به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم گفتگوی اسماعیل میهندوست با خبرگزاری مهر این کارگردان درباره ویژگیهای بازیگری در این فیلم و روایت توضیح داد.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: فکر میکنم در بخش تبلیغات نیز دست شما بسته بوده است.
- اسماعیل میهندوست: همانطور که میدانید از طریق موسسه سینما شهر برای تک تک فیلمها طی جلساتی با حضور معاون سینمایی، مدیر کل اداره نظارت، مدیر عامل فارابی و مدیر موسسه سینماشهر برای هر فیلمی میزان حمایت و تسهیلاتی برای تبلیغات در نظر گرفته میشود.
من یک ماه و نیم قبل از جشنواره فیلم فجر برای اقدام در این رابطه به موسسه سینما شهر مراجعه کردم تا بر مبنای میزان حمایت، بودجه تبلیغاتیمان را تنظیم کنیم. آقای مسچی مدیرعامل این موسسه که بسیار مدیر دلسوز و لایقی است با تعجب گفت من اولین بار است که میبینم پروژهای یک ماه و نیم قبل اقدام کرده است. اغلب یک هفته مانده به اکران اقدام میکنند و عنوان کردند که ایشان مرتب تقاضای برگزاری این جلسه را برای چند فیلم و از جمله فیلم شما از دفتر معاونت سینمایی که متولی تشکیل جلسه هستند انجام داده و میدهند ولی این جلسه تا اوایل بهمن تشکیل نشد.
یک هفته مانده به شروع جشنواره فجر من شخصا به دفتر معاون سینمایی مراجعه کردم و اعلام کردم این فیلم بلافاصله بعد از جشنواره اکران میشود چرا جلسه تشکیل نمیشود چون با شروع جشنواره بعید است که فرصت تشکیل جلسه پیش بیاید و تقاضای ملاقات حضوری با آقای شمقدری کردم ولی متاسفانه قادر به ملاقات ایشان نشدم.
به هر حال درد سرتان ندهم "برخورد خیلی نزدیک" همزمان با پایان جشنواره روی پرده رفت و این جلسه تشکیل نشد 12 روز پس از اکران فیلم این جلسه تشکیل شد ولی تازه همین دیروز صورتجلسه آن به امضا دوستان رسید و به ما ابلاغ شد و همانطور که میدانید دیگر فرصتی برای اکران فیلم باقی نمانده است. به همین دلیل من شرمنده عوامل فیلم و بازیگران فیلم هستم که زحماتشان و هنرشان صرفا بخاطر اینکه با یک فیلمساز مستقل کار کردند خوب دیده نشد.
انتقادی که من به حاکم بودن رابطه به جای ضابطه دارم فقط به تصمیمگیران اکران و متولیان محدود نمیشود و شامل تمام عرصههای سینماست. مثلا فکر نکنیم ما منتقدین و یا نشریات سینمایی تافته جدا بافتهای هستیم. همه چیزمان به همه چیزمان میخورد به عنوان نمونه میگویم، برای تبلیغ فیلم با یکی از مجلات معتبر و قدیمی سینمایی صحبت کردم. مذاکرات ما به سرانجام رسید. چند سی دی عکس فرستادم و روی انتخاب آن بحث کردیم و به همین دلیل سراغ نشریه دیگری نرفتم. دو سه روز مانده به انتشار مجله یکباره گفتند عکس فیلم دیگری قرار است روی جلد قرار بگیرد.
* برویم سراغ فیلم، شما بیش از این کار مطبوعاتی کردید. به نوعی هم در تدریس و حتی کار تالیف در سینما انجام دادید، قطعا این شرایط را میدانستید. چطور سراغ چنین سوژهای رفتید و چرا ترغیب شدید به شکل مستقل اولین فیلمتان را بسازید؟
- من به واسطه سوابقی که ذکر کردید سعی کردم علمی برخورد کنم و مخاطب شناسی کردم برای همین مضمونی انتخاب کردم که برای طیف متنوع مخاطبین جذاب باشد. اما این مضمون را میخواستم با نگاهی نو و شیوه روایی مدرن بسازم تا ذهن بیینده را هم فعال کند و به شعور او احترام بگذارد. سعی کردم هر طیفی از مخاطبین بتوانند ارتباط ویژه با آن برقرار کند، بازخوردهایی که تا کنون از فیلم گرفتهام نشان داده که به هدفم رسیدم و بیراهه نرفتم.
برخورد منتقدین که خوب بود و اغلب نشریات سینمایی نقدهای خوبی نوشتهاند. این روزها مرتب به سالنهای سینما میروم و با مخاطبین به طور ناشناس برخورد میکنم. درست است که به دلیل فصل مرده اکران و نداشتن تبلیغ کافی تعداد حاضرین در سالنها مطلوب نیست اما تاکنون با فردی مواجه نشدهام که ناراضی از سالن سینما بیرون بیاید.
فیلم از این نظر موفق است و من از این موضوع رضایت کامل دارم و هر مخاطبی براساس جنسیت، سطح شعور و خاستگاه فرهنگی طبقاتی خود با فیلم ارتباط برقرار میکند. اما اعتراف میکنم فکر نمیکردم در گلوگاه اکران فصل مرده گیر کند. اگر این دوستان معتقدند فیلمهایی که الان اکران شدهاند ظرفیت ارتباط برقرار کردن با طیف گستره مخاطب را ندارند، امتحانش مجانی است در همین دو هفته پر رونق عید شرایطی فراهم کنند اکران این فیلمها ادامه پیدا کند و با فیلمهای دیگر نوروز در یک شرایط برابر قرار گیرد تا جایگاه واقعی مخاطب مشخص شود. اگر معتقدند مافیای اکران توهمی بیش نیست، این کار را انجام دهند. این یک امتحان و محک عملی است.
* یکی از مشخصههای فیلم شما توجه به مخاطب است. شما داستان خود را به شکلی تعریف میکنید که آنها را کاملا درگیر میکنید.
- اساساً به سینمایی معتقدم که رابطهای فعال و درعین حال دموکراتیک با مخاطب برقرار کند و او را دست کم نگیرد. بعضی مواقع حفره روایی تعمدی ایجاد کند تا هر مخاطبی با ذهنیت خود آن را پر کند و در ساخت فیلم مشارکت کند. برای همین مخاطب با مخاطب ممکن است برداشتش فرق کند.
*نگران نبودید مخاطب روایت مدرن و غیر خطی فیلم را پس بزند؟
- ما موجود و کلی به نام مخاطب نداریم، با طیف متنوع مخاطبین مواجهیم. در دسته بندی مخاطبین نگران ارتباط نسل جدید و قشر دانشجو نبودم چون آنها با این فرم روایی آشنا هستند و به واسطه عصر ارتباطات و گسترش رسانههای مختلف به فیلمهای روز دنیا دسترسی دارند. درباره آنها نگرانی نداشتم. نگرانی من به اقشار میانسال مربوط میشد که با این فرمهای روایی آشنا نیستند که البته برای اینها نیز تدابیری اندیشیدم.
برای همین با تلفیق روایت کلاسیک و مدرن روایت غیر خطی را سعی کردم چنان با ظرافت پیش ببرم که این قشر مخاطب به تدریج فراموش کند با روایت غیرخطی روبرو است و منطق و قاعده کلی فیلم را بپذیرد. به طور مثال اگر در پایان سکانسی سئوالی ایجاد میشود در سکانس بعدی که با شکست زمان توام است جواب داده شود که مخاطب احساس کند پاسخ سئوال سکانس قبلی است.
در صورتی که این گونه نیست و فقط مخاطب دچار توهم این میشود که پاسخ خود را یافته است. البته شاید هم غیر مستقیم همان جواب باشد. این لینکها البته فقط از جنس کلام و دیالوگ نیست بلکه بعضی بصری، مضمونی و لحنی است. مجموعه این لینکها ازروایت غیرخطی و هم از روایت خطی با کدهایی که ارائه میکند، جلوه میدهد. اما در برخی مواقع این کدها نشانه و معانی خود را دارند.
برای مخاطبین جدیتر سینما هم لذت کشف لایههای دیگر و به ویژه گفتگوی بینامتنی فراهم کردم. فیلم درباره یک ناهنجاری اخلاقی است. ولی مهم بود که این ناهنجاری اخلاقی را اخلاقی تعریف کنم. برخلاف برخی فیلمهای به ظاهر ارزشی که از طرح ناهنجاریها سوء استفاده میکنند و نقطه اتکایشان جذابیتهای خود ناهنجاریها است. من تلاش کردم فیلم سالمی در این زمینه بسازم.
* از ابتدای نوشتن فیلمنامه هم بحث شکست زمان را در متن در نظر گرفتید؟
- بله. من ابتدا فقط ایده را داشتم ولی از همان اول فیلمنامه را به صورت غیرخطی نوشتم. به خاطر اینکه مجموع روایتهای اول شخص سه شخصیت حاضر و شخصیت غایب فیلم و خود بازپرس و موارد اندکی نیز روایت دانای کل و ترکیب و تلفیق آنها باید یک کیفیتی ایجاد میکرد که هم جذابیت داستان و تزریق اطلاعات و همچنین به چالش کشیده شدن قضاوت مخاطب با نگارش غیر خطی فیلمنامه امکانپذیر بود. با اینکه "برخورد خیلی نزدیک" از آخر ماجرا شروع میشود و به عقب برمیگردیم این نقل در نقل شخصیتهاست که کیفیتی خلق میکند که انگار داریم به صورت خطی میگوییم یکی بود یکی نبود و.....
*همه رویدادهای فیلم تخیل شماست؟
- ماجرای شرط بندی که بین دو شخصیت اصلی زن داستان رخ میدهد الهام گرفته از یک اتفاق واقعی است که دو دوست در مورد وفاداری همسر یکی از آنها شرط میبندند، اما قصههای فرعی و موقعیتها را طراحی کردم
* در فیلم شما بین دو شخصیت اصلی زن نمیتوان نقش اول یا دوم را مطرح کرد. هر دو زن به یک اندازه در شکلگیری وقایع نقش دارند.
- اگر نقش اول را بر مبنای حضور کمی بیشتر و تعداد سکانسها در نظر بگیریم، شخصیت نرگس (آنا نعمتی) اول است. اما شخصیتی که وزن سنگینی در کل داستان دارد، و پیچشهای دراماتیک ایجاد میکند شخصیت ناهید (لادن مستوفی) است.
*رابطه این دو شخصصیت زن، حسادت و رقابتشان خوب در آمده، به عنوان نویسنده چطور به دنیای زنها نزدیک شدید. مشاور زن داشتید؟
- من مشاور زن نویسنده در فیلمنامه نداشتم، اما فیلمنامه را به خیلی از خانمها میدادم بخوانند و نظر آنها را جویا میشدم.
* شخصیتهای مرد به ویژه مسعود (حمیدرضا پگاه) را مثبت دیدهاید، به نظر میرسد در موضع مردان قصه قرار دارید؟
- شما با تلقی و تاویل فرا متنی مثبتی خودتان از مردان در مورد شخصیت مسعود (حمیدرضا پگاه) قضاوت کردید. در صورتی که برخی مخاطبین برعکس شما این شخصیت را برخلاف کاوه خیلی پیچیده و زرنگ میدانند که به قول بازپرس یک بازی برد برد راه انداخته است.
من به عمد در فیلم فضا و موقعیتی طراحی کردهام که هر کس از ظن خود یار فیلم میشود، هنگام نوشتن خیلی مراقب بودم فیلم متهم به طرفداری از یکی از دو جنس نشود و نتوان گفت که ضد مرد یا ضد زن است و تلاشم در در آوردن شخصیتهای خاکستری بود. چون اقتضای این نوع روایت همین است. من تلاش خودم را انجام دادم. اینکه چقدر موفق شدم برمیگردد به نظر مخاطبین و منتقدین.
* شما در انتخاب بازیگران به ترکیب تازهای رسیدهاید. هنگام نگارش فیلمنامه به بازیگر خاصی فکر میکردید؟
- من این طرح را سال 83 نوشتم و نسخه اول سال 85 آماده شد. میتوانم بگویم در زمان نوشتن گزینهای در نظر نداشتم شاید به افرادی فکر کردم اما نقشی را بر اساس بازیگری خاص ننوشتم. ولی زمانی که داشتم در سال 87 کار پیشتولید را شروع میکردم ترکیبها به ویژه خانمها خیلی برایم مهم بود و تا زمانی که دو شخصیت زن مشخص نمیشدند، به سراغ انتخاب بازیگران مرد نمیرفتم.
ضمن اینکه قصد داشتم مشابه روایت و نوع داستان پردازی در انتخاب بازیگران هم یک نوع آشنازدایی کنم و تلقی که از بازیگران در فیلمهای دیگر وجود داد در این فیلم ها نباشد و برخلاف پرسونای بازیگران در ذهن مخاطبین چهره دیگری بسازم. اگر دقت کنید متوجه میشوید که تا کنون خانم آنا نعمتی را در نقشی این چنین ندیده بودید و لادن مستوفی، حمیدرضا پگاه و یا سروش صحت.
شرط اول و ملاک انتخاب من این بود که بازیگر با فیلمنامه ارتباط عمیقی میگرفت و فیلمنامه را دوست داشته باشد، در این صورت در سبد انتخاب من قرار میگرفت. چون در آن صورت با انگیزه قوی در فیلم حضور پیدا میکرد. به دلایل مختلفی همچون آشنازدایی موقعیت فیزیکی و جایگاهی که این دو شخصیت دارند به ترکیب آنا نعمتی و لادن مستوفی رسیدم و بعد آقایان را برگزیدم.
* "برخورد خیلی نزدیک" فیلم شیکی به نظر می رسد. چقدر این چشم نواز بودن تصاویر و آراسته بودن بازیگرها برای شما اهمیت داشت؟
- اقتضای فضای قصه ایجاب میکرد این گونه باشد. به همین دلیل در نورپردازی، طراحی صحنه و لباس و حتی انتخاب لوکیشنها وسواس زیادی داشتیم. شیک و زیبا و چشم نواز بودن اگر در جایگاه درست باشد نه تنها فی نفسه بد نیست بلکه لذت بخش است ضمن اینکه فراموش نکنیم پایگاه فرهنگی و طبقاتی شخصیتهای ما این چنین طراحی را میطلبید.
*در این فیلم با توجه به نوع روایتی که دارد، حضور تدوینگر خیلی مهم است. از ابتدا خانم مفخم در پروژه حضور داشت یا بعد از فیلمبرداری به گروه ملحق شد؟
- نه در روزهای پایانی فیلمبرداری خانم مفخم به گروه اضافه شد. تدوین نقش مهمی در فیلم دارد. البته تمام شکستهای زمانی و اتصال سکانسهای غیرخطی را با جزئیات در فیلمنامه مطرح کرده بودم. ولی خانم مفخم با وسواس به دلیل علاقهای که به فیلم و فیلمنامه پیدا کرده بود تدوین سکانسها را انجام داد.
*با توجه به شرایط اکران "برخورد خیلی نزدیک"، انگیزهای برای ساخت فیلم دوم دارید؟
- من اعتقادم به آن سینمایی که تعلق خاطر دارم با ساختن این فیلم راسختر شده است. با این نگاه مستقل و با توجه به ذات سینما که با اقشار مختلف ارتباط برقرار کند و دغدغههای خودم را هم پاسخ میدهد فیلمسازی را ادامه میدهم. ممکن است در فیلم بعدی فقط کارگردانی کنم و در ارتباط با اکران هم ایدهآلیستی نگاه نکنم که بالاخره فیلم جایگاه خود را پیدا میکند چون باید فضایی باشد تا هر اثری جایگاه خود را پیدا کند.
"برخورد خیلی نزدیک" اگر چه در اکران این سرنوشت را پیدا کرد ولی شکی ندارم جایگاه خود را در سینمای ایران پیدا میکند. اگر در این دو سال فیلم نساختم به این دلیل بود که در کنار نویسندگی و کارگردانی فیلم، مجری طرح و سرمایهگذار بودم و باید تا پایان اکران همراه فیلم زمان میگذاشتم. ترجیح میدهم در فیلمهای بعدی فقط نویسندگی و کارگردانی کنم. فیلمنامه بعدی من قصه سه زن است و همکار فیلمنامهنویس زن هم دارم.
- - - - - - - -
گفتگو: بیتا موسوی
نظر شما