به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا داودنژاد فعالیت در سینما را از دهه 50 شروع کرد، فیلمنامههایی که مینوشت و فیلمهایی که میساخت نشان میداد که تعلق خاطرش به سینمای اجتماعی است، سینمایی که روابط انسانی را واکاوی میکند، و ریشه بسیاری از معضلات خانوادگی را در بحرانهای اجتماعی میداند.
در دهه 60 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی داودنژاد از نسلی بود که میکوشید جایگاهی تازه برای خود در سینما تعریف کند، او هنوز جوان بود و فرصت تجربه کردن داشت، میکوشید از دل این تجربهها به تعریفی از سینمای خود برسد، اولین فیلم او در دهه 60 "جایزه" بود که قابلیتهای این کارگردان جوان را نشان میداد. اما با "خانه عنکبوت" داودنژاد وارد مسیر تازهای شد.
فیلم مانند بسیاری از آثاری که در آن مقطع ساخته میشد درباره پیامدهای دوران پهلوی و نقد قدرت بود، این فیلم جایگاه داودنژاد را در سینمای متحول شده و تازه به دنیا آمده دهه 60 تثبیت کرد، در سالهای بعد این کارگردان کوشید سینمای شخصیاش را با همه نقاط قوتش تعریف کند. او اگرچه راههای مختلفی را برای ارتباط با مخاطب انتخاب کرد اما در همه مسیرها از سینمای اجتماعی فاصله نگرفت.
طناز طباطبایی در نمایی از فیلم "مرهم"
"بیپناه" (1356) یک ملودرام احساساتی درباره مردی معتاد بود که زندگی خانوادگیاش در آستانه فروپاشی است و حضور یک منجی زندگی را به او و خانوادهاش برمیگرداند، در "بیپناه" داودنژاد نشان داد که روایت قصه و کار با بازیگر را خوب میداند و میداند چطور تماشاگرش را درگیر شخصیتها کند.
در دهه 70 و با "نیاز" فصلی تازه در سینمای داودنژاد شکل گرفت، فیلم به نقطهای درخشان در کارنامه این فیلمساز تبدیل شد و هنوز نام داودنژاد با "نیاز" گره خورده است، در سالهایی که سینمای واقعگرای ایران دوباره و از نو متولد میشد، "نیاز" با استفاده از این فضا و ترکیب مایههای مورد علاقه فیلمساز با عناصر سینمای واقعگرا به اثری تبدیل شد که هنوز تازگی و طرواتش را حفظ کرده است.
داودنژاد پس از "نیاز" خود را به این فیلم محدود نکرد، "خلع سلاح" تجربهای متفاوت بود و "عاشقانه" همان طور که از نامش پیداست، درامی عاشقانه و متاثر از سینمای جوانپسند سالهای آغازین دهه 70، "عاشقانه" در اکران عمومی با اقبال روبرو شد و نشان داد داودنژاد نیازهای جامعه را میشناسد، فاصله طبقاتی، حاکم شدن فرهنگ تجملگرایی و مصرف کنندگی از مفاهیمی است که او در لایههای زیرین درام عاشقانهاش مطرح میکند و به چالش میکشد.
فیلم سینمایی "مصائب شیرین" نقطهای دیگر در کارنامه فیلمسازی داودنژاد و فیلمی مفرح و دوستداشتنی است، علیرضا داودنژاد در این فیلم با استفاده از خانوادهاش تجربههایی تازه در زمینه سینمای اجتماعی رقم زد، فیلم روایت مشکلات دو نوجوان برای ازدواج با یکدیگر بود، داودنژاد با خلق فضایی واقعگرا سندی تصویری از زندگی خانوادهای ایرانی در میانههای دهه 70 ارائه داد.
سینمای شخصی داودنژاد مورد توجه قرار گرفت، تحسین شد و نام او را دوباره بر سر زبانها انداخت، او در "بهشت از آن تو" و "بچههای بد" هم این روند را ادامه داد، اما دو نمونه بعدی با وجود جذابیتها و امتیازهایی که داشتند محبوبیت "مصائب شیرین" را تکرار نکردند.
اما میانههای دهه 80 فیلمهای داودنژاد مسیری دیگر داشتند، "ملاقات با طوطی" و "هشت پا" تجربههایی غریب از فیلمسازی بود که به تجربهگرایی تمایل داشت و میکوشید تجربههایش را در قالبی تازه و با شگردهایی جدید پیوند بزند، این دو فیلم، به فیلمهایی دوست نداشتنی در کارنامه داودنژاد تبدیل شدند و پس از آن، داودنژاد دوباره به سینمای شخصیاش برگشت.
"هوو" فیلمی شیرین درباره مردی ساده بود که سادگی کودکانهاش موقعیتهایی عجیب برایش به وجود میآورد، فیلمی مفرح و دوست داشتنی که اگرچه محبوبیت فیلمهای "مصائب شیرین"، "عاشقانه" و "نیاز" را تکرار نمیکرد اما داودنژاد را به دوران اوج حرفهایاش نزدیک میکرد. پس از "هوو"، اما دوباره مسیر این کارگردان عوض شد و "تیغ زن" نتوانست موقعیتی مناسب برای او به وجود بیاورد. قصه و زبان فیلم کاستیهایی داشت و ارتباط مخاطب را با فیلم دچار مشکل میکرد.
دو سال طول کشید تا علیرضا داودنژاد فیلم بعدی خود را بسازد، "مرهم" بازگشت او به سینمای اجتماعی و با استفاده از اعضای خانوادهاش بود، فیلمی درباره سفر دختری جوان و مادربزرگش برای رسیدن به آرامش، آرامشی که در خانه و خانواده وجود ندارد و او از طریق اعتیاد میکوشد آن را به دست بیاورد.
فیلم در جشنوارههای مختلف دیده و تحسین شد، منتقدان هم آن را پسندیدهاند، داودنژاد مثل همیشه تلاش کرده قصه را طوری روایت کند که برای مخاطب عام هم جذاب باشد، در آغازین روزهای دهه 90 بازگشت این فیلمساز به سینمای محبوبش را میتوان نشانهای از بازگشت او به دوران اوجش دانست، امیدواریم موفقیت "مرهم" باعث شود داودنژاد هرگز از سینمای محبوبش فاصله نگیرد.
- - - - - - -
فیلم سینمایی "مرهم" با بازی طناز طباطبایی، احترامالسادات حبیبیان، رضا داودنژاد و... داستان دختری معتاد است که در زندگی خانوادگیاش مشکلاتی دارد، مادربزرگ او میکوشد دختر را نجات بدهد...
نظر شما