پروین علیپور که هم سابقه آموزش در مدرسه را دارد و هم داستان مینویسد و ترجمه می کند به بهانه چهاردهمین جشنواره بینالمللی "قصهگویی" که از امروز تا 3 اسفند در بندرعباس برگزار میشود، به خبرنگار مهر گفت: اینکه قصهگویی به شیوه سنتی آن از گذشته کمتر رواج دارد به عوامل مختلفی وابسته است ولی دلیلش این نیست که ادبیات داستانی مکتوب بیشتر از گذشته رواج یافته است.
وی ادامه داد: در خانوادههایی که بیشتر کتاب خوانده میشود اتفاقاً سنت قصهگویی برای بچهها همچنان رواج دارد البته شیوههای آن ممکن است با گذشته متفاوت شده باشد. اعتقاد من این است کتاب هرگز مانع قصهگویی نشده بلکه به نوعی باعث رواج آن هم شده است.
مترجم "متشکرم از ته دل" نوشته جین بوچانن با اشاره به اینکه برخی خانواده به اهمیت کتاب و کتابخوانی برای بچهها واقف نیستند، توضیح داد: برخی خانوادهها چندان دقت ندارند که بچهها چه مطالباتی دارند و تنها برای رفع تکلیف به خواستههای آنها پاسخ میدهند به طور نمونه اینکه اگر فرزندشان پفک بخواهد یا کتاب ، همان را برایش میخرند.
علیپور افزود: بهترین شیوه کتابخوانی با بچهها این است که مادر و پدر هم کتابی که بچه میخواند مطالعه کنند و سپس درباره آن کتاب با بچهها صحبت شود. بچههای امروزی کتابهایی میخوانند که شاید برای ما عجیب باشد که بتوانند بخوانند و درک کنند ولی آنها بارها و بارها این آثار را میخوانند و وظیفه والدین این است که آنها نیز آن آثار را مطالعه کرده و بتوانند دربارهشان با بچه ها حرف بزنند.
وی تاثیر صحبت کردن درباره جزئیات داستان را بسیار مثبت ارزیابی کرده و عنوان کرد: صحبت کردن درباره کتاب باعث میشود اعضای خانواده به همدیگر نزدیکتر شوند و ارتباط بهتری بینشان برقرار شود همچنین باعث میشود شناخت بیشتری نسبت به همدیگر پیدا کنند.
نویسنده "خسته نباشی" اضافه کرد: این شیوه جدیدی از قصه گفتن است که کتاب به عنوان مسالهای مشترک بین پدر و مادر و فرزند مطرح و عامل تبادل نظر میشود. ایجاد یک مساله مشترک که دیگر مسالهای نیست که مستقیم به خود کودک مربوط شود اتفاق مهمی است. غالبا وقتی والدین بچهها را صدا میکنند تا با همدیگر حرف بزنند درباره مسالهای است که به خود کودک برمیگردد و غالبا هم انتقادی است ولی در اینجا موضوع یک کتاب و قصه است.
علیپور با تاکید بر اینکه مزایای این روش کتابخوانی بسیار است، بیان کرد: احساس نزدیکی با بچه، دادن اعتماد به نفس به وی و ایجاد حس تایید دیدگاههایش از جمله مزایای این شیوه است.
وی ادامه داد: در قدیم بیشتر مادربزرگ و پدربزرگ برای نوه قصه میگفتند و چون اختلاف سنی بین مادر و پدرها با بچهها کم بود گاه خود آنها هم پای قصه بزرگترها مینشستند ولی امروز با تغییر شرایط زندگی این شیوه قصهگویی هم دچار تغییراتی شده است اما این بدین معنا نیست که کتاب مانع قصهگویی شده است.
این روانشناس ریشه بسیاری از مشکلات خانوادهها را در این دانست که به بچهها یاد داده نمیشود که با والدینشان حرف بزنند و وقتی این موضوع از بچگی در ذهنشان نهادینه نشده است در بزرگسالی نیز همصحبتهایی غیر از خانواده برمیگزینند.
علیپور در پایان اشاره کرد: صحبت کردن درباره یک کتاب فرصت خیلی خوبی است که اعضای خانواده کنار هم قرار گیرند. همچنین توصیه نمیکنم کتابهای زیادی برای بچهها بخریم بلکه به آنها فرصت بدهیم چند کتاب را خوب خوانده و درباره آن بحث و تبادل نظر کنند. این مشارکت باعث میشود ترس بچهها از والدینشان ریخته و آنها را همچون دوستانشان ببینند.
نظر شما