۲۵ اسفند ۱۳۸۹، ۹:۱۸

منطق برای زندگی - 59/

هیچ چیز خوبی "نو" نیست

هیچ چیز خوبی "نو" نیست

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در مغالطه عدم سابقه، عدم سابقه یک چیز، حربه و وسیله‌ای است برای مخالفت با هر پیشنهاد جدید و به تبع آن گفته می‌شود اگر چیزی خوب و مفید می‌بود، باید نشانی از آن در تاریخ و گذشته وجود می‌داشت و چون چنین نباشد، آن نو جز باطل هیچ نیست.

میراثی که در هر اجتماعی از گذشته به امروزش می‌رسد، بی‌شک یکی از مهمترین چیزهایی است که آن اجتماع و یکایک افرادش را آنی می‌کند که هستند. این گذشته اما وجوه گوناگونی دارد، گاه سیاه به نظر می‌رسد و گاه سپید، گاه غرورآفرین است و گاه ذلت‌بار و...

احتمالاً اما یکی از انواع مواجهه با این میراث و این گذشته چنین است – که هست -:هر چیز خوب و ارزشمندی پیش از این وجود داشته است و همه "حرف حساب"ها نیز پیش از این گفته شده‌اند و بنابراین دیگر چیز تازه‌ای برای گفتن یا کردن باقی نمانده است.

سویه دیگر این سخن هم چنین است: اگر فلان کار یا فلان حرف خوب بود و به درد می‌خورد، دست‌کم باید کسی پیشتر از این آن سخن را می‌گفت یا آن کار را می‌کرد و چون چنین چیزی مشاهده نمی‌شود، پس آن سخن و آن کار، ارزشی ندارد.

این سخن اما به وضوح بر مبانی سست و شکننده‌ای تکیه زده است و در واقع خود، به نحوی ناقض خود است؛ به این معنا که بالاخره آن کار یا سخن باید در جایی و زمانی برای نخستین بار گفته می‌شد یا رخ می‌داد. اگر چنین نباشد و خود آن چیز نیز مسبوق به سابقه‌ای باشد و این سلسله همچنان ادامه یابد، آنگاه با تسلسل مواجه خواهیم شد که محال است.

در نتیجه بر طبق این سخن، هر چیز خوبی در گذشته وجود دارد و از آنجایی که عاقبت باید نخستین باری وجود داشته باشد که چیزی رخ داده یا سخنی گفته شده باشد، بنابراین می‌توان به دلیل عدم سابقه آن چیز یا سخن، حکم به باطل بودن آن داد.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که مغالطه عدم سابقه، رابطه‌ای تنگاتنگ و هم‌پیوسته با مغالطه سنت‌گرایی دارد با این تفاوت که در اولی، عدم سابقه حربه و وسیله‌ای است برای مخالفت با هر پیشنهاد جدید و به تبع آن گفته می‌شود که اگر چیزی خوب و مفید می‌بود، باید نشانی از آن در تاریخ و گذشته وجود می‌داشت و چون چنین نباشد، چیز نو جز باطل هیچ نیست.

در دومی اما قدمت یک اندیشه یا عمل دال بر درست بودن آن دانسته می‌شود و بنابراین چون شخص یا گروهی به چیزی عادت کرده‌اند و همواره آن را شنیده یا انجام داده‌اند، قدیمی و سنتی بودن را دلیل درستی آن اعلام می‌کنند و چه بسا در این راه در ورطه تعصبی کور و حتی خشونتی عریان نیز فروغلطند.

در نهایت از نظر دور نباید داشت که این هر دو مغالطه احتمال تحقق جامعه‌ای انسانی‌تر را که در آن امکان گفتگو میان یکایک افراد وجود دارد و این افراد به نحو سنجشگرانه در باب تمامی مسائل می‌اندیشند و علاوه بر ارزیابی امور، از نوآوریها و ابداعات نیز شورانگیزانه استقبال می‌کنند، به شدت کاهش داده و سبب مقاومتی سخت و سنگین در مقابل هر گونه تغییر و تحول خواهند شد.

کد خبر 1275107

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha