دکتر محمد بقایی(ماکان) در گفتگو با خبرنگارمهر درمورد فلسفه اخلاق و ارتباط آن با سامان زندگی روزمره گفت: اخلاق از مفاهیم اعتباری است یعنی در هر زمانی معیارهای خاص خود را بر اساس ارزشها و دیدگاههای حاکم بر جامعه دارد. مثال مترادف برای فهم این موضوع در زیبایی شناسی هم قابل ردیابی است چنانچه در طول تاریخ زندگی بشر زیبایی در هر دورهای به شکلی مورد توجه بوده است. اخلاق نیز چنین است و آنچه که به عنوان فلسفه اخلاق گفته میشود دنباله روی همین معیار است.
وی افزود: بنابراین فلسفه اخلاق را نمیتوان مفهومی قاطع و بدون تغییر دانست. برای مثال در کشور ما بسیاری از مفاهیمی که تا 50 سال پیش در حوزه اخلاق جای میگرفت امروز به تاریخ اخلاق سپرده شده و دیگر به عنوان ارزشهای اخلاقی اعتباری ندارند. از آنجا که فلسفه در تمامی حوزهها تابع موضوع مورد بحث خود است بنابراین فلسفه اخلاق را میتوان تحت عنوان فلسفههای اخلاق مطرح کرد. براساس این اصل آنچه که افلاتون در مکالمات خود درباره آلکیبیادِس تحت عنوان اخلاق، معرفی میکند درفلسفه اخلاقی امروز موضوعی کاملاً ضد اخلاقی است و از اینجاست که باید به جای فلسفه اخلاق قائل به فلسفههای اخلاق بود.
این کارشناس فلسفی و ادبی درمورد فرااخلاق و ارتباط آن با زندگی عادی همچنین اظهارداشت: از آنجا که هر موضوع مرتبط با عالم معنا که در حوزه برتر از امور واقع قرار میگیرد و دسترسی حسیات به آن دشوار میشود بنابراین کاربرد آن در زندگی واقعی دشوارتر از موضوعاتی میشود که آدمیان عملاً با آن سروکار دارند. آنچه که امروزه درزندگی بشر بیشتر مفید واقع میشود مفاهیم و ارزشهایی هستند که حالت انتزاعی و مجرد ندارند و با اصطلاحاتی مانند <فرا>بیان نمیشوند. بنابراین فرا اخلاق،فرا عقلی،فرادینی، فراروانی،فرافلسفی و اصطلاحاتی از این دست به دلیل دوربودنشان از واقعیات زندگی بیشتر در محدوده امور ذهنی کاربرد دارند.
این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات و فلسفه درادامه تصریح کرد: بنابراین در زندگی طبیعی و عینی بشر نفوذ لازم را ندارند و لاجراً درشمار حقایق سودمند قرار نمیگیرند و ازاینروست که فیلسوفان متأخر مفاهیمی از این دست را که در زندگی عملی مدخلیت ندارند بطور جدی مورد بحث و فحص قرار نمیدهند.
بقایی درمورد رشد تفکر منسجم و فلسفی اخلاق دردیارماهم گفت: جامعه ایرانی پیوسته درمسیر ارزشهای اخلاق، گام برداشته است زیرا بررسی تطور اندیشههای ایرانی نشان میدهد که از آغاز تا کنون در طریق وحدانیت و ارزشهای انسانی بوده که بنیاد هردوی آنها براصول اخلاقی است. به طبع فلسفههای مرتبط با این دیدگاهها بر بنیاد چنین ارزشهایی پدید آمده که در تطور اندیشههای ایرانی بطور کامل مشهود است.
این نویسنده و مترجم درپایان یادآورشد: به ضرس قاطع بر اساس اسناد و شواهد مکتوب از سنگنوشتههای هزارههای دور گرفته تا تحقیقات و تألیفات امروزی همگی مبین آن است که ارزشهای اخلاقی مانند حرمت خانواده، احترام به بزرگترها، پاسداشت مواهب طبیعی و احترام به مفاهیم و ارزشهای برآمده از دیدگاههای والای انسانی در قیاس با موضوعاتی از این دست دربیرون از محدوده فرهنگ ایرانی بطور کامل مبین این واقعیت است که در فلسفه اخلاق ایرانی ارزشهای بارزی پیوسته وجود داشته که مشخصترین آن سه اصل اندیشه نیک، گفتارنیک و کردار نیک است که تمامی ارزشهای معنوی و اخلاقی در این سه اصل خلاصه شده است.
نظر شما