پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۹ اسفند ۱۳۸۹، ۸:۲۳

اخلاق و فرااخلاق از زندگی روزمره جدا نیستند

اخلاق و فرااخلاق از زندگی روزمره جدا نیستند

استاد فلسفه هنر دانشگاه هنر با اشاره به اینکه اخلاق و فرااخلاق از زندگی روزمره جدا نیستند، هرچند که فرااخلاق مطالعه روش شناختی خود اخلاق است، گفت: شک نیست که سرانجام همه اینها به تجربه زندگی برمی‎گردد.

دکتر محمد ضیمران در مورد فلسفه اخلاق و نقش آن در سامان‎مند کردن زندگی روزمره به خبرنگار مهر گفت: بطور کلی فلسفه اخلاق مکتبها و نحله‎های گوناگونی دارد. یکی مکتب ارسطویی است که سعادت و رستگاری هدف اخلاق را تبیین می‎کند. این مکتب فضیلت محور است ولی فلسفه اخلاق کانت که یکی از فلسفه‎های مهم اخلاق است از لحاظ رویکرد تکلیف محور است و برامر انگیزی تکیه می‎کند و می‎گوید درزندگی خودت کاری را انجام بده که اگر دیگران درباره خودت آن کار را انجام دادند آن را مجاز و مطلوب قلمداد کنی.
 
این استاد فلسفه هنر دانشگاه هنر در ادامه تصریح کرد: یکی دیگر از مکتبهای فلسفی اخلاق مکتبهای فلسفی اخلاقی اخیر است که یکی از آنها بر مبنای مسائل احساسی و رویکردهای عاطفی شکل گرفته و ریشه آنها در مکتبهای سودباوری است. آن هم یک نوع نگاه است که معتقدند برخورد اخلاقی و احکام و داوریهای اخلاقی مبتنی برحالات درونی فرد است.
 
این نویسنده و مترجم درباره مکتبهای دیگر فلسفه اخلاق نیز گفت: مکتب دیگر شهودی است که ریشه در نگاههای افلاطون باور دارد . بنابراین هرکدام از این نحله‎ها نسبت به معنای زندگی و هدف زندگی و نیک و بد امور رویکرد متفاوتی دارند. بنابراین براساس اینکه چه نحله‏ای را فرد مبنای داوری خود قرار می‎دهد رویکرد به اخلاق عوض می‎شود و متفاوت است.
 
ضیمران درباره فرااخلاق و ارتباط آن با زندگی عادی مردم نیز گفت: آنچه که مسلم است این است که اخلاق و فرااخلاق از زندگی روزمره جدا نیستند هرچند که فرااخلاق مطالعه روش شناختی خود اخلاق است ولی سرانجام همه اینها به تجربه زندگی برمی‎گردد. بنابراین نباید اینها را منفک از زندگی قلمداد کرد هرچند که فرااخلاق یک رهیافت نظری نسبت به خود اخلاق محسوب می‎شود.
 
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه هنر درباره رشد تفکر منسجم و فلسفی اخلاق دردیار ما هم گفت: این سؤال خیلی مشکلی است. بطور کلی تعداد زیادی از متخصصین فلسفه خود در اخلاق و فلسفه اخلاق اشتغال دارند ولی اینکه فلسفه اخلاق رشد کرده یا نه این متضمن یک مطالعه خیلی همه جانبه است و هم یک مطالعه برشی و مبتنی بر تحقیق زمان‎مند را می‎طلبد. بنابراین همینطوری نمی‎شود گفت که آیا فلسفه اخلاق در دیار ما رشد کرده یانه گفتنش خیلی مشکل است.
 
 
کد خبر 1262815

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha