پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۹ فروردین ۱۳۹۰، ۱۱:۵۳

دیدار نوروزی با همایون خرم /

جوانان موسیقی نوروزی را احیا کنند

جوانان موسیقی نوروزی را احیا کنند

هنر موسیقی دستگاهی ایران نقش مهمی در مراسم نوروزخوانی که متعلق به سال های دور است داشته است اما متاسفانه این سنت نیکو و پسندیده سال های سال است که به دست فراموشی سپرده شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، همایون خرم از جمله اساتید موسیقی ایرانی است که پس از یک عمر فعالیت در عرصه موسیقی همچنان فعال در صحنه ظاهر می شود ؛آخرین کنسرت خرم در زمستان سال گذشته بود که کنسرت پائیزه اش را برای دو شب دیگر به روی صحنه برد؛آثاراین آهنگساز و نوازنده ویولن که از معدود هنرمندان و شاگردان برجسته کلاس استاد صبا است برای بسیاری از شنوندگان موسیقی ایرانی خاطره برانگیز و شنیدنی است. ایشان در دیدار نوروزی با خبرنگار مهر گفت که هنر موسیقی را با عشق آموخته و با عشق نیز نواخته است.

همایون خرم در گفتگویی مشروح با خبرگزاری مهر، از سالها فعالیت خود در عرصه موسیقی ، چگونگی آشنایی با ابوالحسن خان صبا و مسائل و مشکلات فعلی پیرامون هنر موسیقی سخن گفت.

گروه موسیقی خبرگزاری مهر : استاد خرم چطور شد که سراغ هنر موسیقی رفتید؟

همایون خرم : موسیقی در زندگی من از آغاز برحسب یک اتفاق شکل گرفت اما پس از آن با شوق و علاقه ای که نشان دادم راه یادگیری این هنر پیش روی من باز شد؛ در دوران کودکی موسیقی را از رادیو بسیار می شنیدم و با آوا نوایی که می شنیدم را تقلید می کردم مادرم زمانی که شوق عجیب من به نواختن را دید یک نی لبک ساده از بازار برای من خرید و من تا پنج سال صدای نی لبک را در می آوردم تا اینکه درهمان دوران کودکی با چوب هایی که به عنوان هیزم برای سوخت به خانه آورده می شد سازی شبیه به ویولن ساختم و سیم هایی را به آن وصل کردم و یک چوب نازک به عنوان آرشه درست کردم و شروع به نواختن ساز دست ساز خود کردم وقتی مادرم تکه چوب شبیه به ویولن را دید برای من یک ویولن مشقی خرید.

*صدای این ساز را چطور در می آوردید؟

- هنوز 5 روز از خرید این ساز نگذشته بود که اغلب آهنگ هایی که از رادیو می شنیدم را می زدم تا اینکه یک روز یکی از دوستان صمیمی خواهرم که به خانه ما رفت و آمد می کرد صدای ساز مرا شنید و دید که با چه علاقه ای ساز می زنم به خواهرم پیشنهاد داد که مرا پیش استاد صبا بفرستد.

* با همین پیشنهاد پیش صبا رفتید؟

- اتفاق ساده ای که می گفتم در زندگی موسیقایی من شکل گرفت این بود که خانه ما با منزل استاد صبا تنها یک کوچه فاصله داشت و این کوتاهی مسیر برای پسربچه یازده ساله ای که رفت و آمد سخت بود یک موهبت الهی محسوب می شد و پدر و مادرمن با آرامش خاطر مرا نزد استاد صبا فرستادند ؛ به همین دلیل است که فکر می کنم نیرویی شگرف و خدایی به اشتیاق من برای آموختن موسیقی پاسخ مثبت داد و زمینه یادگیری این هنر را برای من فراهم کرد بنابراین معتقد هستم که همه حلقه ها به هم متصل شد تا پسر بچه ای یازده ساله خدمت استاد صبا برسد و مشق موسیقی کند.

*چند سال پیش استاد بودید؟

- حدود 5 سال نزد استاد ردیف های موسیقی را یادگرفتم و بعد از آن به من گفت که به رادیو بروم، در آن زمان رادیو اعلام می کرد کسانی که فکر می کنند می توانند در ارکستر های رادیو اجرای زنده داشته باشند مراجعه کنند و پس از گذارندن آزمون در ارکستر رادیو عضو شوند من هم به اصرار استاد صبا به رادیو رفتم و آزمون دادم و برای نوازندگی در ارکستر رادیو انتخاب شدم اما بعد اعلام کردند که تکنوازی ویولن داشته باشم ؛ من تعجب کردم و گفتم که برای ارکستر رادیو آزمون داده ام اما گفتند که برای تکنوازی انتخاب شدم خلاصه اینکه یک قطعه از ردیف دستگاهی موسیقی ایران را اجرا کردم و برنامه ضبط شده این تکنوازی برای اولین بار ساعت 10 شب از رادیو پخش شد و من هیچگاه آن لحظه تاریخی را فراموش نخواهم کرد.

