به گزارش خبرنگار مهر، کارن همایونفر که با ساخت موسیقی فیلمهای "سوت پایان" ساخته نیکی کریمی، "اسب حیوان نجیبی است " به کارگردانی عبدالرضا کاهانی در بخش مهمان،"مرگ کسب و کار من است" ساخته امیرحسین ثقفی، "گزارش یک جشن" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و "جرم" ساخته مسعود کیمیایی در بخش مسابقه ملی و همچنین فیلم "قصه پریا" به کارگردانی فریدون جیرانی و"یکی از ما دو نفر" ساخته تهمینه میلانی را در بخش نوعی نگاه بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر حضور دارد علاوه بر حرفه آهنگسازی در فیلم "اسب حیوان نجیبی است" نیز بازی کرده است.
این آهنگساز که موسیقی فیلم را از ساختار کلی فیلم جدا نمی داند معتقد است که فیلمنامه فیلم مبین موسیقی است که در فیلم روایت می شود و آهنگساز این موسیقی را کشف می کند. به اعتقاد همایونفر ساخت موسیقی فیلم ارتباط مستقیم به فیلمنامه دارد و در حقیقت مضمون داستان است که مختصات ساخت موسیقی فیلم را به آهنگساز می دهد وموسیقی دستگاهی و ترکیب آن با موسیقی ارکسترال فضای خوبی از نمایش یک زندگی شهری در صنعت سینما را ارائه می دهد.
همایونفر دراین گفتگوی مشروح در خصوص کم و کیف ساخت موسیقی برای فیلمهایی که در این دوره از جشنواره فیلم فجر به نمایش در می آیند و هچنین تفاوت دیدگاه صاحبان فیلم و تاثیر اختلاف دیدگاهها بر ساخت موسیقی فیلم سخن گفت.
* خبرگزاری مهر- گروه موسیقی : شما از جمله آهنگسازانی هستید که دراین دوره از برگزاری جشنواره فیلم فجر به لحاظ کمی بسیار پررنگ ظاهر شده اید. البته حضور آهنگسازان در فیلمهای مختلف در یک رویداد فرهنگی مانند جشنواره فیلم پدیده تازه ای نیست زیرا بسیاری از آهنگسازان به ویژه در جشنواره بیست و نهم با چند فیلم متفاوت حضور دارند از نظر شما این تعدد آثار باعث ایجاد نوعی تکرار در ساخت موسیقی برای فیلمهای مختلف نمی شود؟
- کارن همایونفر : اگر تفاوت در ساخت ملودی برای فیلمهای مختلف وجود داشته باشد و از سوی دیگر این تفاوتها در ماهیت اثر نیز شنیده شود بالا بودن تعداد آثار اشکالی ایجاد نمی کند و من هم به عنوان آهنگسازی که فیلمهای مختلفی در این دوره از برگزاری جشنواره فیلم فجر داشتم سعی کردم موسیقی متن هیچیک از فیلمها شبیه به هم نباشد. در این دوره از جشنواره فیلم موسیقی متن بسیاری از فیلمها را در گونه های متفاوت سینمایی ساخته ام که به جرات می گویم و این ادعا را می کنم که موسیقی تمام آثاری که در آن فعالیت داشتم با یکدیگر متفاوت است به عنوان مثال موسیقی فیلمهای "قصه پریا"ساخته فریدون جیرانی،"گزارش یک جشن" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ،"یکی از ما دو نفر"اثر تهمینه میلانی، "سوت پایان" ساخته نیکی کریمی و "اسب حیوان نجیبی است" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و "جرم" اثر مسعود کیمیایی از جهت دیدگاههای متفاوتی که هر یک از صاحبان اثر به سینما و جامعه اطراف خود دارند متفاوت است در نتیجه موسیقی فیلم هر یک از آنها نیز متفاوت خواهد بود و به اعتقاد من اگر تعداد موسیقی فیلمهایی که ساخته شده است به لحاظ کیفی حرف برای گفتن داشته باشد هیچ اشکالی ندارد ولی متاسفانه بدون درنظر گرفتن این تفاوتها عادت کرده ایم که یکدیگر را متهم کنیم.
