به گزارش خبرنگار مهر، هایده صفی یاری تدوینگر باسابقه سینمای ایران که آثار بسیاری از فیلمهای سینمای ایران را در کارنامه خود دارد معتقد است اعتماد اصغر فرهادی به تدوینگر باعث ایجاد تعامل برای به ثمر رسیدن تدوین فیلم "جدایی نادر از سیمین" شده است.
این تدوینگر یکی از دلایل موفقیت این فیلم را اعتقاد عوامل به فیلمنامه و کارگردانی اثر دانست و گفت: همه کسانی که به نوعی درگیر فیلم بودند میدانستند که در نهایت تجربه های خوبی را در فیلم کسب میکنند و اتفاق خوبی در طول نمایش فیلم خواهد افتاد.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در "جدایی نادر از سیمین" چندمین همکاری خود با اصغر فرهادی را تجربه میکردید؟
- هایده صفی یاری: فیلم "جدایی نادر از سیمین" سومین همکاری من با اصغر فرهادی پس از فیلمهای "چهارشنبه سوری"و "درباره الی" بود.
* فیلمنامه این فیلم را در نگاه اول چطور ارزیابی کردید؟
- زمانی که فیلمنامه را خواندم با اثری خوب مواجه شدم اما زمانی که راش فیلم را دیدم با اتفاق دیگری روبرو شدم، به این معنا که اجرا و کارگردانی این فیلم خیلی پیچیدهتر از فیلمنامه بود و لحظاتی غی قابل توصیف در فیلم وجود داشت. درست در زمان بازدید راشها خبر توقیف فیلم را شنیدم که نمیتوانستم این توقف را باور کنم.
* زمان توقف فیلمبرداری فیلم، راشهای کدام صحنه از فیلم را بازبینی میکردید؟
- صحنه مواجه شدن نادر با پیکر نیمه جان پدرش با دستانی بسته به تخت را میدیدم و درست بعد از این صحنه راضیه به همراه سمیه دخترش از مطب دکتر بر میگردد و برخورد بین نادر و راضیه اتفاق میافتد. خوب یادم هست وقتی این صحنه را می دیدم متحیر و متعجب در جای خودم ایستادم و از دین این صحنه و قسم خوردنهای راضیه با بازی دیدنی ساره بیات بهت زده شده بودم.
با این بهت و حیرت با فرهادی تماس گرفتم و گفتم که مگر میشود مردم این فیلم را با این صحنههای تاثیرگذار نبینند مگر میتوان منکر این پروژه ارزشمند با بازیهای خوب بازیگران این فیلم شد؟ من فکر میکنم تمام کسانی که تا آن لحظه در ساخت فیلم سهم داشتند به مجموع فیلمنامه و کارگردانی آقای فرهادی عشق و علاقه خود را نشان داده بودند. ناگفته نماند که دیدن فیلم در کنار مردم عشق به این فیلم را افزون تر کرد.
* از تجربه دیدن فیلم "جدایی نادر از سیمین" بگویید.
-احساس خوبی داشتم از اینکه در چنین تجربه درخشانی سهیم هستم، اما زمانی که در کنار مردم این فیلم را دیدم احساس خوبی داشتم، چرا که احساس میکردم در یک غرور جمعی با تماشاگران سهیم هستم.
لیلا حاتمی در نمایی از "جدایی نادر از سیمین"
* البته برخی از مخاطبان حس غرور جمعی که شما از آن یاد می کنید را به تلخی فیلم تعبیر می کردند.
- من هم کم و بیش میشنیدم که برخی از مخاطبان معتقد بودند که "جدایی نادر از سیمین" فیلم تلخی است، ولی تجربه من از دیدن فیلم با مردم و صحبتهای مختلفی که با یکدیگر داشتم نشان داد که تلخی که از آن یاد میشود به معنای یاس و ناامیدی نیست، بلکه نمایش برخی از دشواریهای زندگی است که توانسته در ذهن مردم به شیرینی ختم شود و شیرینی که از آن یاد میکنم توجه به این مطلب است که مردم پس از دیدن این فیلم به خود سر میزنند.
در واقع از نو به بنیادهای اخلاقی خود مینگرند و این بازنگری از نگاه من نتایج خوبی در بردارد، به این معنا که مخاطب خودش را در موقعیتهای دشوار قرار میدهد، بنابراین دیگر عنوان تلخ به آن اطلاق نمیشود، پس از دیدن فیلم "جدایی نادر از سیمین" بیننده از زندگی خود خسته نمیشود بلکه پس از پایان فیلم سرشار از انرژی برای بازسازی خود است.
* "جدایی نادر از سیمین" فیلمی با رنگ مایههای سینمای شهری است، تدوین فیلمهایی از این دست به دلیل سرکشی در زندگی روزمره تا اندازهای در دسترس به نظر می رسد. اما یکی از ویژگیهای تدوین در این فیلم ضمن حفظ شاکله کلی یک زندگی انسان در کلان شهری چون تهران، این است که حس لحظهها به خوبی درآمده است.
- فیلمنامه این فیلم تا اندازهای پیچیده بود و هنگام اجرا به دلیل ارتباط تنگاتنگ کاراکترها با یکدیگر پیچیده تر هم شد برهمین اساس تدوین این فیلم هم به اندازه فیلمنامه و اجرا پیچیدگیهای خاص خودش را داشت، چرا که در بسیاری از مقاطع تصمیم گرفتن درباره اینکه چه عکس العملهایی را در چه موقعیتهایی برای درآمدن حس صحنه بگذاریم، به خصوص در صحنههایی که کاراکترهای بسیار داشت مشکل و در عین حال حساس بود به عنوان مثال صحنه دادگاه که قاضی، حجت، راضیه، سیمین و معلم مدرسه دختر نادر یکی از همان صحنههای پرحس و حال بود که دیدیم، از همین رو از آب درآوردن حس و حالهای صحنه هایی از این دست در تدوین کار بسیار سختی بود.
رسیدن به نقطهای که دشواریهای یک اتفاق در زندگی روزمره و حفظ ریتم بازیها در صحنه و حس حال و هوای صحنه و انتقال آن به مخاطب بزرگترین دشواری کار تدوین بود.
*یکی از ویژگیهای حرفه تدوین این است که فیلم هنگام تدوین به نوعی دوباره کارگردانی می شود و حساسیت کار تدوینگر بعد از کارگردان و فیلمبردار در مرحله بعد قرار می گیرد، در نتیجه تعامل بین کارگردان و تدوینگر مهم است آیا این تعامل بین شما و آقای فرهادی اتفاق افتاد؟
- من معتقدم که تدوین یک فیلم از زمان نگارش فیلمنامه آغاز می شود، به خصوص اینکه اگر خود کارگردان فیلمنامه را نوشته باشد فیلمنامه را تدوین شده در ذهن خود می بیند و برهمین اساس دکوپاژ را هنگام نگارش فیلمنامه انجام میدهد و زمان فیلمبرداری دکوپاژی که میکند برگرفته از تدوینی است که در ذهنش هنگام نگارش فیلمنامه شکل گرفته است و در نهایت کارگردان در مرحله تدوین هم ذهنیت خود را در تدوین ادامه میدهد، اما نکتهای که وجود دارد این ذهنیت تا زمان حضور تدوینگر ادامه دارد و چگونگی درآمدن این حس و حال به تدوینگر برمی گردد و زمانی که ذهنیت تدوینگر به فکر و ایدههای کارگردان نزدیک باشد این تعامل برقرار میشود.در واقع در نتیجه این تعامل است که هنر تدوین معجزه اتصالات رخ میدهد و شاید تدوین این فیلم هم معجزه بوده است.
*به عنوان آخرین سئوال سومین تجربه همکاری خود با اصغر فرهادی را چطور ارزیابی میکنید؟
- بزرگترین خصوصیت قابل تحسین اصغر فرهادی این است که خودش است و به همین دلیل است که فیلم خوب دیده شد چون فرهادی راه خودش را پیدا کرده و در مسیر خودش حرکت میکند و از همکاران خود توقع دارد که خودشان باشند و با فکر و اندیشه خود کار کنند و به شعور و توانایی دیگران احترام میگذارد، در واقع یکی از ویژگیهای خوب فرهادی این است که مرز بین انعطاف و قاطعیت را به خوبی میشناسد و حفظ میکنند.
نظر شما