به گزارش خبرنگار مهر، دکتر هادی وکیلی در نشست صبحگاهی آخرین روز از "همایش ملی معرفت دینی" که امروز چهارشنبه 20 بهمن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد به ارائه مقاله خود با عنوان" معرفت دینی از منظر علوم شناختی" پرداخت.
وی به اهمیت گسترده معرفت در علوم شناختی تأکید کرد و گفت: ما دو معرفت زمین یا دنیوی و معرفتهای دینی یا آسمانی داریم که در مورد این دو مطالعات زیادی از منظر علوم شناختی صورت گرفته است.
دکتر وکیلی افزود: معرفت، به طور واضح به سطح باورهای دینی انسانها نیز وارد می شود. به ویژه باورهای ما درباره نفس، جهان و خدا یا خدایان صورتهای اصلی معرفت دینی را تشکیل می دهند. برخی از معرفتهای دینی می توانند پایه های بیولوژیکی یا حتی به طور کامل معنوی داشته باشند.
وی به تعریف دورکایم در مورد معرفت دینی اشاره کرد و گفت: دینداری همواره کششی سراسر بین معنویت و بدن مندی(فیزیکالیسم) است و ما نمی توانیم دینداری مان را بر پایه های صرفا معنوی تعریف کنیم بلکه باورهای دینی ما اکتسابی است مگر در مورد کسانی که از طریق تجاربی ماورایی به بینش و باور دینی دست یافته اند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: گرچه ما در بیشتر مواقع چنین فرض می کنیم که باورهای دینی، اکتسابی هستند و در نتیجه، تمرکز ما به طور معمول بر باورهای دینی اکتسابی است. به نظر نمی رسد که معرفت، در باب شناخت دینی، در مقایسه با شناخت زمینی، از نقش محوری کمتری برخوردار باشد.
وی تصریح کرد: باورهای دینی انسانها از طریق معرفتهای زمینی شکل گرفته اند و در تمامی ادیان این پیش فرض وجود دارد که منابع بینش و باورهای دینی ما زمینی و دارای پایه های بیولوژیکی است که کار مؤمن این است که معرفتهای دینی را به سطح بالاتر سوق دهد.
وی با بیان اینکه شواهد تجربی، حاکی از آن است که معرفت، ریشه در سامانه های خاص مغزی دارد، تأکید کرد: در حال حاضر، نظریه های بدن مندی معرفت در روان شناسی شناختی، روان شناسی اجتماعی و عصب شناسی شناختی از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
دکتر وکیلی بر اهمیت نقش معرفت بدن مند از حیث دیدگاههای دینی، باورهای دینی و مناسک دینی تأکید کرد و گفت: البته نمی توان ادعا کرد که بدن مند، همه چیز را درباره نقش معرفت در تجربه دینی بیان می کند، اما بدن مندی نقشی اساسی در توضیح پدیده مورد بحث دارد.
در ادامه این نشست رضا دهقانی دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه علامه طباطبایی نیز به ارائه مقاله خود در مورد "هایدگر و الهیات" پرداخت و با بیان سه دوره اندیشه هایدگر به بازخوانی تاریخ متافیزک پرداخت و گفت: هایدگر ریشه فروکاستن دین به تجربه دینی را در متافیزک می داند.
امیر صادقی پژوهشگر گروه غرب شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در این نشست به پرسش "تجربه دینی به مثابه امری معرفت بخش؟" اشاره کرد و گفت: در عصر جدید و با گرایش به تجربه گرایی علمی یکی از شیوه های اصلی برای رد باورهای دینی سلاح به تجربه در نیامدن آنها بود.
وی افزود: تجربه بالقوه میتواند به مثابه واکنشی جدلی مفید باشد. اما برخی فلاسفه دین به جای استفاده صحیح از این امکان و تبدیل آن به فرصتی مناسب و در حد توانایی آن سعی کردند با فروکاهیدن دین و باورهای دینی به تجربه دینی کل مجموعه باورها را توجیه کنند و این امر خود تبدیل به نقطه ضعفی در مقابل مخالفان شد.
این پژوهشگر با مقایسه بین دو دسته از فلاسفه دین خداباور، تصریح کرد: انتظار توجیه قوی از تجربه دینی امری خوش بینانه است و حداکثر می توان با چشم داشتن توجیه ضعیف از تجربه دینی در سطح درجه دوم به سامان باورهای دینی پرداخت.
نظر شما