*متهم به چه جرمی؟
- بسیار پیش آمده که آثار زیادی را به لحاظ کمی آهنگسازی کرده ام و همیشه هم متهم به زیاد کار کردن شده ام این درحالی است که به اعتقاد من وقتی کارها شبیه به هم نیست این کمیت به هیچ عنوان بد نیست و موسیقی متن فیلمهایی که در این دوره از جشنواره فیلم فجر ساخته ام نیز از این قاعده مستثنی نیست شاید برخلاف سایر آثارم این بار موسیقی به طور کامل در خدمت فیلم بود.
* فیلم "سوت پایان" یکی از آثاری است که علاوه براینکه در گونه سینمای اجتماعی ساخته شده رنگ و بوی سینمای مستند نیز در آن دیده می شد و به تبع موسیقی این فیلم هم باید با رنگ مایه های مستند همراه می بود اما نقش موسیقی تنها در تیتراژ پایانی فیلم پررنگ بود چرا؟
- من سینمای نیکی کریمی را هم در دورانی که به عنوان بازیگر مطرح بود و هم از زمانی که به عنوان فیلمساز فعالیت خود را آغاز کرد دوست داشته ام اما معتقدم که فیلم "سوت پایان" در کارنامه کاری کریمی یک حرکت رو به جلو است و می توان گفت که این فیلم در ژانر سینمای مستقل نزدیک به مستند اجتماعی ساخته شده و طبیعتا موسیقی این فیلم هم از روایت مستند گونه پیروی کرده است و من برای نشان دادن این مستند از ابزار موسیقی مدرن به اضافه موسیقی دستگاهی ایرانی به صورت بسیار کمرنگ بهره برده ام و در نهایت این روایت کمرنگ را در تیتراژ پایانی به طور کامل نشان داده ام و اینگونه نیست که موسیقی فقط در تیتراژ پایانی جلوه پیدا کند در واقع موسیقی پایانی فیلم چکیده مطلبی بود که در فیلم مطرح شد و اتفاق همین جنس موسیقی را در فیلم کاهانی هم به کاربردم.
*ولی فیلم کاهانی از روایتهای مستند گونه فاصله داشت و فیلمی کاملا داستانگو بود.
-"اسب حیوان نجیبی است " فیلم شریف و در نوع خود بسیار خاص بود این فیلم روایت بی هویتی آدمهایی بود که در تمامی لحظات زندگی دنبال راه چاره برای حل مشکلات خود هستند و به نظر من کاراکترهای موجود در این فیلم آینه تمام قد آدمهایی است که در اطراف خود بسیار می بینیم در واقع بیان کننده حالات روحی و حس و حال خودمان است و زمانی که فیلم به پایان می رسد موسیقی هم چکیده و به نوعی تایید فیلم را اعلام می کند درست برخلاف فیلم ابراهیم حاتمی کیا است که مسائل مختلف زندگی روز آدمهای جامعه و تنشهای موجود را بیان می کند از همین رو موسیقی این فیلم هم تمام این تنشها را تخلیه می کند.
*موسیقی فیلم"جرم"چطور؟
- سینمای مسعود کیمیایی چارچوب خاص خودش را دارد و همه عوامل باید در قالب سینمای این کارگردان حرکت کنند به همین دلیل موسیقی فیلم جرم هم منطبق با جنس سینمای کیمیایی بود. این فیلم فضای قبل از انقلاب و حال و هوای آن دوران را مطرح می کند و به اعتقاد من ذات صنعت سینما و تعریف موسیقی دراین صنعت در یک نگاه کلی با ذات سینمای کیمیایی بسیار متفاوت است. البته فیلم جرم اولین فیلمی نیست که با کیمیایی همکاری می کنم بلکه نخستین همکاری من با این کارگردان فیلم"سلطان" بوده است و امیدوارم بار دیگر خاطره خوش موسیقی فیلم"سلطان" در"جرم" نیز تکرار شود.
*سینمای حاتمی کیا هم سینمای مشخص و سر راستی است اما موسیقی در فیلمهای مختلف این فیلمساز متفاوت است به عنوان مثال موسیقی فیلم "گزارش یک جشن" با تمام آثار او متفاوت است و موسیقی به شلوغی و حتی آشفتگی تصویری نیز کمک می کرد.
