پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۸ فروردین ۱۳۹۰، ۱۲:۲۶

"شهر جنون" رمان شد

"شهر جنون" رمان شد

رمان "شهر جنون" نوشته زهره جمشیدی به جمع تازه‌های نشر در حوزه ادبیات داستانی پیوست.

به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات افراز در جدیدترین رمان‌هایی که در سال 90 منتشر کرده، کتاب "شهر جنون" را چاپ و عرضه کرده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: زن جوان بی‌ادبی صندوق‌دار را نادیده گرفت و همچنان صبورانه منتظر ایستاد؛ ولی در یک لحظه صدای خنده صندوق دار به قهقهه تبدیل شد. زن یک قدم به عقب رفت. صندوق دار از جایش بلند شد و در حالی که شانه‌هایش از شدت خنده می‌لرزید و با صدای زننده و هراسناکی قهقهه می‌زد یک دسته اسکناس را به هوا پرت کرد. اسکناس‌ها مانند ریزش آرام دانه‌های سبک برف، یک به یک در هوا می‌رقصیدند، روی هم می‌لغزیدند و به نرمی بر کف بانک فرود می‌آمدند. اوضاع بانک به یکباره برآشفت...

"شهر جنون" در 140 صفحه نوشته شده و با شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت 3500 تومان عرضه شده است.

کد خبر 1290706

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha