دکتر قاسم کاکایی در مورد شاخصههای متفکران پیشرو به خبرنگار مهر گفت: کلمه پیشرو یک مفهوم مبهم است و هرکسی بسته به دیدگاه خودش که ممکن است در تقابل با دیدگاه دیگری قرار بگیرد به آن پاسخ میدهد. متفکر پیشرو فکری را مورد نظر دارد که جوهره انسان را میسازد یعنی معرفتی که انسانساز است و اُس و اساس انسانیت انسان را تشکیل میدهد یعنی به انسان هویت میدهد. بدین معنا پیامبران، فلاسفه بزرگ، مصلحان یا نظریهپردازان که به شکلی در مسائل مربوط به جهان بینی و جهان نگری دخالت دارند اینها پیشرو محسوب میشوند.
وی افزود: از ویژگیهای پیشرو بودن یکی نبوغ و قدرت خلق است که امروز ما از نخبگی از آن یاد میکنیم. دوم فرد باید در تفکر خودش حقیقتجو باشد یعنی غیر از یافتن حقیقت به چیز دیگری نیندیشد. سوم آزاد اندیش باشد یعنی از قید تقلید خودش را آزاد کرده باشد و همچنین از قید خودپرستی و خود بینی رسته باشد. ما اینها را جزو خصوصیات نخبه میدانیم بعلاوه حوزه فکریای که پیشرو بودن را تعریف میکند مربوط به مسائل کلی بشریت باشد. همانطور که گفتم به جهان بینی و نه به مسائل ریز فکری بشر مربوط بشود.
کاکایی خصوصیات دیگر متفکران پیشرو را ایجاد طرح مسئله ذکر کرد و اظهارداشت: یعنی خودِ هنر یافتن مسئله یک ذوق و نبوغ خاصی میخواهد که افراد پیشرو دارای این نبوغ هستند. به تعبیر روایتی که فرمود خوب سؤال کردن نصف علم است. این مسئله بسیار مهم است. بسیاری از ما حتی در اینکه مسئله چیست گیر هستیم. دیگراینکه خصوصیت حل مسئله را متفکر پیشرو باید داشته باشد.
کاکایی درمورد شیوه مواجهه و تعامل با این متفکران پیشرو هم گفت: چنانچه در تعاریف گفته شد فرد پیشرو آزاد اندیش و نخبه است و طرح مسئله و سؤال جدید میکند. او فرضیههای جدیدی ابداع میکند که چه بسا ممکن است با آن چیزی که ما از پیش به آن باور داریم مقداری ناسازگار باشند. لذا ممکن است که فرد پیشرو بعضی از ساختارهای ذهنی را بشکند چنانچه انبیا و مصلحان بزرگ کارشان درتاریخ این بود که بعضی از ساختارهای ذهنی مردم را میشکستند.
وی ادامه داد: اگر میخواهیم با افراد پیشرو تعاملی داشته باشیم باید دارای سعه صدر باشیم یعنی بایستی همیشه پذیرای این باشیم که ممکن است مسئله جدیدی که برایمان خلق میشود ولو اینکه با همه پیشینه ذهنی ما در تضاد باشد ممکن است واقعیت داشته باشد. لذا خود را برای پذیرفتن حق آماده کنیم یعنی حقجو باشیم. دیگر اینکه آنان را سرمایههای خودمان که هدیهای از جانب خداوند هستند و افکارشان استعدادهای الهی است که در ایشان بروز کرده است بدانیم .به چشم رقیب به آنها نگاه نکنیم و استعدادهای نخبهها را بشناسیم و راههایی در پرورش روحیه نخبگی در پیش بگیریم که بیشترین بهره را از استعداد آنها که موهبت الهی است ببریم.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی در مورد کم شدن متفکران پیشرو در جهان معاصر همچنین اظهار داشت: پاسخ به این سؤال با توجه به تعبیر و ویژگیهایی که برای پیشرویی عرض کردم مثبت است. امروز نخبگی جای خود را به خرد جمعی داده است یعنی مثل زمانهای گذشته نیست که یک نفر نخبه بتواند تأثیرهای زیادی در جامعه انسانی داشته باشد. من به خوب یا بد بودن این مسئله کاری ندارم اما خرد جمعی جای نخبگی نشسته است لذا نخبهپروری کم شده و بیشتر همت و همیت بر پرورش خرد جمعی است.
نظر شما