به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی داستان کوتاه انقلاب اسلامی بعدازظهر دوشنبه 18 بهمن با حضور محمدعلی گودینی، علی الله سلیمی و مجید پورولی کلشتری در سرای اهل قلم برگزار شد.
محمدعلی گودینی نویسنده و منتقد در این نشست گفت: نویسندگانی بودند که متعلق به جریان انقلاب نبودند اما قبل از انقلاب در مخالفت با رژیم شاه داستان مینوشتند. این طیف از نویسندگان در کار خود حرفهای بودند اما نویسندگان معتقد و متعهد کار خود را از صفر و با شروع انقلاب آغاز کردند بنابراین در دهه اول انقلاب تجربه چندانی نداشتند.
این نویسنده ادامه داد: نقطه اشتراک این دو طیف نویسندگان در مخالفتشان با رژیم شاه بود. نویسندگان چپ نیز از فقر و محرومیت در داستانهایشان سخن میگفتند اما این اشتراک تا حدود چند سال بعد از انقلاب بیشتر دوام نیاورد و این گروه راه خود را از مسیر داستان انقلاب جدا کردند.
گودینی گفت: نویسندگان متعهد با شروع جنگ به ادبیات جنگ پرداختند که البته این نوع ادبیات نیز معضلات مشابهی داشت و عاری از مطالب احساسی و شعارگونه نبود. به نظرم ادبیات دفاع مقدس امتداد ادبیات انقلاب اسلامی است و ادبیات دفاع مقدس برای خود نوعی از ادبیات انقلاب است. سالهای ابتدایی انقلاب نویسندگان معاند و چپ نیز فرصت انتشار آثارشان را داشتند ولی در این زمان به سیاهنمایی شرایط پرداخته و سعی کردند محاسن انقلاب را به نام خود مصادره کنند.
نویسندگان متعهد در آغاز کار بیتجربه بودند
نویسنده رمان "راز عمارت متروک" افزود: از ابتدای انقلاب تا شروع جنگ کنایه در آثار نویسندگان مخالف محسوس بود. این طیف بعد از مدتی به تکرار خود دچار شدند چون سیر داستانهایی را که پیش از انقلاب در تبلیغ عقایدشان مینوشتند بعد از انقلاب با رنگ و ظاهر دیگری، پی گرفتند. نویسندگان متعهد نیز در این زمان بی تجربه بودند و اکثرا کار خود را از حوزه هنری آغاز کردند.
وی گفت: چندین سال باید میگذشت تا نویسندگان انقلابی چارچوب و قواعد داستاننویسی را بیاموزند و بتوانند با داستانهایشان مقابل جریان معاند و سیاهنما بایستند. از این منظر در دهه دوم انقلاب با تمام شدن جنگ، ادبیات انقلاب فرصت بیشتری برای عرض اندام پیدا کرد البته تا آن زمان آثار داستانی بیشتر در قالب رمان بودند و داستان کوتاه سهم کمتری در ادبیات داستانی انقلاب داشت.
مشکل مهجور بودن زبان فارسی و کم کار بودن نویسندگانمان است
این داستاننویس ادامه داد: مشکل ما مهجور بودن زبان فارسی و کم کار بودن نویسندگانمان است. در حالی که ترجمه آثار داستانی دیگر کشورها در کشورمان بسیار زیاد است، ادبیات فارسی در داخل به نوعی منقبض شده است. به نظرم باید تدبیری اتخاذ شود که اگر 5 اثر ترجمهای به بازار راه مییابد به ازای آن داستانی نیز از فارسی به دیگر زبانها ترجمه شود و در دیگر کشورها عرضه شود.
گودینی گفت: عاملی که در داستانهای خارجی برای مردم ما جالب است نفس داستان خارجی نیست بلکه مخاطبان ایرانی علاقهمند آشنایی با فرهنگ دیگر کشورها هستند. باید بیشتر از فرهنگ کهن و غنی زبان فارسی بهره ببریم چون اگر ما از این گنجینه استفاده نکنیم دیگران از آن بهره خواهند برد. در همین زمینه یکی از داستانهای پائلو کوئیلو با برداشت از مثنوی مولوی نگاشته شده است.
نظر شما