- حاتمی کیا در فیلمهای خود جدا از دغدغه های ذهنی خود سخنی تازه با مخاطب دارد و این سخن به نوعی تغییر رویکرد حاتمی کیا به شمار می رود که به خصوص در آثار اخیرش بسیار مشهود است برهمین اساس فکر می کنم موسیقی که مختص به سینمای حاتمی کیا بوده نیز دستخوش این تغییر شده است به عنوان نمونه موسیقی که در فیلمهای از کرخه تا راین و یا بوی پیراهن یوسف ساخته شده بود جدا از زیباییهای شنیداری که داشت به شدت موسیقی خودنمایی بود و خودش را به مخاطب تحمیل می کرد اما به نظر سینمای حاتمی کیا در چند سال اخیر تغییر کرده است و اینگونه به نظر می رسد که این فیلمساز از مخاطب فاصله گرفته است درحالی که چنین نیست و سینمای فعلی این کارگردان حکایت حال امروزش است. حاتمی کیا در طول سالها فعالیت خود مراحل گذار و گذر بسیاری را پشت سر گذاشته است و به تبع آن موسیقی آثار او نیز در مرحله گذر و گذار هستند و درست مانند خود حاتمی کیا در حال استحاله است.
*به دلیل همین تغییر و دگرگونی است که شلوغی در تصاویر و همچنین موسیقی فیلم" گزارش یک جشن " دیده می شود؟
- در طول کار سعی کردم این آشفتگی که از آن یاد می کنید اتفاق نیافتد و موسیقی فاصله منطقی خودش را با تصاویر حفظ کند و مثل یک ناظر بی طرف برخورد کند.
* جدا از ساخت موسیقی "اسب حیوان نجیبی است" در این فیلم هم بازی کرده اید از تجربه بازی در این فیلم بگویید.
- من با دوربین غریبه نیستم و اصلا با بازی در فیلم "ردپای گرگ" ساخته کیمیایی به عرصه سینما پا گذاشتم اما پس از آن فیلم سالها از عرصه بازی دور بودم و تنها موسیقی فیلم می نوشتم و آهنگسازی می کردم تا اینکه یک روز کاهانی پیشنهاد بازی در این فیلم را به من داد و از آنجا که به سلیقه حرفه ای کاهانی اعتقاد دارم و می دانم که او از داستان چه می خواهد و خوشبختانه آنقدر بر ابزاری که کار می کند مسلط است که اعتماد کردم و به نوعی خودم را در اختیار او و هنر بازی قرار دادم و در میان شلوغی کارهایی که داشتم این فرصت را به خودم دادم که در این فیلم بازی کنم.
* در این فیلم نقش یک مدیر آموزشگاه موسیقی وآهنگسازی را بازی کردید که به نظر می رسد مسیر را گم کرده و در دنیای متعلق به خود سیر می کند کاراکتر پیمان را چطور ارزیابی می کنید؟
-همیشه دوست داشتم که نقش یک آدم هم صنف خودم را که هیچ شباهتی به من ندارد را بازی کنم و خوشبختانه کاراکتر پیمان هم همین ویژگی را داشت و شخصیتی متضاد و به نوعی عکس خودم را دارد که من این جنس کار را تخریب تعمدی تصویری خودم می دانم و درست به دلیل این ویژگی که کاراکتر پیمان داشت و همچنین به خاطر اطمینانی که به کارگردان این اثر داشتم ترغیب شدم که در این فیلم بازی کنم و معتقدم این داستان روایت جدیدی از سینمای کاهانی است .
* آقای همایونفر پاسخ این سئوال برای من روشن است اما خواننده این مطلب دوست دارد که بداند اگر قرار بر انتخاب بین حرفه آهنگسازی برای فیلم و بازی در عرصه سینما باشد شما کدامیک را انتخاب می کنید؟
- اگر روزی نتوانم موسیقی بسازم مطمئن هستم که آن روز پایان حیات من است زیرا ساخت موسیقی برای من عین غذا خوردن حیاتی است به همین دلیل به هیچ عنوان نمی خواهم از هنر موسیقی و به طور مشخص حرفه آهنگسازی فاصله بگیرم اما در عین حال من با ساخت موسیقی برای فیلم در فضای سینما نفس می کشم و این صنعت برای من شغل محسوب می شود از همین رو بین هنر بازیگری و موسیقی قطعا دومی را انتخاب می کنم؛ تجربه کار با کارگردانهای بزرگ سینما چون مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، ابراهیم حاتمی کیا و دیگران را داشته ام و عاشقانه های من با سینما به شکل دیگری جلوه می کند اما حرفه آهنگسازی وجود من است و موسیقی را به سینما ترجیح می دهم.
..................
گفتگو : پریسا ساسانی
نظر شما