پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۲ آبان ۱۳۸۳، ۱۰:۴۰

حجت الاسلام عليرضا قائمي نيا: مفسر با تعيين موقعيت تفسير نوين ارائه مي هد

حجت الاسلام عليرضا قائمي نيا: مفسر با تعيين موقعيت تفسير نوين ارائه مي هد

حجت الاسلام عليرضا قائمي نيا در گفت و گو با گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" گفت: مفسر به تعيين موقعيت مي پردازد و اين تعيين موقعيت با توجه به دو مورد است يكي نص و ديگري جهان پيرامون. بنابراين هر چه قدر شرايط و جهان تغيير مي كند و علوم و معارف جديدي عرضه مي شود نياز به تفسير نوين احساس مي شود.

وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا متن مقدس الهي تفسير انساني مي شود و اساسا آيا متن مقدس احتياج به تفسير دارد گفت : در ارائه پاسخ به اين سئوال بايد گفت كه كاركرد تفسير چيست؟ اگر تفسير را فقط به اين معنا بگيريم كه كلمات چه معنايي دارند يا جملات به چه معانيي دلالت مي كنند ، طبيعي است كه براي اين كار احتياج به وسايل ابتدايي مانند آشنايي به زبان و قواعد و ادبيات است. اما اگر تفسير را فراتر از اين بدانيم و قطعا نيز چنين هست بايد به كاركرد هاي آن پرداخت.

قائمي نيا در ادامه با روايتي از نشانه شناسي گفت : نشانه شناس ها مي گويند هر متني مثل يك كوه يخ در آب است كه از اين كوه قسمت اعظم آن در داخل آب است. هر متني هم چنين است كه ناگفته ها و بخش تاريك متن بيشتر از بخش روشن متن است. در اينجا مفسر است كه قسمتهاي تاريك و يا نا گفته هاي متن را روشن كند.

 اگر مفسر فقط آن چيزي را كه در متن است  بيان مي كند عملا مقوله نوين بودن تفسير ضرورتي ندارد. مفسربايد به تعيين موقعيت  بپردازد و اين تعيين موقعيت با توجه به دو مورد است يكي نص و ديگري جهان پيرامون. بنابراين هر چه قدر شرايط و جهان تغيير مي كند و علوم و معارف جديدي عرضه مي شود نياز به تفسير نوين احساس مي شود

وي درباره ضرورت نوين بودن تفسير اظهار داشت : در اين باره ما بايد انتظارمان را از تفسير بدانيم. اگر مفسر فقط آن چيزي را كه در متن است  بيان مي كند عملا مقوله نوين بودن تفسير ضرورتي ندارد. مفسر بايد به تعيين موقعيت  بپردازد و اين تعيين موقعيت با توجه به دو مورد است يكي نص و ديگري جهان پيرامون. بنابراين هر چه قدر شرايط و جهان تغيير مي كند و علوم و معارف جديدي عرضه مي شود نياز به تفسير نوين احساس مي شود. در نشانه شناسي مي گويند ما سه مقوله متفاوت داريم : تفسير، تفسير اضافي، شكل تفسير. در تفسير، مفسر آن چيزي را كه در ظاهر متن است  معنا مي كند. در تفسير اضافي به سراغ آن پرسش هايي كه از بيرون بر نص وارد مي شود مي پردازد. به طور مثال تا زماني كه مسلمانان به فلسفه ارسطويي توجه نداشتند مسائل و پرسش هاي فلسفي ارسطويي در مورد قرآن مطرح نمي شد. مانند بحث عليت كه آيا قرآن با عليت موافق است يا خير. اما وقتي كه اين فلسفه مطرح شد افرادي مانند علامه طباطبايي اين پرسش را مطرح مي كند كه آيا قرآن اصل عليت را تاييد مي كند؟ و اين پرسشي است كه از بيرون بر نص وارد شده است. اين نوعي تفسير اضافي مبتني بر شرايط زمان و تاريخ است. در اين تفسير به فراتر از پرسشهاي عادي متن مي پردازد. در شكل تفسير هم به اين معناست كه تحميل يك سري مطالب كه ارتباطي با نص ندارد. مانند بسياري از آراء و عقايدي كه سعي كردند در طول تاريخ بر قرآن تحميل كنند.

وي در پاسخ به اين پرسش كه تا چه اندازه مي توانيم از علوم جديد در تفسير نوين استفاده كنيم گفت : علوم جديد را بايد دو دسته كرد. برخي از علوم جديد ابزار و روش را تعيين مي كنند مانند: زبان شناسي، معنا شناسي، نشانه شناسي. اما برخي ديگر كاركرد متفاوتي مانند هرمنوتيك دارند. هرمنوتيك گادامر روش تفسير قرآن نمي دهد. هرمنوتيك درباب فهم است. چنين بحث هايي روش به ما نمي دهد بلكه نهايتا مي تواند فهم هاي گذشته را تخريب كند. نشانه شناسي ابزار تحليل متن را مي دهد . بايد محدوده، كاركرد و وظيفه علوم را مشخص كرد .

کد خبر 126607

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha