پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۳ مرداد ۱۳۸۲، ۱۴:۰۵

در خانه داستان ايران

مجموعه داستان " غير قابل چاپ" نقد شد

مجموعه داستان " غير قابل چاپ" نقد شد

در راستاي نهضت فرهنگي تابستان ،جلسه نقد و بررسي مجموعه داستان " غير قابل چاپ" اثر مهدي شجاعي با حضور مصطفي جمشيدي در خانه داستان ايران نقد و بررسي شد .

به گزارش خبر گزاري " مهر " از كميته اطلاع رساني نهضت فرهنگي تابستان « مصطفي جمشيدي» نويسنده و منتقد معاصربا اشاره به اينكه نشر كتاب در كشور ما امري مشكل است گفت : از آخرين اثر شجاعي با عنوان « بشريت » تا كار بعدي اش حدود 10 سالي است كه فاصله افتاده  و علت اين امررا بايد ناشي از سياستهاي نادرست در خصوص نشر كتاب دانست .
وي داستانهاي « آناهيتاي شرقي» ، « چشم در برابر چشم »،« غير قابل چاپ » ،« لباس خواب صورتي» و«  هميشه پاي يك زن در ميان است » از مجموعه داستان " غير قابل چاپ " را داراي يك نگاه مشابه دانست و افزود : در اين داستانها زن داراي شخصيت اصلي است ويا نقش عمده اي را در داستان ايفا مي كند .
وي در خصوص عنوان داستان اظهارداشن : مجموعه داستاني با عنوان " غير قابل چاپ "  مي تواند انسان را ترغيب به خريد آن كند . البته يك مجموعه داستاني نمي تواند غير قابل چاپ باشد، چرا كه از نظر نويسنده در چاپ آثار مختلف حتي داستانهاي نازل كه فاقد جنبه هاي خواندني و ماندني هستند و يا اينكه بر اساس هوسهاي مختلف شكل گرفته اند ، مانعي وجود ندارد كه چاپ نشوند. در واقع نويسنده بايد داراي سعه صدر باشد و از قصه هايش با تسامح عبور نكند، چاپ اثري نازل ، خود عملي اجتماعي و يا مبارزه اي اجتماعي جهت فرهنگ سازي است و من به عنوان يك نويسنده از اين عنوان چندان راضي نيستم چرا كه نمي تواند واقعي باشد زيرا مي تواند چاپ شود.
جمشيدي در ادامه افزود: داستان يك قصه كوتاه ، نياز به نثر داستاني دارد كه نمي توان با ديالوگهاي كوتاه داستان را سرهم آورد. تكيه اي كه شجاعي به ديالوگها دارد ، حاكي از تمايلات او در خصوص نمايشنامه نويسي است تا داستان نويسي . 
اين منتقد ادامه داد: البته تنها ديالوگ آخر داستان « لباس خواب صورتي » را به لحاظ دارا بودن رويكرد معقول واقع نما و خالص مي پسندم ، ولي با اين وجود شجاعي به خواننده فرصت انس گرفتن با شخصيتهاي داستان و علت جويي را نمي دهد ، در حالي كه لازم است در قسمتهايي از داستان فرصتي را براي فضا سازي ايجاد
كرد تا بتوان رايحه ها ، تمايلات و رفتار و... را حل كرد . البته در پايان داستان خلوصي ديده مي شود كه اغراق نيست و مي توان گفت شخصيتها حقيقي هستند .
جمشيدي بيان داشت : حسن مجموعه را نميتوان ناديده گرفت و اين حسن دارا بودن جنبه هاي اجتماعي و انتقادي داستان است . اين نويسنده عقيده دارد كه بايد به داستان نويس فرصت داد تا عناصر زندگي راانتخاب كرده ، تا اثرش از خصوصيت ماندگاري برخوردار باشد . از طرف ديگر او معتقد است يك نوع شتابزدگي دراين مجموعه ديده مي شود كه منجر به تخطي داستان شده و سوژه را به ساير عناصر ديكته كرده است .
وي افزود : البته هماهنگي كلي در داستان وجود دارد كه آن هم به دليل نوع كار نوسينده « مديريت انتشارات» است ، اما در مجموع مي توان گفت اين مجموعه از ژرفا و عمقي كه از يك نويسنده انتظار مي رود دور افتاده است .  داستان بايد رايحه و هنر پرداخت داشته باشد كه از اين هنردراين كتاب خبري نيست . " شجاعي" شخصيت تنهايي دارد كه در بسياري از داستانهايش يك جمع صميمي را مي بينيم كه اين دوستيها و صميميتها به سرعت از هم مي پاشد و او تنها مي شود به واقع ، شجاعي خصوصيات شخصيت خود را انتخاب كرده است .
بيشتر داستانهاي اين كتاب مي تواند در جمع خصوصي مردها گفته شود كه اينگونه داستانها نمي تواند بستري جدي براي ماندگاري  اثر شود .
مصطفي جمشيدي در پايان گفت : در كل ، نظرات انتقادي در داستانها از بالا به پايين بوده ، و از جنبه تفنن، بزمي و طنزي برخوردار است . حكايت گونه ، نوشتاري و گفتاري است و قالب داستانهاي شجاعي به سمتي مي رود كه در سطح مي لغزد و قرار نيست به عمق برود و شخصيتها  رشد و پالايش داشته باشند و سوژه خود را  به فضاي داستان تحميل كرده است .

کد خبر 12850

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha