به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین جلسه نقد و بررسی کتاب در سال 89 با عنوان "سبک زندگی در رمانهای دهه 80" صبح دیروز با حضور جهانگیر خسرو شاهی، احسان عباسلو و مهدی کاموس در سالن اجتماعات معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
مهدی کاموس در این نشست گفت: برخی از انتشاراتیها با معرفی نویسندگان جدید به تقلید از داستانهای غربی میپردازند .
وی با اشاره به اینکه سبک زندگی و پژوهش درباره این موضوع از سوی آلفرد آلبردر سال 1929 مطرح شد، افزود: مجموع رفتارها، اندیشهها و باورهای فردی و جمعی در یک کشور سبک زندگی را رقم میزند به طوریکه با جریانسازی تالیف و ترجمه ادبیات دهه 90 در ایران به مصرفگرایی و تجملگرایی رسید.
این منتقد ادبی اظهارکرد: متاسفانه معضل ورود به سبک زندگی غربی در ادبیات تالیف و ترجمه ایران با پیشینه کهن و دارا بودن مردم مذهبی تنها از سوی بخش پژوهش مجمع تشخیص مصلحت نظام، دفتر امور پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی و تعدادی پایاننامه مطرح شده است که بسیار ضعیف است.
وی با تاکید بر اینکه در رمانهای عامهپسند ایرانی درباره سبک زندگی پراکندهگویی میشود، بیان کرد: بر خلاف این در رمانهای ترجمه این پراکندهگویی وجود ندارد و سبک زندگی غربی به بهترین شیوه و شکل بیان میشود و از سوی برخی از انتشارات ایرانی هم منتشر و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
کاموس در ادامه سخنانش اینچنین توضیح داد: در ترویج سبک زندگی تلویزیون و ادبیات مهمترین شاخص هستند که غرب به بهترین نحو از آن استفاده میکند اما در داخل ایران اصلاً به آن توجه نمیشود.
وی رویکرد تقلیدی به تجدد، مصرفگرایی، سرنوشتگرایی و تقدیرگرایی را جزو مولفههای موجود در رمانهای تالیفی دهه 80 ذکر کرد و ادامه داد: این خصوصیاتی است که در ترجمههای وارد شده به ایران وجود دارد و متاسفانه نویسندگان ما هم از آن استفاده میکنند.
این منتقد ادبی اضافه کرد: در بررسی 100 رمان عامه پسند دهه 80 نداشتن فرزند به یک عادت تبدیل شده و در آنها بچه نقش کلیشهای و تزئینی دارد و هیچ دیالوگی با پدر یا مادر ندارد.
وی یکی از موارد دیگر در این رمانها را ازدواجهای نامتعارف دانست و گفت: ازدواج این داستانها سنتی است تا شرعی و در مواردی که خانوادهها برای ازدواج فرزند ورود پیدا میکنند آن ازدواج به شکست منتهی میشود و ازدواجهای عاشقانه به موفقیت میرسد.
کاموس افزود: "عشق در یک نگاه" در همه داستانها اولویت دارد و رمان حول محور اسارت و عشق میچرخد و همه این عشقها نیز زمینی است و هر حرکتی تنها به خاطر عشق زمینی انجام میشود.
وی با تاکید بر اینکه باید فکری برای بتوارگی عشقهای زمینی در رمانهای تالیفی صورت بگیرد، ادامه داد: رمانهای ایرانی تبدیل به فیلمهای فارسی شدند که برای گریز از بدبختی و فقر ، عاشق شدن را ترجیح میدهند.
این نویسنده اضافه کرد: وجه متشرک همه این رمانها رفتن به خارج برای حل مسائل پیش آمده است، شخصیتهای داستانی ایرانی وقتی در ایران به مشکل برمیخورند به خارج از کشور سفر میکنند و انگار حل المسائل در آن کشورها وجود دارد و وقتی بازمیگردند هیچ چیز آرام میشود و تمامی مشکلا حل.
وی با انتقاد از این جمله که "مگر با ادبیات میتوان انقلاب کرد"، افزود: درست است که با ادبیات نمیتوان انقلاب کرد اما همه شخصیتهای انقلابی رمان میخواندند. خیلی از افراد پیش از انقلاب اعتراف کردند که با خواندن آثار "گورکی" به سمت چپ متمایل شدند و خیلیها گفتند با جلال آل احمد و شریعتی انقلابی شدند.
کاموس بیان کرد: هماکنون چراغ قرمز ادبیات داستانی در ایران روشن شده و باید به شدت نگران این موضوع باشیم که چرا کتابهایی که ترویج طلاق میکنند یا فرقهگرا هستند مجوز انتشار میگیرند.
وی با اشاره به آمار سازمان ملی جوانان درباره افزایش 25 درصدی زندگی مجردی دختران در ایران گفت: از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر میشود و عشقهای مثلثی نیز بیداد میکند .
کاموس همچنین با رد این مسئله که ادبیات باید پاستوریزه هم باشد، اظهارکرد: : توهم توطئه نداریم اما وقتی یک ناشر در سال 100 نویسنده با یک موضوع آن هم عشق زمینی دارد میتوان چه برآنها نام نهاد.
این منتقد ادبی تاکید کرد: برخی از انتشاراتیها نویسندگان زنجیرهای دارند و در زیرزمین انتشاراتشان تصمیماتی برای ادبیات داستانی ایران میگیرند و اجرا میکنند.
وی اظهارکرد: برخورد با اینگونه ادبیات تنها بر عهده وزارت ارشاد نیست بلکه بقیه نهادهای فرهنگی نیز باید به میدان بیایند و با آنها برخورد کنند.
شورابهزار روشنفکری ادبیات نسل آینده را به باتلاق کشید
همچنین جهانگیر خسروشاهی در ادامه این نشست گفت: شورابهزار روشنفکری و از بام افتادن برخی از شاعران و نویسندگان سبب شده نسل آینده به باتلاق و لجنزار کشیده شود.
وی افزود: برخیها حس میکنند روشنفکری یعنی دوری از مذهب، دین و پرچم خود اما نمیدانند این یعنی باتلاق و لجنزار.
خسروشاهی با اشاره به اینکه هنرمند باید آیینه تمام نمای کشورش باشد، افزود: در غرب این ایده از شعار به عمل تبدیل شد و رمانهای نوشته شده از سر صدق نویسنده به شدت آیینه تمام نمای کشورش است. رمان "سقوط" آلبر کامو یکی از رمانهایی است که نحوه زندگی فرانسوی را به خوبی به تصویر میکشد.
این نویسنده اظهارکرد: این آیینگی در ادبیات داستانی ایران اتفاق نیفتاد و مدعیان نویسندگی ایرانی نه تنها نتوانستند در عرصه بینالملل موفق باشند بلکه در عرصه داخل هم بازنده میدان بودند.
وی بیان کرد: رمانهای اولیه درعصر مشروطیت نشان میدهد تقلید از غرب در آن زمان هم وجود داشت اما هنرمندان رماننویس داخل سعی میکردند این رمانها را بازسازی کنند و همزاد پنداری در آنها به وجود آوردند اما آن دسته که به هیچ عنوان مردم را قبول نداشتند و زندگی ایرانی را دوست نداشتند مجبور شدند به گوشهای بخزند و هیچکس به آنها توجهی نمیکرد در حالیکه در این دوره اینچنین نیست.
خسروشاهی با اشاره به اینکه باید خواست رهبری و مردم را از طریق ادبیات بیان کرد، ادامه داد: ارتباط نامشروع، بی احترامی به پدر و مادرو چیزهایی از این قبیل در این دوره به فور در رمانها دیده میشود.
وی با تاکید بر این مساله کرد: آنچنان در رمانهای دهه 80 بحث مذهب به سخره کشیده شده و نیش و کنایه به آن زده میشود که گاهی این حس به افراد دست میدهد که نام نویسنده کتاب را باید به اسمی خارجی تغییر داد.
این نویسنده گفت: دقیقا رمانهای امروزی مقابله مذهب و کشیشان را نشان میدهد فقط به جای مذهب و کشیش و غرب، ایران و مسجد و مومن شده است و این جای تاسف دارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه برخیها از شعر دفاع مقدس و انقلاب دوری کردند، بیان کرد: وقتی شاعری فکر تنهایی و چینیاش است و در مقابل تهاجم به مملکتش سکوت میکند و حس میکند شان او بالاتر از شان دیگران است چه باید گفت.
خسروشاهی با انتقاد از وضعیت به وجود آمده در تالیف رمانهای ایرانی اظهارکرد: سپهر فرهنگی غرب باید از بین برود و آن هم بدون تلاش نویسندگان داخلی امکانپذیر نیست.
وی ادامه داد: همانطور که ایران در حال حاضر از جوهر تکنولوژی غرب بینیاز است باید در زمینه ادبیات هم این مسئله را حل کند و اینقدر ضعیف عمل نکند.
این نویسنده با طرح سئوالاتی گفت: تا چه زمانی قرار است ممیزی کنیم؟ تا کی به عقبه نویسنده قرار است توجه شود؟ تا چه زمانی میخواهیم به دیگران فرصت دهیم که وارد میدان شوند و غیرت ایرانی ما را به بازی بگیرند.
وی تاکید کرد: ناموسمان را به دست کسانی سپردیم که غیرت کشور را هدف قرار دادهاند و توانستند به واسطه وسایل ارتباطی جدید در دهه 80 از جمله ماهواره ذهن و فکر فرزندان ایران را به بازی بگیرند.
خسروشاهی با اشاره به اینکه ایران هماکنون میراث ارزشمندی به نام قرآن دارد، تاکید کرد: قصص قرآنی بهترین منبع برای نویسندگان ما هستند که عرفا و شاعران گذشته از آنها بهترین بهره را بردند.
وی با اشاره به بحث ترجمه در دهه 80 نیز گفت: در این رمانها بارها به موضوع برابری زن و مرد اشاره کرده اما هیچ دلیلی برای این آزادی نیاورده است و هیچکس نیز از آنها سئوال نکرده که این آزادی آیا تحقق پیدا کرده است یا نه؟
این نویسنده از حاضران خواست تا کتاب پنج جلدی آشنایی با آرای متفکران درباره هنر مرحوم مددپور را برای پژوهش در دروان معاصر مطالعه کنند و ریشه این روزهای ما را در آن بیابند. در این کتاب آمده در ادبیات اگر کسی به دنبال پول است باید برود میدان میوه و ترهبار کرفس بفروشد.
وی ادامه داد: در حال حاضر نویسندگانی را میبینیم که برای دفاع مقدس و انقلاب قلم زدند و آثار فاخری را هم به چاپ رساندند اما هماکنون تحت تاثیر غرب وادادگی را به راحتی در قلم آنها میتوان دید.
خسروشاهی با انتقاد از این مسئله که برخیها معتقدند که نباید شهدا را آسمانی جلوه داد تاکید کرد: برخیها میگویند شهدا باید در دسترس و زمینی باشند و وجه آسمانی نداشته باشند که برای قشر نوجوان پذیرفته باشد و بتوانیم الگوسازی کنیم بعد در داستان میآورند که شهید ما با خانوادهاش رفتار خوبی ندارد و همسرش را طلاق داده و این کتاب هم مجوز میگیرد.
وی ادامه داد: این که شهید باید در دسترس باشد درست است اما آیا واقعا شهدا به مانند ما هستند و بودند؟ نویسندگان خطوط قرمز را رد میکنند تا کتابهایشان خوانده شود و به خاطر آنها ارزشگذاریها را از بین میبریم.
خسروشاهی اضافه کرد: وقتی نویسنده بخواهد در یک خط کشی مشخص برای ناشر بنویسد نتیجهاش این میشود مه ظرف و محتوا در کنار هم نمیتوانند قرار بگیرند و قلمشان را به پول میفروشند.
وی اظهارکرد: یک نویسنده نیمی از نوشتههایش را مدیون جودخوش بودن حسش است و اگر بخواهد آن را قالببندی کند به طور قطع موفق نخواهد بود و نتیجهاش این میشود که در ادبیات داستانی این روزها به طور کامل قابل دیده شدن است.
این نویسنده با اشاره به یک نویسندهای که 40 کتاب در باب دفاع مقدس دارد،گفت: این نویسنده به دلیل اینکه ناشران آثارش را نمیپذیرند کشاورزی میکند. شاید این آثار او از لحاظ تکنیک خیلی قابل قبول نبود اما همین که درباره دفاع مقدس مینوشت بسیار ارزشمند بود و میتوانست در آیندهای نه چندان دور به جوهر ادبیات هم نزدیک شود.
وی اذعان کرد: اما متاسفانه کسانی که در حال حاضر از خون شهدا ارتزاق میکنند در اردوگاه دیگران سینه میزنند و آبشخور آنها با ما همراه نیست.
خسروشاهی رمانهای دهه 80 را نمونه بارز بیبند و باری، فرقهگرایی و دهن کجی به دین دانست و گفت: هر چند این کتابها در ابتدای امر مجوز چاپ نمیگیرد اما با کمی تعدیل موفق میشود وارد بازار نشر شود و ادبیات داستانی را وارد باتلاق غرب میکند.
وی در ادامه سخنانش همچنین درباره ادبیات نخبهگرایی نیز گفت: در این ادبیات هم متاسفانه یا پوچی رخ مینماید یا عرفان و حد وسط ندارد و روح "صادق هدایت" را هم شاد میکند.
این نویسنده صادق هدایت را شاه میوه پوچی دانست و بیان کرد: قصد توهین به هیچکس را ندارم اما ادبیات نخبهگرایی به این سمت تمایل پیدا کرده است.
وی نکته عادیسازی رابطه زن و مرد را از دیگر نکات رمانهای دهه 80 دانست و تصریح کرد: ابتذال و برهنگی در مقابل یکدیگر و برابری حقوق زن و مرد فریب غرب است و ما در این فریب فرو رفتهایم در صورتی که مرد در اسلام جایگاهش تعقل است و زن عاطفه. اما در رمانهای تالیفی و ترجمه دهه 80 زن و مرد شرب خمر میکنند و مسائلی را انجام میدهند که شرم میکنیم بیان شود.
آموزههای غربی در حوزه جنگ نرم از طریق ادبیات وارد ایران شد
احسان عباسلو معتقد است بسیاری از آموزههای غربی در حوزه جنگ نرم از طریق ادبیات داستانی وارد ایران شد و آرمانهای جوانان را به زیر یوغ خود کشید.
عباسلو در این نشست با اشاره به اینکه از اوایل دهه هشتاد تاکنون جنگ نرم از سوی کشورهای غربی آغاز شد، گفت: با این تفاسیر باید ارزشهای خود را در درون جامعه بهگونهای مطرح کنیم که در داخل فرق ارزش و ضد ارزش مشخص شود.
وی تاکید کرد: در دنیای امروز هرکس که بر اذهان حکومت کند، حاکم جهان است و کشورهای غربی با دانستن کامل این مساله دیگر به دنبال جنگ سخت و حمله نظامی نیستند چراکه دیگر کارکردی ندارد و ازطرف دیگر هزینههای بالایی را به آنها تحمیل میکند.
این مترجم با اشاره به اینکه در دنیای غرب پس از فروپاشی شوروی سابق در حوزه پست مدرن، ادبیاتی مطرح شد که همیشه نیاز به یک دشمن داشت، ادامه داد: دراین ادبیات باید همواره دشمنی وجود داشته باشد که مقطعی نبوده و دائمی باشد و بتوان از آن استفادههای ابزاری کرد.
وی تصریح کرد: آنها با بررسیهایی که انجام دادند "اسلام" را بهترین دشمن دیدند که بتوانند همیشه در مقابلشان داشته باشند و از آن استفاده کنند.
عباسلو ادامه داد: اسلام به عنوان گزینهای بود که از طرفی از قبل مطرح بود و میتوانست ادامه داشته باشد و از طرف دیگر مسلمانان دارای کشورهای ضعیفی هستند و به این ترتیب دشمنی با اسلام را آغاز کردند.
وی با اشاره به اتفاق 11 سپتامبر در آمریکا افزود: بعد از این حادثه هجمهای علیه کشورهای اسلامی آغاز شد و مباحثی در حوزه ادبیات مانند ادبیات 11 سپتامبر، ادبیات جنگ علیه تروریسم و اسلام هراسی مطرح و پیگیری شد.
این مترجم تاکید کرد: اگر هر موضوعی خاستگاه و امتداد داشته باشد میتوان آن را کنترل کرد به طوریکه در ایران در یک دوره حوزه ادبیات سرچشمه داشت و عدهای مخالف هم وجود داشتند اما توانستیم اوضاع را کنترل کنیم اما بعد از آن کنترل اوضاع ادبیات داستانی در ترجمه و داستان از دست همگان خارج شد.
وی با اشاره به اینکه هیچ اثری در ترجمه به صورت مستقیم علیه آموزههای دینی ما نیست، افزود: غربیها به خوبی میدانستند با عبور شفاف از خط قرمزها به بنبست میخورند، بنابراین برخی از آموزهها را در دستورکار خود قرار دادند تا بتوانند در درازمدت به خواستههای خود برسند.
عباسلو تصریح کرد: رویکردهای فمینیستی در آثار ادبی غربی نیز در این سالها شدت پیدا کرده و ادبیات ترجمه هم ناگزیر از این مساله شد و مسائل جنسیتی و آزادیهای رفتاری در آن معنا پیدا کرد.
وی گفت: دراین ادبیات زنها میتوانند بنابر میل خود رفتار کنند ولی این مساله با آزادیهای مطرح شده در فرهنگ ایرانی تضاد زیادی دارد، با این حال در آثار ترجمهای ما مشاهده میشود.
این مترجم همچنین به موضوع فردگرایی اشاره کرد و گفت: فردگرایی در ابتدا ریشه در معنویت و مسائل معنوی دارد اما با گذشت زمان این موضوع به جایی رسید که در تعریف آن همه چیز قائم به فرد شد و این فرد بود که خوب و بد را میساخت و حقیقت را تمیز میداد.
وی با تایید حرفهای مهدی کاموس درباره برخی از ناشران جریانساز نیز گفت: برخی از ناشران گاهی آگاهانه و با رویکردی جهتدار کتابهایی را منتشر میکنند که در راستای اینگونه سیاستها پیش میرود و برخی از مترجمها نیز به عمد آثاری را برای ترجمه انتخاب میکنند که همین سمت پیش میرود.
عباسلو با بیان اینکه نقش ناشران در جریانسازیها پررنگ است، افزود: همه مراحل انتشار یک کتاب در اختیار ناشر است و این ناشران هستند که در نهایت با اعمال سلایق خود اینگونه جریانها را به وجود میآورند.
وی با تاکید بر اینکه برخی مترجمها از راه ترجمه ارتزاق میکنند و چارهای جز توجه به خواست ناشر ندارند، بیان کرد: مترجمهایی نیز هستند که به دنبال آمال و اندیشههای خود هستند که می توانند ادبیات ما را به بیراهه ببرند و در این زمینه تاثیرگذار باشند.
دبیر شورای عالی ترجمه وزارت ارشاد با انتقاد از برخی رایزنهای فرهنگی نیز گفت: در چند سال اخیر رایزنهای فرهنگی در زمینه جلوگیری از ورود اینگونه آثار و ترجمه آنها نقش پررنگی نداشتند و هیچ کمکی نکردند.
وی افزود: از حق نگذریم همه آثار خارجی نگرش ضد دینی ندارند بلکه بسیاری از آنها نیز آموزنده هستند و میتوان اینگونه کتابها را برای ترجمه با کمک رایزنهای فرهنگی وارد کشور کرد.
نظر شما