به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان " به وقت بهشت" نوشته نرگس جورابچیان روز پنجشنبه 25 فروردین با حضور سپیده شاملو، داود پنهانی، میثم نبی و نویسنده اثر در محل نشر آموت برگزار شد.
داود پنهانی نویسنده و روزنامهنگار در این نشست گفت: وقتی شروع به خواندن این رمان کردم، احساس کردم از 3 قسمت تشکیل شده است. قسمت اول حضور شخصیت زن داستان و شکلگیری زندگیاش با باران است. قسمت دوم غیبت شخصیت باران است و قسمت سوم هم شامل بازگشت باران میشود. در قسمت اول راوی را در زندگی اجتماعیاش میبینیم و من اول شخص راوی را میان جمع مشاهده میکنم. در قسمت دوم یک تکگویی درونی و حدیث نفس راوی را شاهدیم.
تکگوییهای راوی خواستگاه روانکاوانه دارد
وی افزود: موضوع داستان پیرامون زندگی، عشق، ازدواج و خیانت است. ترلان راوی داستان، زنی است که زندگیاش را روایت میکند و فراز و فرودهایش را بیان میکند. به نظرم بخش پررنگ اثر به ترلان مربوط است که شخصیتش در طول کتاب مورد روانکاوی قرار میگیرد و تکگوییهایش کاملا خواستگاه روانکاوانه دارد. در قسمت دوم، ضرباهنگ داستان بسیارقوی میشود.
پنهانی ادامه داد: به نظرم امور بیان نشده در این اثر بسیار مهمتر از مسائل بیانشده هستند. این مسائل بیاننشده من را به یاد یکی از اصولی رساند که یک منتقد گفته بود. به این ترتیب که گفتمان داستان براساس همان نکتههای گفتهنشده، پیریزی میشود. ریشهیابی این موضوع در "به وقت بهشت" شاید زیاد عمیق نیست ولی همان اشارهای که به این امر میشود، بر روی رمان سایه میاندازد.
این منتقد ادامه داد: بهنظرم ترلان شخصیت منفعلی است و حرکتهایی که دارد، حرکات ذهنی است. این انسان خیلی درگیریهای ذهنی دارد. اصلا مشکلاتش را بیان نمیکند و سخن نمیگوید. به نظرم این نطقه ضعف اثر است. اگر شخصیت ترلان مشکلاتش را با خواننده در میان میگذاشت، شاید مخاطب به او حق میداد یا با او همذاتپنداری میکرد.
نثر این رمان، خوب و خوشخوان است
وی گفت: این رمان نثر خوب و خوشخوانی دارد. داستانش، داستان شسته رفتهای است و ایدئولوژی جاری در جامعه در آن دیده میشود. مهم این است که نویسنده صادقانه سخن گفته و به قول معروف ادا در نیاورده است تا تبحرش را نشان بدهد. امروز کتابهایی را میبینیم که نویسنده در آنها میخواهد نشان بدهد چه فیلمهایی را دیده و چه کتابهایی خوانده است. نثر شاعرانه" به وقت بهشت" را خودم نپسندیدم و به نظرم حرکت روی یک تیغ دولبه است که میتواند شما را بین داستان عامهپسند عشقی یا داستان جدی اجتماعی قرار بدهد.
پنهانی گفت: با جریان مرگ دانای کل، به نظرم نثر عاشقانه منسوخ شده است ولی هنوز آثار اینگونه نوشته میشود.
میثم نبی نیز به عنوان مدیر نشست درباره فضاهای درنظر گرفته شده برای این رمان گفت: به نظرم حذف فضاهای بیرونی در متن، به اثر ضربه زدهاند.
"به وقت بهشت" یک کتاب عامهپسند است
در ادامه سپیده شاملو نویسنده و منتقد درباره رمان " به وقت بهشت" گفت: این کتاب، یک کتاب عامهپسند است. اما اینکه کتاب عامهپسند چیست موضوع مهمی است. نمیخواهم از واژگان فنی استفاده کنم. داستان عامهپسند داستانی است که عمومیت دارد و به مسائلی اشاره دارد که بیشتر جامعه با آنها در ارتباط هستند. داستانهای عامهپسند در همه جای دنیا نوشته و چاپ میشوند و اینکه برچسب عامهپسند بر داستانی بخورد، اصلا موضوع بدی نیست. چون این داستانها سهمی را در ادبیات ایفا میکنند.
وی گفت: من یک زن هستم و با دید زنانه این رمان را خواندم. قرار نیست همیشه یک نثر زنانه توسط زنان نوشته شود. ادبیات زنانه از تعاریف و چارچوبهایی که جامعه برای یک زن تعریف میکند، فاصله دارد. من زن هستم و از زن بودنم راضی هستم اما شاید از تعاریفی که جامعه در این باره قائل است، راضی نباشم. تعهد مادرانه یا یک همسر خوب بودن همه ازتعاریفی هستند که مسئولان و جامعه از زن اعلام میکنند.
شاملو ادامه داد: این رمان وقتی آغاز میشود، یک روح وارد یک بدن زنانه میشود و قرار است یک راز داشته باشد و ما کتاب را میخوانیم تا به این راز پی ببریم. کتاب نثر بسیار زیبایی دارد اما لحنش بسیار رمانتیک و زبانش نیز سانتیمانتال است. نمیدانیم داستان در کدام برهه از زمان اتفاق میافتد. در مورد مکان هم میدانیم هرکجا هست در شیراز نیست. مشکلی در اثر وجود دارد این است که مردانش بسیار خوب و فهمیده هستند و همه تقصیرها از شخصیت زن داستان است.
این منتقد افزود: میشد این قصه را در 15 صفحه نوشت ولی موضوعات حاشیهای با داستان اصلی بسیار در هم تنیده شدهاند. در مورد ادبیات زنانه باید بگویم، ادبیاتی است که از هویتی که جامعه برای زن قائل میشود، فاصله میگیرد و میگوید من نمیخواهم در این تعاریف جا بگیرم. به نظرم کتاب تمام این تعاریف را تائید میکند. جهانبینی نویسنده بهگونهای است که نمیتواند برای باران جای اشتباه بگذارد که ترلان به او خیانت کند. اینجاست که معتقدم نویسنده به مردها امتیاز داده است.
"به وقت بهشت" یک کتاب مردسالارانه است
شاملو گفت: حتی شخصیت رضا هم که قرار است منفی باشد، در نهایت منفی نمیشود. چرا؟ چون به نظرم این کتاب همان هویت را برای زن در نظر دارد که مرد از تو بهتر است. من درگیری ذهنی زیادی در شخصیت راوی ندیدم. فقط تکرار دیدم و درگیری شخصی جدی در متن پیدا نکردم. اینها همه تائید آن نقشی است که جامعه ما برای زن در نظر میگیرد. درست است که این کتاب توسط یک نویسنده زن نوشته شده است، اما یکی از مردسالارانهترین کتابهایی است که خواندهام.
نظر شما