* چه دستگاهی را برای اجرا انتخاب کردید؟

- همایون

* دلیل خاصی برای انتخاب این دستگاه داشتید؟

- مادرم این دستگاه را خیلی دوست داشت و هروقت که قطعه ای در دستگاه همایون برای او اجرا می کردم اشکش سرازیر می شد و به دلیل همین علاقه بود که که نام مرا همایون گذاشت، تمام مسائلی که برای من در عرصه یادگیری موسیقی رخ داد چراغ روشنی برای طی کردن این مسیر بود البته ناگفته نماند که در این راه مطالعه بسیاری کردم و تئوری موسیقی را خارج از فضای آکادمیک خواندم چون رشته تحصیلی من به هنر موسیقی ربط نداشت و در دانشگاه مهندسی برق خوانده بودم اما با این حال در کنار درسم کتاب اساتید موسیقی را بسیار دوره می کردم و آثار استادانی چون روح الله خالقی، موسی معروفی و دیگرانی که از رادیو پخش می شد را به خوبی می شنیدم و برای خودم حلاجی می کردم و سعی می کردم که پیچ و خم های نوازندگی آنها را کشف کنم و در این راستا فرمول هایی برای خودم طراحی می کردم و آنچه آموخته بودم را نه به شیوه تقلید بلکه در قالبی تازه می ریختم و مورد استقبال اهالی فن قرار می گرفت و مردم هم می پسندیدند .

*با توجه به اینکه رشته تحصیلی شما موسیقی نبوده اما به نظر می رسد در عرصه هنر موفق تر بوده اید.

- رشته تحصیلی خودم را هم بسیار دوست داشتم اما روح و وجودم با موسیقی عجین بود و همواره تلاش می کردم اصول موسیقی درست را به خوبی یاد بگیرم چراکه اگر اصول هنر رعایت نشود با اثری مواجه می شوید که نه تنها اسم آن هنر نیست بلکه به پدیده ای بدل می شود که مروز هست و فردا نیست درحالی که هنر واقعی اثری است که هم مورد قبول اهالی فن قرار گیرد و هم برای مخاطب عام جذاب و دلنشین باشد و درست به همین دلیل است که یک اثر ماندگار و جاوید می شود در واقع یک اثر هنری درعین حال که با شوق و عشق و جستجو پدید می آید در عین حال باید با منطق همراه باشد تا اثر قابل قبولی ارائه  شود به عنوان مثال اگر استاد خالقی قطعه "ای ایران" را در مقام دشتی نمی ساخت یک اثر ملی و میهنی پدید نمی آمد در نتیجه عشق و شعور با هم باید ترکیب شود تا اثری زیبا از دل آن پدید آید و شاید علاقه من به موسیقی از ترکیب عشق و شعور نشات گرفته است ضمن اینکه من به حرفه خودم علاقه بسیاری داشتم و در زمینه برق هم کار می کردم.

* یکی از فعالیت های شما در عرصه موسیقی علاوه بر برگزاری چهارشب کنسرت ، انتشار کتاب "غوغای ستارگان" در سال گذشته بود درخصوص کم و کیف انتشار این کتاب توضیح دهید.

- سالهای بسیاری است که وقتی با دوستان دورهم جمع می شودیم به من می گفتند که چرا خاطرات سالها فعالیت خود در عرصه موسیقی را به صورت خاطره نویسی منتشر نمی کنم اما من واقعا دنبال گردآوری این کتاب نبودم تا اینکه چند ناشر مراجعه کردند و اصرار داشتند که کتاب خاطرات مرا چاپ خواهند کرد تا اینکه انتشارات علمی بیش از سایر ناشران اصرار بر این کار داشت اما من می گفتم که نگارش این کار زمان می خواهد تا اینکه یک قرار 5 ساله گذاشتم تا نگارش این کتاب را به پایان برسانم و بعد هم یکی از شاگردانم به نام علی وکیلی به راستی عاشقانه پشت این کار ایستاد و خاطراتی که می گفتم ضبط کرد و به صورت روایت عین حرفهایی که بیان کرده بودم را پیاده کرد؛ البته الام که کتاب چاپ شده خاطراتی را به یاد می آورم که معتقدم طرح آنها در کتاب "غوغای ستارگان" خوب بوده است اما متاسفانه از قلم افتاده است .

*استاد خرم هنر آهنگسازی در دهه 80 به خصوص در چند سال اخیر دستخوش تغییرات بسیاری شده است و اغلب آهنگسازان جوان با عنوان نوآوری هر اثری را تولید می کنند اما در دراز مدت این آثار تاثیرات خود را از دست می دهند و به زمزمه تبدیل نمی شود؛ نظر شما در این مورد چیست؟

- سئوال خوب و حساسی است بحث نوگرایی در موسیقی ایرانی تحت عناوینی چون موسیقی تلفیقی از سالهای بسیار دور مطرح شده است اما مسئله این است که سنت در هنر معنای درستی ندارد و سنت در هنر یعنی در کادر بودن و حال اینکه پدیده هنری نوعی ساختار شکنی برمبنای اصالت و داشته های قدیم محسوب می شود؛ بنابراین آنچه به عنوان سنت از آن یاد می شود باید حفظ شود و در سایه آن اثری تازه ارائه شود ولی متاسفانه آنچه به عنوان نوآوری صورت می گیرد معنای ساختار شکنی در سایه حفظ اصالت ها را ندارد.

* سخن آخر .....

- تمام آنچه در طول تمام این سالها آموختم معرفت موسیقی ایرانی بوده ست و این معرفت یعنی عشق به هنر موسیقی ایرانی و نکته جالب اینکه نوآوری که از آن یاد می کنیم براساس معرفت هنر موسیقی شکل می گیرد و من معتقدم که جوان ها نباید ناامید شوند و در سایه این معرفت باید به تعریف جامعی از نوآوری دست یابند. 

................

گفتگو : پریسا ساسانی

کد خبر 1272216

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha