پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۲ آبان ۱۳۸۳، ۸:۳۱

مرزبان وحي و خرد (2)

زندگي نامه خود نوشت علامه طباطبايي(ره)

زندگي نامه خود نوشت علامه طباطبايي(ره)

متن زير زندگي نامه خود نوشت علامه محمد حسين طباطبايي است كه در اوايل سال 1341 هجري شمسي نوشته شده است .

نويسنده، محمد حسين طباطبايي سال1281 شمسي در تبريز در ميان يك خانواده علمي به وجود آمده ام. در سن پنج سالگي مادر و در سن نه سالگي پدر را از دست داده ام و به مناسبت اين كه كم و بيش مايه معاش داشتيم سرپرست ما (وصي پدر) وضع زندگي ما به هم نزد و تحت مراقبت و پرستاري يك نفر خادم و يك نفر خادمه قرار گرفتيم. كمي پس از درگذشت پدر به مكتب و پس از چندي به مدرسه فرستاده شديم و بالاخره به دست معلم خصوصي كه به خانه مي آمد سپرده گشتيم و به اين ترتيب تقريبا مدت شش سال مشغول فرا گرفتن فارسي و تعليمات ابتدايي بوديم.

آن روزها تحصيلات ابتدايي برنامه معيني نداشت. همين قدر به ياد دارم كه در فاصله ميان 1290-1296 كه مشغول بودم، قرآن كريم را كه معمولا پيش از هر چيز ديگر خوانده مي شد، و كتاب گلستان و بوستان سعدي و نصاب و اخلاق مصور و انوار سهيلي و تاريخ معجم و منشآت اميرنظام و ارشادالحساب را خواندم.

سال 1297 وارد رشته هاي علوم دينيه و عربيه شدم و تا سال 1304 به قرائت متون سرگرم بودم. در ظرف همين هفت سال در علم صرف كتاب امثله، صرف مير، و تصريف و در نحو كتاب عوامل، انموذج، صمديه، سيوطي، جامي و مغني و در بيان كتاب مطول  و در فقه كتاب شرح لمعه و مكاسب  و در اصول كتاب معالم، قوانين، رسائل  و كفايه و در منطق كبري و حاشيه  و شرح شمسيه و در فلسفه كتاب شرح اشارات و در كلام كتاب كشف المراد را خواندم و به همين ترتيب دروس متن ( در غير فلسفه و عرفان) خاتمه يافت.

سال 1304 براي  تكميل تحصيلات خود عازم حوزه نجف گرديدم و به مجلس درس مرحوم آية الله آقاي شيخ محمد حسين اصفهاني حاضر شده يك دوره خارج اصول كه تقريبا شش سال طول كشيد و چهار سال نيز خارج فقه معظم له را درك نمودم و هم چنين هشت سال در خارج فقه مرحوم آية الله نائيني و يك دوره خارج اصول معظم له حضور يافتم و كمي نيز به خارج فقه مرحوم آية الله آقاي سيد ابوالحسن اصفهاني رفتم. كليات علم رجال را نيز پيش مرحوم آية الله حجت كوه كمري رفتم. در فلسفه نيز به درس حكيم و فيلسوف معروف وقت، مرحوم آقاي سيد حسين بادكوبي موفق شدم. در ظرف شش سال كه پيش معظم له تلمذ مي كردم منظومه سبزواري و اسفار و مشاعر ملاصدرا و دوره شفاي بوعلي و كتاب اثولوجيا و تمهيد ابن تركه و اخلاق ابن مسكويها خواندم.

مرحوم بادكوبي از فرط عنايتي كه به تعليم و تربيت نويسنده داشت براي اين كه مرا به طرز تفكر برهاني آشنا ساخته و به ذوق فلسفي تقويت بخشد، امر فرمود كه به تعليم رياضيات پردازم. در امتثال امر معظم له به درس مرحوم آقا سيد ابوالقاسم خوانساري كه رياضي دان زبردستي بود حاضر شدم و يك دوره حساب استدلالي و يك دوره هندسه مسطحه و فضايي و جبر استدلالي از معظم له فراگرفتم.

سال 1314 در اثر اختلال وضع معاش ناگزير به مراجعت شده به زادگاه اصلي خود تبريز برگشتم و ده سال و خرده اي در آن سامان به سر بردم كه حقا بايد اين دوره را در زندگي خود دوره خسارت روحي بشمارم، زيرا در اثر گرفتاري ضروري به معاشرت عمومي وسيله تامين معاش كه از مجراي فلاحت بود از تدريس و تفكر علمي جز مقداري بسيار ناچيز باز مانده بودم و پيوسته با يك شكنجه دروني به سر مي بردم.

در سال 1325 از سر و سامان خود چشم پوشيده زادگاه اصلي را ترك گفتم و متوجه حوزه قم گرديده بساط زندگي را در اين شهر گستردم و دوباره اشتغالات علمي را از سر گرفتم و تا كنون كه اوايل سال 1341 مي باشد روزگار خود را در اين سامان مي گذرانم. البته هر كسي حسب حال خود در زندگي خود خوشي و تلخي و زشت و زيباييهاي ديده و خاطره هايي دارد. من نيز به نوبه خود و خاصه از اين نظر كه بيشتر دوره زندگاني خود را با يتيمي يا غربت يا مفارقت دوستان يل انقطاع وسايل و تهيدستي و گرفتاري هاي ديگر گذرانده ام، در مسير زندگي با فراز و نشيب هاي گوناگون روبه رو شده، در محيطهاي رنگارنگ قرار گرفته ام ولي پيوسته حس مي كردم كه دست ناپيدايي مرا از هر پرتگاه خطرناك نجات مي دهد و جاذبه مرموزي از ميان هزارها مانع بيرون كشيده به سوي مقصد هدايت مي كند.

                  من اگر خارم و گر گل چمن آرايي هست       كه از دست كه مي پروردم مي رويم

در اوايل تحصيل كه به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زيادي به ادامه تحصيل نداشتم و از اين رو هر چه مي خواندم نمي فهميدم و چهار سال به همين نحو گذراندم. پس از آن يك باره عنايت خدايي دامن گيرم شده عوضم كرد و در خود يك نوع شيفتگي و بيتابي نسبت به تحصيل كمال، حس نمودم. به طوري كه از همان روز تا پايان ايام تحصيل كه تقريبا هفده سال طول كشيد هرگز نسبت به تعليم و تفكر درك خستگي و دلسردي نكردم و زشت و زيباي جهان را فراموش نموده و تلخ و شيرين حوادث در برابر مي پنداشتم[ كذا]. بساط معاشرت غير اهل علم را به كلي برچيدم. در خورد و خواب و لوازم ديگر زندگي، به حداقل ضروري قناعت نموده باقي را به مطالعه مي پرداختم. بسيار مي شد به ويژه در بهار و تابستان كه شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه مي گذرانيدم و هميشه درس فردا را شب پيش مطالعه مي كردم و اگر اشكالي پيش مي آمد با هر خودكشي بود حل مي نمودم و وقتي كه به درس حضور مي يافتم از آنچه استاد مي گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشكال و اشتباه درس را پيش استاد نبردم.
از آثار مختصري كه هنگام تحصيل در نجف تهيه كرده ام:  رساله در برهان، رساله در مغالطه، رساله در تحليل، رساله در تركيب، رساله در اعتباريات، رساله در نبوات و منامات.

از آثاري كه در اوقات اقامت در تبريز تاليف شده:  رساله در اثبات ذات، رساله در اسماء و صفات، رساله در افعال، رساله در وسائط ميان خدا و انسان، رساله انسان قبل الدنيا، رساله انسان في الدنيا، رساله انسان بعد الدنيا، رساله در ولايت، رساله در نبوت، در اين رساله ها ميان عقل و نقل تطبيق شده است. كتاب سلسله انساب طباطبائيان آذربايجان.

آثاري كه در قم به رشته تحرير در آمده است:  تفسير الميزان كه در بيست مجلد منتشر شده است. در اين كتاب با روش بي سابقه اي آيه به آيه تفسير شده است. اصول فلسفه ( روش رئاليسم) در اين كتاب فلسفه شرق و غرب بررسي مي شود. حاشيه كفاية الاصول. حاشيه بر كتاب ملاصدرا كه در نه جلد منتشر شده است. وحي يا شعور مرموز. دو رساله در ولايت و حكومت اسلامي (فارسي و عربي). مصاحبه هاي سال 1338 با پروفسور كربن مستشرق فرانسوي در يك جلد تحت عنوان شيعه براي بار دوم اخيرا منتشر گرديد. مصاحبه هاي سال 39 و سال 40 معظم له در يك جلد تحت عنوان رسالت تشيع در دنياي امروز منتشر مي گردد. رساله در اعجاز. علي و الفلسفة الالهية به فارسي نيز ترجمه و منتشر شده است. شيعه در اسلام. قرآن در اسلام. مجموعه مقالات، پرسشها و پاسخها، بحثهاي متفرقه علمي، فلسفي. سنن النبي كه اخيرا با ترجمه و تحقيق جناب آقاي محمد هادي فقيهي در 400 صفحه منشر شده است.   

کد خبر 127591

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha