخت فیلم‌های جنگی مناسب نیست و با این امکانات چیزی تحت عنوان فیلم جنگی نخواهیم داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی فیلم "سیزده 59" امروز دوشنبه 18 بهمن‌ماه با حضور سامان سالور کارگردان، جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده، شاهرخ فروتنیان، مهران احمدی و دریا آشوری بازیگر، شکور وظیفه شناس طراح جلوه های ویژه و شاهین امین مدیر نشست در سینمای رسانه برج میلاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست امین با اشاره به نگاه فیلمسازان جوان به مقوله دفاع مقدس گفت: من شخصا به فیلمسازانی که در دهه 80 وارد فضای فیلمسازی دفاع مقدس می شوند علاقه مند هستم و به نظرم جنگ یکی از بزرگترین اتفاقات معاصر جامعه ما است.

در ادامه سامان سالور با تاکید بر اینکه "سیزده 59" یکی از اتفاقات اجتماعی را روایت می کرد یادآور شد: نمی توانیم از کنار جنگ که یکی از بزرگترین اتفاقات کشور ما بوده است به آسانی بگذریم. پدر و عموی من  گذشته ای دارند که مملو از این خاطرات است. سال ها از دیدن پدرم محروم شدم چرا که به خاطر حضور او در جبهه نمی توانستیم او را ببینیم.

وی ادامه داد: من محصول شرایطی به نام جنگ هستم . داستان "سیزده 59" از فیلم "ترانه تنهایی تهران" اتفاق افتاد. درام و قصه می تواند تضادی که در جنگ وجود دارد را نشان بدهد. من در پاسخ به سوال خبرنگاری که می گوید با بیرون آمدن سید جلال از کما راحت برخورد کردیم باید بگویم که این یک قصه و پیشنهاد من برای حل این مشکل است. فکر می کنم با بیرون آمدن سید جلال از کما باید راحت و زود برخورد می کردیم تا قصه زودتر پیش برود. مهم این بود که اتفاق بیفتد و سید جلال از کما بیرون بیاید و این مساله می توانست تا اندازه زیادی به ریتم داستان کمک کند.

وی ادامه داد: نوع میزانسن ها باید به نحوی باشد که بیننده را خسته نکند. ما آگاهانه سعی کردیم برخورد آدم ها با تهران و مدرنیته تغییر و تحولات پیش آمده را نشان بدهد. همچنین به خاطر شخصیتی که آن فرمانده جنگ داشت سعی کردیم تنهایی شخصیت او را به طور کامل به تصویر بکشیم.

سالور با تاکید بر اینکه موضوع این فیلم را کمتر دیده ایم عنوان کرد: موضوع جذاب "سیزده 59" به کما رفتن فرمانده ای را روایت می کند که زمانی با تمام قوا و حتی خشونت برای سرزمینش مبارزه کرد. تغییری که در این سال ها ایجاد شده است برای مخاطب تا اندازه زیادی جالب است.

وی با اشاره به صحنه های ابتدایی فیلم گفت: هفت، هشت دقیقه اول فیلم جنگی بود و می خواستیم این چند دقیقه را به نحوی بسازیم که تماشاچی یک لحظه صندلی اش را ترک نکند. ابتدای فیلم مستند گونه است. سینمای جنگ ما معضلات بسیاری به خاطر شهرک دفاع مقدس دارد. دروازه قزوین در تمام کادرهای ما وجود دارد. کمبود امکانات در این شهرک به چشم می‌خورد. عوامل و گروه برای جا به جایی تانک خودشان دست به کار می شدند. در نهایت باید بگویم با وجود چنین شهرکی نمی توانیم فیلم جنگی بسازیم. پشت "سیزده 59" هیچ نهاد و ارگانی نبود و این فیلم با همه این مشکلات به صورت کاملا مستقل و خصوصی ساخته شد.

در ادامه این نشست جواد نوروز بیگی درباره ساخت این فیلم گفت: ابتدا از حضور پررنگ و تاثیرگذار پرویز پرستویی تشکر می کنم و اگر کمک  و مساعدت او نبود این کار به نتیجه ای که امروز رسیده است نمی رسید. در شهرک دفاع مقدس مشکلات بسیاری وجود دارد و اگر یک لحظه از این شرایط غافل شویم برای عوامل اتفاق ناگواری می افتاد. مثلا سر همین فیلم آقای پرستویی ترکش خورد اما تا آنجایی که توان داشتند به ما امکانات دادند.

سالور  در پاسخ به سوال خبرنگاری که معتقد بود باید به جای دریا آشوری از بازیگر دیگری استفاده می کرد توضیح داد: به نظرم دریا آشوری به خاطر سابقه تئاتری اش بازیگر خوبی است. زمانی که او جلوی دوربین بازی می کرد ما گاهی دوربین آقای سلامی را فراموش می کردیم و چشمانمان به خاطر بازی او تر می شد. به خاطر معصومیت و تازگی که چهره این بازیگر داشت او را انتخاب کردم.

آشوری در مورد این انتقاد گفت: بالاخره خدا یک سری از افراد را بیشتر دوست دارد و این سعادت هم نصیب حال من شد که بتوانم در کنار یک تیم حرفه ای و با کمک آقایان سالور و پرستویی و دیگر دوستان بازی کنم. من از این جهت که کمک های آقای پرستویی  و سامان سالور نصیب حالم می شد خیالم راحت بود و باران و بهار را به نحوی بازی کردم که همه آنهایی که این افراد را فراموش کرده اند به یاد بیاورند انسان های تنهایی هم در این شهر وجود  دارند.

کد خبر 1248301

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha