دیوید کامرون (David Cameron) نخست وزیر محافظه کار انگلیس در پنجم فوریه 2011 در کنفرانس امنیتی مونیخ یک سخنران منحصر به فرد بود. وی که قرار بود در این کنفرانس درباره مسائلی که امنیت جهان و ثبات بین المللی را تهدید می کنند سخن بگوید، احتمالا تحت تاثیر حوادثی که در جهان عرب رخ می دهد، به هویت و فرهنگ اسلامی تاخت. از این نظر وی موضوعات مهمی را مورد اشاره قرار داده است که در جای خود درخور تعمق بیشتر است. اهمیت سخنان وی بیش از هر چیز ناشی از آن است که وی اساس ناامنی را در اروپا به جای مسائل مطروحه در کنفرانس همانند گسترش هسته ای، ناامنی سایبری، بحران مالی به موضوع هویت اسلامی ارتباط داده و برخی از مشکلات امنیتی کشورش را ناشی از این موضوع دانست.
نکات اساسی سخنان کامرون
کامرون در ابتدای سخن خویش بزرگترین تهدید را تروریسم دانست. وی تلاش کرد تا بگوید که میان اسلام و یا هر مذهب دیگر با اعمال تروریستی تفاوت قائل است. وی گفت : تروریسم به هیچ مذهب یاگروه قومی متصل نیست. این خطرات بیشتر از ناحیه جوانانی است که تلقی برعکسی از اسلام دارند. ما نمی توانیم فقط با جنگیدن با تروریسم در خارج از مرزهایمان آن را شکست دهیم. باید به ریشه مشکل پرداخت که ایدئولوژی اسلام گرایی افراطی است و از طرف اقلیتها حمایت می شود. در واقع کامرون تلاش کرد تا بین اسلام به عنوان مذهب و اسلام به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی فرق بگذارد.
به اعتقاد کامرون مشکل کسانی که به زعم وی تروریستهای مسلمان هستند بیشتر به مسئله هویت برمی گردد و اینکه آنها شهروند انگلستان هستند ولی عملا در جوامع اروپایی حل نمی شوند و در اجتماعات جداگانه ای زندگی می کنند (مساجد، چت روم ها و موسساتی که در آنها به اعتقاد وی نفرت ترویج می شود).
کامرون این اعتقاد را که در بیشتر کشورها فقدان آزادی و مردم سالاری است و جوانان مسلمان را به سوی خشونت می کشاند، رد می کند و می گوید: مشکل فقط نبود دموکراسی نیست چرا که افراط گرایان زیادی در جوامع آزاد و باز وجود دارند. اولین پرسش در همین جا مطرح می گردد که به اعتقاد وی "افراط گرایان اسلامی چه کسانی هستند؟". پر واضح است که مقصود وی از افراط گرایان تنها اعضای گروه القاعده یا طالبان نیستند. اگر بخواهیم سخنان بعدی وی را ملاک سنجش این موضوع قرار دهیم، باید اذعان کرد هر آنکه نتواند در جامعه اروپایی هضم شده و تمامی ارزشهای آنان را به جای ارزشهایی که با آن رشد یافته و در شمار اعتقادات عمیق وی درآمده، پذیرا شود و بطور خلاصه نتواند هویتی به غیر از هویت دینی اسلامی برای خود برگزیند، در شمار افراط گرایان اسلامی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود کاملا شمشیر را از رو برمی کشد و اعلام می دارد که اولا به جای نادیده انگاشتن ایدئولوژی افراط گرایی، باید با آن در همه اشکالش مقابله کنیم و ثانیا به جای تشویق مردم به زندگی کردن با هویت هایی جدا، باید به حس هویت مشترک ملی که برای همه باشد، دست یافت.
به اعتقاد کامرون حکومت در عمل می تواند و باید کارهای زیر را برای مقابله با حس هویت یابی و هویت خواهی اسلامی انجام دهد: اول ممانعت از آمد و شد واعظانی که به اعتقاد وی نفرت را ترویج می کنند به کشورهای اروپایی؛ دوم بستن موسساتی که تروریسم را در داخل و خارج کشور ترویج می کنند و سوم حکومت باید در برخورد با چنین افرادی قاطع باشد. این نهادها و سازمانها باید تکلیف خود را با یک سری مسائل روشن کنند. آیا به حقوق جهان شمول بشر معتقدند؟ آیا به تساوی همه معتقدند ؟ آیا به دموکراسی معتقدند؟ آیا طرفدار ادغامند یا جدایی؟".
![]() کامرون به روشنی خواهان آن است که در انگلیس اساسا چیزی به نام هویت اسلامی وجود نداشته باشد و رسما اعلام می کند که دیگر دوران چند فرهنگی به سر آمده و مسلمانان باید قبل از هر چیز اروپایی باشند با تمام خصوصیات آن. ![]() |
کامرون در بیانیه خود رسما اعلام می کند که باید فرآیندی ایجاد شود که طی آن از اینکه مهاجران به زبان خانه جدیدشان حرف می زنند (انگلیسی) و از این که عناصر یک فرهنگ مشترک (مسیحی -اروپایی) را می آموزند، اطمینان حاصل شود و در نهایت، نخست وزیر بریتانیا پایان زمان کنار آمدن با چند فرهنگی را در انگلستان (موضوعی که از مبانی اساسی دمکراسی غربی و در شمار همان حقوق جهان شمول بشری است که وی از آن دم می زند) اعلام می کند و می گوید که تجربه انگلستان در این مورد با شکست روبرو شده و دیگر کشورهای اروپایی نیز باید از این کشور درس بیاموزند!
چرا نخست وزیر انگلیس و چرا اکنون؟
اینکه چرا اکنون و به این گونه نخست وزیرمحافظه کار انگلیس به یک گروه اجتماعی در جامعه خویش می تازد، جای بحثی جداگانه است و باید در فضای مشکلات اتحادیه اروپا با مهاجران مسلمان و به طور عمیق تر در تاثیرات فرهنگی اسلام و مسلمانان در این جوامع جستجو کرد اما از توجه و دقت در چند نکته نباید غافل بود:
![]() هر آنکه نتواند در جامعه اروپایی هضم شده و تمامی ارزشهای آنان را به جای ارزشهایی که با آن رشد یافته و در شمار اعتقادات عمیق وی درآمده، پذیرا شود و به طور خلاصه نتواند هویتی به غیر از هویت دینی اسلامی برای خود برگزیند، در شمار افراط گرایان اسلامی قلمداد می شود. ![]() |
![]() تمامی دیکتاتورهای منطقه سرانجام در اثر بازگشت مردم به هویت اصیل اسلامی و دینی و تمسک آنها به وحدت اسلامی سقوط خواهند کرد. ![]() |
آرمانی که امام خمینی (ره) با برداشتی درست از اوضاع منطقه و با دریافتی درست تر از ظرفیت های موجود در اسلام در پیش پای مردم منطقه گذاشت. گرچه زمانی که کامرون چنین سخنانی را بیان کرد هنوز این اتفاق نیفتاده بود، اما از همان ابتدا معلوم بود که راهی برای نجات "حسنی مبارک" وجود ندارد و خشم مردم از فقر، سرخوردگی از حمایت مصر از اسرائیل در مقاومت 22 روزه غزه سرانجام او را از اریکه قدرت به زیر خواهد کشید. بازگشت مردم به هویت اسلامی و دینی موضوعی نیست که در زمانی اندک حاصل شده باشد. اینکه امروزه در قلب اروپا مسلمانان با تمام وجود و با احساسی که بی تردید نشأت گرفته از اعتقادی عمیق و قلبی به اسلام است، به برگزاری مناسک دینی خود می پردازند، اینکه توجه و تمسک به اهل بیت پیامبر و شعائر آنها هر سال توجه بیشتری را به خود در این کشورها جلب می کند موضوعاتی نیستند که بتوان با اتخاذ چنین سیاستهایی با آن مقابله کرد.
برای چند قرن است که پشت مردم منطقه و از قضا همین مصر زیر بار استعمار نو و کهنه، تحقیرها و اهانت های دولتهای اروپایی و از جمله و بیش از همه همین کشور متبوع جناب نخست وزیر خم شده است. ذهن این مردم انباشته از خاطرات بسیار بسیار تلخی است که شنیدن نام انگلستان آن را در کمترین زمان تداعی می کند و به نفع بریتانیا است که مبارزه با هویت اسلامی در شکل کنونی آن بار دیگر تداعی گر تاریخ تلخ اسلام ستیزی این کشور در گذشته ای نه چندان دور نگردد.
نظر شما