سرمربی تیم فوتبال استقلال درباره بازی ششم فروردین تیم استقلال مقابل پرسپولیس گفت: با توجه به احترام خاصی که برای سازمان لیگ قائلم معتقدم که سازمان لیگ باید تعامل خوبی با تیمهایی که در لیگ قهرمانان آسیا حضور دارند داشته باشد. ما باید 24 اسفند با النصر در عربستان یک بازی سخت انجام دهیم و طبیعی است که دوست داریم زیارت هم بکنیم و باید بیست و هفتم به ایران برگردیم و 29 اسفند هم یک بازی در لیگ انجام دهیم و این طبیعی است که بازیکنان ما و کادر تیم استقلال بخواهند تعطیلات را در کنار خانواده حضور داشته باشد.
مظلومی خاطرنشان کرد: دوستان عزیز سازمان لیگ میگویند که در تعطیلات کریسمس هم ما در لیگ انگلستان شاهد بازی تیمها هستیم اما آیا همه چیز ما شبیه فوتبال انگلیس است. هر وقت ما توانستیم همه چیز را شبیه فوتبال انگلیس کنیم آن وقت میتوانیم در تعطیلات هم بازی برگزار کنیم. (خبرگزاری مهر، 24 بهمن ماه 1389)
پرویز مظلومی پس از مقدمهای که درباره بازیهای تیم خود در پایان سال 1389 و آغاز سال 1390 طی جملات فوق بیان کرده است، ضمن طرح نقل قولی از "سازمان لیگ" که "در تعطیلات کریسمس هم ما در لیگ انگلستان شاهد بازی تیمها هستیم" این پرسش را طرح میکند که "آیا همه چیز ما شبیه فوتبال انگلیس است".
اما این سؤال کمابیش پاسخی از پیش مشخص دارد. هیچ چیزی به تمامی شبیه چیز دیگر نیست و بنابراین وی میتواند به راحتی این نتیجه را بگیرد که وقتی این چنین است پس "هر وقت ما توانستیم همه چیز را شبیه فوتبال انگلیس کنیم آن وقت میتوانیم در تعطیلات هم بازی برگزار کنیم". اما به نظر میرسد که این سخنان سرمربی تیم فوتبال استقلال چندان عاری از اشکال نباشد.
به بیان دیگر نکاتی که مظلومی در بخش نخست سخنان خود بیان کرده است، میتوانند به تنهایی باری اقناعگر برای پشتیبانی از درخواست وی مبنی بر تغییر زمان بازیهای تیمش را داشته باشند اما به نظر میرسد ایشان در بخش دوم سخنان خود دچار مغالطهای شدهاند که متأسفانه در فرهنگ روزمره جامعه امروز ایران نیز بسیار متداول است.
در واقع این امر که "هر وقت ما توانستیم همه چیز را شبیه فوتبال انگلیس کنیم آن وقت میتوانیم در تعطیلات هم بازی برگزار کنیم" احتمالاً نمیتواند پشتوانه چندان محکمی برای پشتیبانی از مدعای پرویز مظلومی باشد؛ چرا که اولاً همیشه هر چیزی با چیز دیگر تفاوتهایی دارد و ثانیاً اگر در جایی دیگر کاری را میکنند یا نمیکنند به این معنا نیست که ما نیز مجازیم آن کار را بکنیم یا نکنیم.
همان طور که اشاره شد به نظر میرسد چنین نگاهی به شدت در جامعه امروز ایران رواج یافته است که بنا بر آن مدعیات گوناگونی طرح میشوند نظیر اینکه هر وقت ایران شبیه فلان کشور شد، آن وقت ما نیز به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام میگذاریم یا در خیابانها زباله نمیریزیم؛ (والدین در پاسخ به درخواست فرزند خود برای داشتن چیزی ارزشمند چنین میگویند که:) هر وقت تو هم مثل پسرخالهات رتبه فلان کنکور شدی درخواست بهمان چیز را بکن و قس علی هذا.
در نهایت با توجه به اینکه هر موقعیتی، شرایط خاص و ویژه خود را دارد، در نتیجه شاید به جای طرح چنین دلایل مغالطهآمیزی در گفتگوها و طرح مدعیات خود، بهتر آن است که زمینهها و مسایل مربوط به مدعای اصلی و هر موقعیت خاص مورد توجه و بحث قرار گیرد نه اینکه دیگران چه میکنند تا ما نیز همان راه را در پیش بگیریم.
نظر شما