به گزارش خبرگزاري مهر، مايكل مور دلايل خود براي خرسندي از انتخاب مجدد بوش ذا اينگونه شرح داده است :
1-جرج دبليو بوش طبق قانون پس از اين دوره ديگر هيچ وقت نمي تواند رييس جمهور باشد.
2-پيروزي بوش از سال 1916 كم اختلاف ترين پيروزي رياست جمهوري بود.
3- در انتخابات اخير 54 درصد از گروه سني جوانان به جان كري و درصد بسيار كمتري از آنان به جرج بوش راي دادند و اين بار ديگر نشان مي دهد كه والدين ما گاهي اشتباه مي كنند و ما نبايد در برخي امور از آنان پيروي كنيم.
4-عليرغم پيروزي بوش تعداد زيادي از آمريكايي ها هنوز معتقد هستند كه كشورشان در راه نادرستي حركت مي كند (56 درصد)، بسياري فكر مي كنند كه جنگ در عراق ارزش آن را نداشت(51 درصد) تعداد زيادي از آمريكايي ها نيز تصميم گيري ها و اعمال بوش را تاييد نمي كنند (52 درصد).
5-جمهوري خواهان پس از اتمام دوره بوش بعيد است كه بتوانند اكثريت سنا را به دست آوردند و از آن پس دموكرات ها هستند كه بايد سياست هاي خود را پياده نمايند.
6-ميشيگان به كري راي داد. بنابراين مي توان گفت كه تمام شمال شرق يعني محل تولد دمكراسي آمريكا به كري راي داده است. هائيتي نيز به كري راي داد و به همين دليل مي توان به غرب نيز اميدوار بود.
7-ايالت بزرگي مثل اوهايو فقط ايالتي است كه فريب خورده است و بي شك در انتخابات آينده چنين اشتباهاتي را مرتكب نخواهد شد.
8-88 درصد از حمايت بوش ناشي از آراء سفيد است و وي حامي جدي در ميان مرم آمريكا ندارد.
9-همجنس بازان با انتخاب بوش نمي توانند با يكديگر ازدواج كنند و ما بايد خوشحال باشيم زيرا با ازدواج آنان نمي توانستيم اين حجم هديه براي آنها تهيه كنيم!
10-با انتخاب بوش 5 نفر آفريقايي آمريكايي به عنوان اعضاي كنگره برگزيده شدند. حضور سياهان در كنگره به نفع ماست زيرا در زمان لازم آنها بهتر از آمريكايي الاصل ها متوجه اشتباهات بوش هستند.
11-سناتورهاي دموكرات را نمي توان دست كم گرفت زيرا آنان هر از چندگاهي سياست هاي كثيف بوش را به رخ وي و ديگر حاميان جمهوري خواه مي كشند. اگر بوش انتخاب نمي شد ما نمي توانستيم شاهد اين به افتضاح كشيده شدن بوش باشيم.
12-يك امتياز مهم: ما دوقلوهاي بوش را دوست داريم و نمي خواهيم آنان از صحنه دور شوند.
13-در حال حاضر اگر چه بوش آراء بيشتري را به خود اختصاص داده است اما مردم اگر در راي گيري مستقيم شركت مي كردند بي شك جان كري نامزد دموكرات رياست جمهوري راي مي آورد و ما بايد با تلاش براي اصلاح سيستم راي گيري موجب راي آوردن افراد مناسب را در كشورمان شويم. باز هم مايه خرسندي است كه بوش بدون حمايت مردم راي آورده است و در واقع پشتيبان مردمي ندارد.
14-بوش هم اكنون يك رييس جمهور "فلج" است. وي لحظه بسيار سرنوشت سازي را در هفته گذشته گذراند اما نمي داند كه هرگز نمي تواند خواسته هاي مردم كشور خود را فراهم كند. زيرا وي چنان سابقه بدي در جهان پيدا كرده است كه جبران آن در چهار سال آينده امكان پذير نيست.
15-حالا كه بوش دوباره راي آورده بيشتر به نظر مي رسد كه آمريكا را به سياهي فروببرد تا آن را نجات دهد. در حال حاضر دو سناريو پيش روي اوست: الف: شايد بعضي به وي بگويند كه در 4 سال باقي مانده چهره خود را بهبود بخشد و در تاريخ نام خود را باقي بگذارد. ب: برخي از افراد نيز كه مي دانند در دوره باقي ماندع زمان اصلاح وجود ندارد به وي خواهند گفت كه هر آنچه مي خواهد انجام دهد و حتي از پوشش دادن برخي ارتباط هاي كثيف همچون ارتباط با بن لادن نيز خودداري كند.
با توجه به پيشينه بوش احتمال زيادي وجود دارد كه وي گزينه دوم را انتخاب كند و آن وقت در اين 4 سال از شخصيت واقعي وي پرده برداري خواهد شد.
16-آمريكا 300 ميليون جمعيت دارد كه 200 تن از آنان واجد راي دادن هستند. فقط 3 ميليون نفر به بوش بيشتر راي دادند و اين يعني هيچ. پس اميد داشته باشيم كه در دوره هاي بعدي جمهوري خواهان كاملا از بين خواهند رفت.
17- بخش زيادي از آراء آمريكايي ها سفيد بود و يا به رالف نيدر اختصاص يافت. اين بدان معناست كه جريان به سوي جمهوري خواهان نبوده است و مردم به شكل واقعي از سياست هاي جمهوري خواهان و به تبع آن از سيات هاي بوش برگشته اند.
اما فراموش نكنيم كه بوش امروز به ما نياز دارد! من به زودي درباره وي بيشتر صحبت خواهم كرد.
نظر شما