به گزارش خبرگزاری مهر، ناصر پلنگی، نقاش در نشست مطبوعاتی که عصر دیروز، نهم اسفند در پردیس سینمای ملت برگزار شد، در مورد بازگشت خود بعد از 11 سال از استرالیا به ایران گفت: با اینکه در استرالیا زندگی میکردم اما در بسیاری از مواقع به ایران سفر داشتم. منتهی درگیر مطالعه، تحقیق و عکسبرداری از شهرهای جنوبی و شهرهای سنتی مثل اردبیل، اصفهان، همدان، قم و شیراز بودم.
وی که نقاشی دیواریاش در مورد جنگ روی دیوار مسجد جامع خرمشهر یکی از ماندگارترین آثار آن دوره بوده است، افزود: وقتی به جنوب ایران سفر میکردم انگار یک بازگشت دوباره به فضاهای جنگ داشتم. در این سالها هروقت به ایران برگشتم مطالعه کردم و حتی برخی از آرشیوهای مربوط به هشت سال جنگ ایران و عراق را دیدم. همه اینها مقدمهای شد برای اینکه کارهای مربوط به مجموعه "ایران امروز" را شروع کنم.
پلنگی در مورد مجموعه "ایران امروز" که بخشی از آنها در این نمایشگاه به معرض دید عموم گذاشته شده است، عنوان کرد: این کارها یکجور کالبدشناسی مسائل اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر با نگاه هنری و ساختار دیجیتال آرت در شاخه فتومدیا هستند.
وی همچنین درباره فعالیتهایش در استرالیا ادامه داد: در استرالیا درگیر تحصیل در رشته دیجیال آرت با بورسیه دانشگاه سیدنی بودم. از طرفی اجرای طرهایی مثل آموزش فتوکلاژ در نگارخانه ملی استرالیا، نقاشی دیورای در ارتباط با فضای زندگی و تهیه فیلمهای مستند را نیز برعهده داشتم.
این نقاش درباره بزگداشتی که برای وی در مکزیک برگزار شد، عنوان کرد: یکی از کارهایی که در این سالها انجام دادم، برپایی کارگاههایی در کشورهای مختلف بود که از جمله آنها میتوان به مکزیک اشاره کرد. در این کشور بزرگداشتنی برایم برگزار کردند و منهم درباره طراحیهای جنگ و آثار مربوط به این دوره صحبت کردم. این بزرگداشت 40 روز در بوهاکا و مکزیکوسیتی برپا شد و من در هر دو شهر کارگاه برگزار کردم. آنها به من لقب نقاش جنگ دادند.
وی با بیان اینکه مکزیکیها با دیدن نقاشیهای دیواری مسجدجامع خرمشهر با وی آشنا شدهاند، ادامه داد: اجرای پروژههایی در مورد تاریخ استرالیا با استفاده از فتومدیا با همکاری موسسه ICT که حامی هنرمندان است از دیگر کارهایم در این سالها بوده است. در این طرح تاریخ شهر کمبرا را با استفاده از عکس، نقاشی دیوای، مجسمه و... بازسازی کردیم.
پلنگی در مورد بخش دیگری از آثارش که به پرتره اختصاص دارد، توضیح داد: از 15 سال قبل چهرههای زمانه را شروع کردم. این پرترهها، چهرههای سمبولیک مردم زمانه را در نسبت با احوالاتی که در دنیا میگذرد، نشان میدهد. این چهرهها تنهایی، حیران بودن، بحرانهای معاصر، اعتیاد، افسردگی و نگاههای تک بعدی جهان ما را حکایت میکنند که هریک از آنها نمادی از یک کشور هستند.
این نقاش با اشاره به اینکه در سال 2006 نمایشگاه انفرادی شامل بیش از دو هزار اثر از پرترههایش را در موزه سنگاپور به نمایش گذاشته است، گفت: یک دکتر روانشناس نیز روی این چهرهها تحقیق میکند و مشغول نگارش کتابی در این زمینه است. این کار پروژهای است که تعدادی از آثار آن در ایران و تعداد دیگری در استرالیا نگهداری میشوند. امیدوارم روزی به صورت یک مجموعه در آید.
وی یکی دیگر از فعالیتهای خود را عکسبرداری از افغانستان به همراه پسرش عنوان کرد: پسرم مشغول تهیه دو فیلم مستند از افغانستان است که منهم به همراه وی به این کشور سفر و عکاسی کردم. ضمن آنکه آخرین فعالیت من شرکت در دوسالانه چین بود. از استرالیا دو نفر در این رویداد شرکت کردند که یکی از آنها من بودم.
پلنگی در بخش دیگری از این نشست با ابراز اینکه بخشی از آثارش در سالهای 2008 و 2007 در موزه هنرهای معاصر اصفهان و نگارخانه مینا به نمایش گذاشته شده است، درباره مهاجرت خود به استرالیا گفت: خیلی از هنرمندان ایرانی، مقیم کشورهای دیگر هم هستند. مقیم بودن امتیازات خوبی دارد. به عنوان مثال خرج تحصیل من و فرزندانم توسط کشور استرالیا پرداخت شد و من توانستم با فراغ بال به کارهای هنری بپردازم وگرنه با فروش تابلو که نمیشود زندگی کرد.
وی در توضیح چگونگی سفرش به استرالیا گفت: رفتن من به این کشور با دعوت و حمایت وزیر هنر استرالیا صورت گرفت.من بیش از 10 هزار نمونه طراحی را از دانشجویان دانشگاههای شاهد، سوره، تهران و الزهرا را مورد بررسی قرار دادم و روشهای پرورش خیال در منابع شرقی را مطالعه کردم. بعد از آن کتابی نوشتم و فیلم مستندی در این زمینه تهیه کردم که در موزه ملی استرالیا به نمایش گذاشتم. حاصل این نمایشگاه حمایت وزیر هنر شد و گفت که میتواند با استفاده از ویزای استعدادهای هنری Distinguish Talent Visa مهاجرت من را به استرالیا فراهم کند.
وی با بیان اینکه اولین هنرمند ایرانی بوده است که چنین ویزایی را از استرالیا دریافت کرده است، اضافه کرد: حاصل مهاجرت من این شد که با فراغ بال بیشتری در مورد ایران کار کردم. اگر دغدغه زندگی خانوادهام را داشتم، نمیتوانستم به شهرهای مختلف کشورم سفر و عکاسی کنم.
پلنگی در تشریح فعالیتهایش بعد از مهاجرت به استرالیا گفت: رفتن از ایران باعث شد بتوانم نمایشگاههای بینالمللی برگزار کنم و لقب سفیر فرهنگی ایران را بگیرم. من و خانوادهام در ملبورن، سیدنی و..نمایشگاههای خانوادگی برگزار کردیم و به عنوان یک خانواده هنری دیگران را با فرهنگ ایران آشنا کردیم.
وی ادامه داد: در این سالها بیش از هر زمان دیگری درگیر فرهنگ و مسائل اجتماعی ایران بودم که یکی از نتایج آنها حضور در کنفرانسهای بینالمللی و سخنرانی در مورد فرهنگ و هنر ایران بود مثلا در همایش بینالمللی بارسلون شرکت کردم و به صحبت درباره جنگ و تاثیر آن روی هنر ایران پرداختم.
پلنگی در مورد دلیل نمایش فتومدیا در این نمایشگاه ابراز کرد: دلم میخواست فتومدیا را نمایش دهم. میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی در نسبت با مسائل عرفانی و مذهبی میراثی را رقم زده است که ما وارث آن هستیم. گاهی نسل امروز این میراث را قبول دارد، گاهی نمیشناسد، گاهی نادیده میگیرد و گاهی بخش خرافی آن را دریافت میکند. نوع برخورد یک نسل با میراث گذشته موضوعی بوده است که در این فتومدیاها نشان دادم.
وی در مورد فتوکلاژهایش توضیح داد: این بخش از آثارم را نشان دادم تا نشان دهم فتومدیاهایم از کجا الهام گرفتهاند. نقاشیهایم نیز احوال دلم هستند.
این نقاش درباره قیمت آثارش اظهار کرد: کارهای این نمایشگاه تنها یک بار چاپ (Monoprint) شدهاند و تکثیر نمیشوند. هزینه استودیو و چاپها زیاد بود اما با مشورت مدیران نگارخانههای پردیس ملت، شیرازی و علیرضا سمیعآذر (منتقد هنری) ترجیح دادیم قیمت خیلی بالایی انتخاب نکنیم و شرایط بازار و وضعیت دیجیتال آرت را درنظر گرفتیم.
وی پیشبینی کرد که دیجیال آرت با وجود اینکه در ایران در ابتدای راه است، به جایگاه خود دست پیدا میکند: نسل جدید با این هنر آشنا شدهاند. ورود این جریان به اقتصاد هنر زمینه لازم را دارد و من به سهم خودم تلاش کردم که چنین اتفاقی بیفتد و بازار هنر راه بیفتد.
پلنگی با ابراز اینکه کتاب "خرمشهر 2008" منتشر شده است، در مورد آثار آیندهاش گفت: بخشی از مجموعه "ایران امروز" در این نمایشگاه نمایش داده شدند اما بخشهای دیگر آن شامل ایران بعد از جنگ، هویت، فراموششدگان، عاشورا و ایران باستان هستند.
وی در پایان توضیح داد: من در این سالها درگیر نوشتن یک دیوان تصویری با عنوان فتومدیا بودم. بخشهایی از این آثار، خلا دارد تا هرکسی نسبت به خودش با آنها رابطه برقرار کند. البته در این آثار تحت تاثیر سهراب سپهری و آیدین آغداشلو بودم.
نظر شما